به یمن و میمنت حضور دیدهبان محترم جناب آقای بابک لطفی در نمایندگی کرج، فرصت را مغتنم شمردیم تا از آموزش بهرهمند شویم.
در ادامه گفتوگوی صمیمانه با ایشان را ازنظر میگذرانید. با ما همراه باشید:
لطفاً بهرسم کنگره خودتان را معرفی کنید:
سلام دوستان بابک هستم مسافر. ۱۲ سال تخریب داشتم، آنتی ایکسهای مصرفی تریاک، شیشه، کوکائین، حشیش؛ ۱۳ ماه و ۲۴ روز طول سفر اول، روش درمان DST، داروی درمان شربت OT، راهنما آقای محمدصادق صداقت؛ رشته ورزشی فوتسال؛ رهایی ۱۲ سال و ۴ ماه؛ در ضمن سفر نیکوتین داشتم، راهنما آقای مهندس دژاکام، رهایی ۹ سال و ۷ ماه.
بااینکه شما دیدهبان هستید و از تعادل بالایی برخوردارید، به چه علت در کنگره همچنان حضور دارید؟
به نظر من این تفکر که انسانها وقتی در کنگره درمان میشوند و به تعادل میرسند دیگر نیازی به ماندن در کنگره ندارند و فقط برای خدمت کردن حضور دارند تفکر اشتباهی است. همه ما مادامیکه در قید حیات هستیم وظیفهداریم که برای داشتن حال بهتر و گرفتن آموزش تلاش کنیم. الگوی همهی ما آقای مهندس دژاکام هستند، اگر قرار بود بعد از رسیدن به تعادل از کنگره برویم ایشان بایستی مدتها پیش از کنگره رفته باشند! اینکه فکر کنیم که فقط ایشان ماندند که به ما آموزش بدهند اشتباه است و خود ایشان هم قبول ندارند. ایشان میگویند که خود من از سیدیهای خودم آموزش میگیرم و زمانی که خود مهندس میگویند که از سیدیها آموزش میگیرند، مسلماً من بابک حسابم مشخص است. ما که به بقیه خدمت میکنیم در درجه اول دستاوردش به خودمان میرسد و اینکه آموزشهایی که در جایگاههای مختلف کنگره وجود دارند اینقدر بزرگ است که من فکر میکنم به همین دلیل کسانی که در کنگره معنیاش را میفهمند، هیچوقت حاضر نیستند که کنگره را رها کنند.
آیا قبل از کنگره تجربه ترک اعتیاد داشتهاید؟ چگونه با کنگره ۶۰ آشنا شدهاید و چه جایگاههایی را تجربه کردهاید؟
قبل از ورود به کنگره دفعات زیادی راههای مختلفی را امتحان نمودم برای اینکه بتوانم ترک کنم و میزان تعداد تلاشهایم برای ترک از اعداد دورقمی هم بیشتر بود؛ اما برای درمان تنها یکبار اقدام کردم و به درمان قطعی هم رسیدم. با کنگره شصت توسط یکی از روانشناسان خوب تهران که همیشه مدیونشان هستم برای معرفی نمودن کنگره شصت؛ ایشان با کنگره شصت آشنایی داشتند و کتاب ۶۰ درجه را خوانده بودند و یا آشنایی قبلی که داشتند باعث شد که کنگره را به من معرفی کنند.
در مورد جایگاههایی که در کنگره داشتم؛ جایگاهها خیلی مهم نیستند، مهم این است که همه ما در کنار همدیگر هستیم و خدمت میکنیم تا یک نفر به درمان برسد، یعنی اینکه همه ما و جایگاههای مختلف به خاطر تازه واردین عزیز است. درست است که ما میآییم تا آموزش بگیریم، درست است که میآییم برای انسان شدن اقدام نماییم، درست است که برای انسان شدن زمانی تعیین نشده است. به خاطر این است که میگوییم هیچکس ادعا نمیکند که در سفر سوم قرار دارد و همه ما خودمان را سفر دومی میدانیم، اما درهرصورت در کنگره اصل بزرگی که اتفاق میافتد؛ درمان اعتیاد برای تازه واردین است و برای سفر اولیها است. پس همه ما هستیم که یک سفر اولی به درمان برسد؛ رنگ شالها و جایگاهها بهانهای هستند برای اینکه شاکله کنگره حفظ بشود و سلسلهمراتبها برای این هستند که قوانین رعایت بشوند. اگر این مطلب را در نظر نگیریم داشتن شالهای مختلف و خدمتهای مختلف فکر نمیکنم بهتنهایی بتوانند حال کسی را خوب کنند یا به کسی کمک کنند. جایگاههایی را که تجربه کردهام، جایگاه مرزبانی، کمک راهنمایی، دستیاری دیدهبان، ایجنت و الآن هم افتخار این رادارم که بهعنوان دیدهبان در خدمت کنگره باشم.
بااینکه وقت زیادی را در کنگره میگذرانید، آیا خللی در کارهای روزمرهی شما ایجاد نمیشود؟
اینکه بگوییم نه اختلال ایجاد نمیشود، شاید خلاف واقعیت باشد، قطعاً زمانی که انسان بیشتر وقت خود را برای چیزی یا حرکتی میگذارد، بقیه موارد تا حدودی تحت تأثیر قرار میگیرند، ولی در کنگره یاد میگیریم که همهچیز در زندگی انتخاب خودمان است و با انتخابها حرکت میکنیم تا در انتها به آسایش و آرامش برسیم. اگر انسانها به دنبال پول درآوردن هستند، خانواده خوبی داشته باشند، سفر بروند یا هر کاری که میکنند، حتی اگر دنبال آسایش هم هستند در انتها میخواهند به آرامش برسند و نه من که کوچکترین خدمتگزار کنگره هستم، آن عزیزانی که بیشتر از من زمان میگذارند و خدمت میکنند؛ همه ما این آرامش را در اینجا پیداکردهایم که قبل از اینکه به کسی خدمت بکنیم، حس خوبی پیدا بکنیم، حال خوب پیدا بکنیم و سعی کنیم از آموزشهایی که به سمت ما میآید بهاندازه ظرفمان بهرهمند بشویم؛ در این راستا اگر این انتخاب باعث میشود که بعضیاوقات چیزهایی تحتالشعاع قرار بگیرد مثل کار و بقیه موارد، برمیگردد به آن اجازهای که بابت این انتخاب به خودمان میدهیم.
آقای مهندس برای نوشتن سی دی بسیار تأکیددارند، از دیدگاه شما در جایگاه دیدهبان نوشتن سی دی چه لزومی دارد؟
شاید در ابتدای کار نوشتن سی دی برای افراد یک علامت سؤال بود که وقتی میتوانند گوش بدهند چرا باید بنویسند، اما مانند بسیاری از چیزهای دیگر که مهندس عزیز انتهای مطلب و هدف نهایی را میدیدند اما من بابک جلوی پایم را میدیدم است؛ چرا؟ چونکه من شاید قبلاً یک سی دی را ۳ بار گوش میکردم و اگر میخواستم راجع به آن صحبت کنم مطالب از یادم میرفتند. الآن یکبار سی دی را گوش میکنم و یکبار مینویسم، نمیگویم برای همیشه اما تا مدتها راجع به آن سی دی میتوانم صحبت کنم و اندازه فهمیدنم در آن سی دی برایم بیشتر شده است. قطعاً از زمانی که مبحث نوشتن سی دی در کنگره باب شد و بهصورت قانون وضع شد، سرعت رشد و پویایی کنگره ۶۰ بیشتر شده و این بسیار محسوس است. یکی از مهمترین چیزها این است که بسیاری از افرادی که در کنگره بودند؛ البته تعدادشان نسبت به درصد جمعیت کنگره زیاد نبود، ولی همان نفراتی که در کنگره بیسواد بودند یا مجبور شدند که از کنگره بروند یا تعداد بسیار زیادی رفتند و سواد آموختند، زیرا مجبور بودند که سی دی بنویسند و این بسیار ارزشمند بود. بسیاری از عزیزان میپرسند که آیا دیدهبانان هم سی دی مینویسند؟ بله دیدهبانان هم سی دی مینویسند با یک تفاوت دیگر نسبت به افراد عادی. اینکه سی دی را به صاحبش (آقای مهندس) نشان میدهند و باید همانجا راجع به سی دی کنفرانس بدهند. من فکر میکنم که خیلی متفاوت است و باید تلاش بیشتری نماییم که برویم پیش کسی که راجع به سی دی صحبت کرده است، توضیح دهیم؛ هم سی دی مینویسند و هم راجع به سی دی هر هفته شنبهها توضیح میدهند.
خداوند بزرگ را شاکریم که از نعمت وجود آقای مهندس برخورداریم و شما و همه دیدهبانان محترم برای ما بوی مهندس را میدهید؛ لطفاً حستان را در مورد اینکه در کنار آقای مهندس خدمت میکنید بفرمایید؟
من خودم را عرض میکنم و بقیه دیدهبانان هم قطعاً همینطور است؛ ایکاش من هم بوی آقای مهندس را میدادم یا یک روزی این بو را بدهم؛ ولی اینکه خدمت آقای مهندس بودن و خدمت کردن بهصورت مستقیم شاید یک موهبت یا اجازه هست. برای اینکه انسان بتواند پلههای تعالی خودش را، پله منظورم رشد جایگاهی یا رشد مادی نیست، منظورم آن رشد معنوی که هرکسی نیازمندش هست برای اینکه ارتقاء پیدا بکند انجام دهد. فکر میکنم یک امتیاز بزرگ است، یک اجازه مضاعف است که اگر که من بتوانم از این اجازه استفاده بکنم و قدرش را بدانم قطعاً میتوانم با سرعت خیلی زیادی این پلهها را طی نمایم و اینکه دریای وجود آقای مهندس ازنظر محبت و علم آنقدر بیکران است که شاید من بابک در قبال برداشتم از این دریا خیلی کوچک است؛ برای همه عزیزانی که از آموزشهای آقای مهندس استفاده میکنند، حالا چه افرادی که اجازه نزدیک بودن به ایشان و خدمت کردن زیر نظر ایشان را دارند و چه بقیه عزیزانی که به علت بُعد مسافت این اجازه را ندارند، آرزو میکنم که بتوانند از حضور ایشان تا زمانی که هستند حداکثر استفاده را بکنند.
با توجه به نزدیک بودن به آزمون کمک راهنمایی در جایگاه دیدهبان چه توصیهای به کسانی که در این آزمون شرکت میکنند دارید؟
امیدوارم با توجه به تعداد نفراتی که امسال در آزمون شرکت کردهاند که بالغبر ۹ هزار نفر هستند، عزیزانی که تلاش کردند به نتیجه برسند، قطعاً تعداد نفرات باعث میشود که سطح آزمون بالا برود و سطح نمرههای قبولی هم بالا خواهد رفت و این باعث میشود کسی که تلاش بیشتری کرده است به نتیجه برسد، اما چیزی که به نظر من میرسد و تجربهای که بهعنوان نفری که آزمون را داده و نفری که در برگزاری این آزمون اجازه داشته است که خدمت بکند؛ این است که فقط از منابع مستقیم استفاده کنند و دنبال خواندن نمونه سؤالات نباشند، چونکه سوا لاتی که آقای مهندس طرح میکنند واضح و مشخص است و هرکسی که درست خوانده باشد میتواند جواب بدهد، اما نمونه سؤالات بیرون و سالهای قبل نمیتواند همین سؤالات امسال باشد و اینکه این چند روز باقیمانده تا امتحان را من فکر میکنم با برنامهریزی مشخص و حداکثر زمان ممکن را برایش بگذاریم و حداکثر تلاش ممکن را بکنیم و با یک حس خوب برویم سر جلسه امتحان و با اعتقاد به اینکه بهاندازهای که تلاش کردیم برداشت خواهیم کرد. در امتحان مشخص میشود که من چقدر تلاش کردم و برداشتم چقدر است.
با توجه به اینکه دیدهبان روابط عمومی و مسئول شورای OT کنگره شصت هستید، آینده کنگره ۶۰ را در جامعه چگونه پیشبینی میکنید؟
آن چیزهایی را که ما میبینیم یا آن چیزهایی را که من پیشبینی میکنم برای ۲ یا ۳ سال دیگر، چیزهایی بوده که آقای مهندس ۲۰ سال پیشبینی کردهاند، یا چیزهایی که در آینده اتفاق خواهد افتاد از الآن پیشبینی شده است برای دهها سال بعد توسط آقای مهندس با دیدگاه بزرگی که دارند؛ ولی من مطمئنم با توجه به اینکه مراحل ساخت دانشگاه در حال اتمام است، ان شاالله بعد از افتتاح و با توجه به موفقیتهای کنگره با توجه به مقالههایی که آقای مهندس ارائه دادند در رابطه با D.Sap، DST، عفونت و بیماریهای مختلف صعبالعلاج من مطمئن هستم که همه ما اگر توفیق بودنِ در آن زمان را داشته باشیم؛ آن زمان خیلی دور نیست که شاهد موفقیتهای جدید و بینالمللی کنگره ۶۰ باشیم.
بهعنوان سخن آخر چه پیامی برای سفر اولیها، سفر دومیها و خدمتگزاران دارید؟
من به خود اجازه نمیدهم که بخواهم به این شکل پیامی به افراد بدهم؛ اما من فکر میکنم بهترین کاری که سفر اولیها میتوانند انجام دهند این است که خود را به دریای بیکران و رود خروشان کنگره بسپارند که مطمئناً به ساحل رهایی خواهند رسید به شرطی که در مسیر آموزشها قرار بگیرند.
به سفر دومیها هم توصیه نمیکنم و تجربه خودم را با آنها در میان میگذارم، اگر سعی بکنند بهاندازه توانشان در مسیر خدمت قرار بگیرند، میتوانند این اجازه را داشته باشند که برای داشتن تعادل تلاش نمایند. با خدمت کردن میتوانند اجازه داشته باشند که در مسیر به تعادل رسیدن قرار بگیرند، چیزی که هدف نهایی همه ما است. در رابطه با خدمتگزاران هم خودمانیتر بگویم اگر که از درب بیرونتان کردند از پنجره داخل بشوید.
همیشه باعث افتخار ما بوده که با شما گفتگو داشته باشیم و متشکریم که وقتتان را در اختیار ما گذاشتید.
عکس: مسافر سجاد
مصاحبه: مرزبان خبری، مسافر محمد
نگارش: مسافر مهدی
ویرایش تنظیم و ارائه: مسافر آریا
- تعداد بازدید از این مطلب :
1626