English Version
English

ماتریکس برای جنگ ویتنام بود نه برای درمان شیشه

ماتریکس برای جنگ ویتنام بود نه برای درمان شیشه

دوازدهمین جلسه از دور بیست و یکم سری کارگاه‌های آموزشی کنگره 60 مخصوص لژیون پزشکان در پارک طالقانی با استادی دکتر فرشته و نگهبانی جناب مهندس و دبیری دکتر طوطی با دستور جلسه: «شیشه» روز جمعه مورخ 18 شهریور‌ماه 1401 رأس ساعت 8 صبح آغاز بکار نمود.

سخنان استاد:
خیلی خوشحالم که امروز در خدمت شما هستم؛ من دکتر فرشته تکیه فردی، مؤسس و درمانگر کلینیک فرشته هستم.
دستور جلسه امروز شیشه است. داشتم خدمت آقای مهندس عرض می‌کردم که اگر امروز ما این‌قدر راحت نشسته‌ایم در مورد شیشه صحبت می‌کنیم، واقعاً این‌طور نیست که بیرون از کنگره و در جامعه هم با آن این‌طور برخورد کنند، چون می‌دانیم که شیشه چقدر تأثیرات منفی و مخربی دارد ولی اینجا ما با اعتمادبه‌نفس کامل داریم صحبت می‌کنیم، مبحث را باز می‌کنیم و اینکه خیال همه را راحت می‌کنیم از اینکه درمان شیشه به‌طور کامل اتفاق افتاده است. من برای شروع می‌خواهم تاریخچه‌ای از شیشه بگویم، در سال ۱۸۹۳ اولین بار به‌نوعی در آلمان یا ژاپن ساخته شد، در جنگ جهانی دوم از آن استفاده شد برای سربازان جنگی که مانع خستگی و خوابیدن بشود و انرژی آنها را بالا ببرد تا بتوانند به جنگ خود ادامه بدهند و بعدازآن متأسفانه این تأثیرات کوچک به‌ظاهر مثبت باعث شد که به مصرف بی‌رویه بپردازند.

همان‌طور که می‌دانید اسم اصلی آن ‌هم متا‌ آمفتامین هست و درواقع دومین ماده‌ای که از متا‌ آمفتامین گرفته شد شیشه است و اولین ماده قرص اکستازی هست، دومین ماده همان شیشه است که ما الآن در مورد آن صحبت می‌کنیم. آنچه که می‌خواهیم بگوییم مکانیسم اثر آن است. در مورد مکانیسم اثر شیشه  ما می‌دانیم که یک سری عوارض CNS یا عوارض مغزی دارد و یک سری عوارض روی تمامی فیزیولوژی اندام‌ها و آن اثری که روی CNS می‌گذارد، اندکی اثرات به‌ظاهر مثبت دارد که انسان به همین دلیل دچار اعتیاد به آن می‌شود، ازجمله اینکه انرژی مضاعف ایجاد می‌کند، تولید دوپامین را تا ۱۱ برابر افزایش می‌دهد و این خیلی مهم است، ما در مورد تریاک می‌گوییم ۴ برابر دوپامین را افزایش می‌دهد و این‌قدر حالت نشئگی ایجاد می‌کند، اما شیشه تا ۱۱ برابر بالا می‌برد، پس بنابراین یک سرخوشی بسیار زیادی دارد و اینها دچار افزایش فعالیت فیزیکی می‌شوند و می‌توانند بدون خواب و بدون خوراک ساعت‌ها و روزها کار کنند و خیلی برونگرا می‌شوند، همان افرادی که معمولاً دچار افسردگی شده بودند یا هر چیز دیگری، یک تغییر شخصیت می‌دهند، یک شخصیت دوبعدی به وجود می‌آید. در مواقعی که مصرف می‌کنند کاملاً شخصیتی تهاجمی دارند و اگر گاهی مصرف بی‌رویه باشد و ادامه‌دار، گستاخ می‌شوند و ممکن است دعواهای منجر به قتل هم اتفاق بیافتد. به خاطر توهم شدیدی که در سیستم مغزی ایجاد می‌کند که هیچ ماده مخدری به این شدت مشکل‌ساز نیست؛ ولی درعین‌حال یک شخصیت دوم هم پیدا می‌کنند. زمانی که مصرف پایین می‌آید دچار افسردگی می‌شوند.

مادری برای من توضیح می‌داد که گاهی فرزندم من را تهدید به قتل می‌کند و گاهی هم می‌نشیند و گریه می‌کند و عین یک بچه مظلوم مرا در آغوش می‌گیرد. این شخصیت‌ها را ما در هیچ ماده مخدر دیگری نمی‌بینیم. عوارض دیگری که دارد عوارضی هست که روی سیستم قلب و عروق به وجود می‌آورد، ایجاد فعالیت سمپاتیک می‌کند، کاتکولامین ها را افزایش می‌دهد، تپش قلب ایجاد می‌کند، باعث افزایش فشارخون، تاکی کاردی و تاکی پنه می‌شود، روی سیستم ایمنی تأثیر می‌گذارد، باعث تضعیف سیستم ایمنی می‌شود و به همین خاطر عوارض پوستی شدید، قارچ‌های پوستی و جوش‌های چرکی به وجود می‌آید، حتی افراد در این رابطه احساس می‌کنند که حشره یا کرم‌هایی زیرپوست در حال حرکت هستند، به همین دلیل شروع می‌کنند به درآوردن آنها و دست‌ها و بدن خودشان را زخمی می‌کنند، قاعدتاً باعث میدریاز چشم می‌شود، مردمک‌های چشم گشاد می‌شود، اینها دچار هایپرترمی می‌شوند، درجه حرارت بدن آنها بالا است و تعریق دارند. شیشه خیلی خیلی عوارض دارد، ممکن است منجر به سکته قلبی بشود و اگر ادامه‌دار باشد می‌تواند واقعاً کشنده باشد، می‌تواند تغییرات جبران‌ناپذیری را ایجاد کند و کاملاً به یک سری بیمارهای روانی منجر بشود، مانند اسکیزوفرنی که بدترین شکل آن است.
ما این مسائل را گفتیم و شکل آن‌هم که می‌دانید یک ماده سفیدرنگ و بدون بو اما تلخ است و قاعدتاً موارد مصرف آن، هم به‌صورت خوراکی است، هم از طریق بینی و هم از طریق کشیدن است و هم از طریق تزریق که متأسفانه، به هر نوعی از آن استفاده کرده‌اند. مسئله دیگر این‌که شیشه مصرف دارویی هم داشته است، در اسپری‌های بینی که سودوافدرین داشت استفاده می‌شد و برای حملات نارکولپسی یا حملات خواب هم استفاده شده و یا در بیماری‌های کم‌توجهی و بیش فعالی به‌نوعی از آن استفاده می‌کردند، برای توجه بیشتر و شاید برای چاقی‌های مفرط، بنابراین ما باید خیلی خیلی نسبت به این موضوع اشراف داشته باشیم که بدانیم درمان چقدر سخت‌تر هست، ما الآن در کلینیک مشغول هستیم، قطعاً شما همکاران عزیز هم وقتی‌که بیمار شیشه‌ای وارد کلینیک شما می‌شد، وحشت می‌کردید، ما حاضر بودیم تمام بیماران را ببینیم اما در مورد بیمار شیشه‌ای، اوضاع کمی متفاوت بود، مخصوصاً اگر شخص فقط شیشه مصرف می‌کرد و ماده مخدر دیگری کنارش مصرف نمی‌کرد؛ و اما وارد شدن این ماده به کشور ما از طریق آسیای شرقی بود و می‌توانیم بگوییم قبل از سال ۸۳ این ماده در ایران نبود و در سال ۸۶ مواردی از آن مشاهده شد. در سال ۸۸ هم آقای مهندس در مورد این موضوع هشدار دارند چون واقعاً جامعه درخطر بود و سه سی‌دی هم در مورد این موضوع ارائه دادن و این را به‌عنوان یک سونامی اعلام کردند که اگر ما این موضوع را کنترل نکنیم تا دو سه سال دیگر تمام جامعه را دربرمی گیرد و دیگر نمی‌توانیم آن را مهار کنیم و خودشان شروع کردند تا طرح پایلوت را اجرا کنند و در ابتدا با همکاری ستاد مبارزه با مواد مخدر، قرار بر این شد که افرادی که علاوه بر شیشه ماده مخدر دیگری نیز مصرف می‌کردند، مجاز به این بودند که وارد این طرح پایلوت بشوند برای درمان و با داروی ot روی آنها کار بشود و درمان در آنها به‌راحتی اتفاق افتاد و نتایج بسیار خوبی هم داشت.

ما در کلینیک هم درمانگر هستیم و کنگره پروتکل شیشه را به ما ارائه کرده است، ما می‌دانیم که برای درمان شیشه هیچ دارویی نباید تجویز بشود الا داروی ot و به همراه این دارو باید روی روان و جهان‌بینی افراد کار کنیم، چون بدون دارو محال ممکن است حتی بتوانیم با آنها راجع به درمان صحبت کنیم و اینجاست که فرق بین کنگره ۶۰ با دیگر نهادها و گروه‌ها مشخص می‌شود و ما مرهون روش کنگره ۶۰ برای درمان شیشه و تمامی مخدرهای دیگر هستیم. درمان در کنگره، نسبت به هر جای دیگری، بسیار آسان و راحت به دست می‌آید، کسانی که علاوه بر شیشه، ماده دیگری مصرف می‌کنند، مثل تریاک یا شیره، مصرف شیشه بلافاصله قطع شده و طبق مصرف غالب، دارو به میزان مشخص شده به فرد داده می‌شود اما کسی که فقط شیشه مصرف می‌کند را با ۰٫۳ سی‌سی، شروع می‌کنیم و ابتدا در هفته اول، روزانه یک وعده به فرد دارو می‌دهیم، هفته دوم، مصرف به همان مقدار و روزانه دو وعده و هفته سوم همان میزان، روزانه سه وعده دارو می‌دهیم، بعدازآنکه دارو در سه هفته مشخص داده شد، در ادامه مصرف را کمی بالا برده و تا ۲۱ روز دیگر ادامه می‌دهیم، برای افزایش مصرف، مقدار دارو را تقسیم‌بر ۰٫۸ و برای کاهش مصرف، مقدار را ضرب‌در ۰٫۸ می‌کنیم و پله را هر ۲۱ روز تغییر داده و تا سقف ۱٫۵ سی‌سی در هر وعده یا ۴٫۵ سی‌سی در روز بالا می‌بریم، یک پله دیگر در مقدار مشخص شده سقف دارو، تثبیت می‌کنیم و بعد شروع به کاهش مصرف می‌کنیم و به همان صورت ۲۱ روزه کاهش می‌دهیم تا مقدار ۰٫۳ در سه وعده، بعد ۰٫۳ در دو وعده و در انتها هم در یک وعده و تمام این پروتکل برای این هست که درمان کمتر از ۱۰ ماه اتفاق نمی‌افتد و در طول این مدت تمام سیستم‌های تولیدکننده مواد شبه افیونی بدن بازسازی می‌شوند و هم‌زمان با آموزش‌های کنگره روی جهان‌بینی فرد کار می‌شود تا درنهایت درمان حاصل شود. ما در کلینیک سه نفر مصرف‌کننده شیشه داشتیم که به لطف خداوند در حال حاضر درمان شده‌اند، کمک راهنما شده‌اند، حتی یکی از آنان به تیم ملی راگبی هم دعوت شده و همه اینها برای خیلی از افراد غیرقابل‌باور است، زیرا اتفاق‌های وحشتناکی در اثر مصرف شیشه رخ داده است. همه ما مدیون کنگره ۶۰، آقای مهندس و تمامی کسانی که در این حوزه خدمت می‌کنند، هستیم و به همه آنها افتخار می‌کنیم.

مشارکت‌ها

خانم دکتر شهرزاد مرادی مؤسس و مسئول فنی مرکز دکتر مرادی.
صبح همگی به خیر، همان‌طور که خانم دکتر فرشته اشاره نمودند، متأسفانه همه ما در کلینیک به‌عنوان درمانگر با بیمارانی با مصرف شیشه مواجه بودیم و بازهم متأسفانه در خیلی از افراد شدت شدیدترین علائم بیماری روان‌پزشکی را در آنها دیده‌ایم و من چه بسیار بیمارانی که داشتم و واقعاً آدم مستأصل می‌شود من حتی این افراد را به‌عنوان یک اورژانس روانشناسی می‌دیدم چون این افراد هم خطر جانی برای خود و خانواده دارند و مسائل اورژانس را با خانواده مطرح کردم، ما در بحث درمان خودمان همان مشاوره ماتریکس را داشتیم و درمان‌های روان‌پزشکی، منتهی اگرچه در این زمینه همکاران توانمندی داشتم اما یک نکته بسیار مسئله‌ساز با این روش درمان وجود داشت، این بود که از ابتدا بیمار آرامش ندارد و به این جهت باید ابتدا بتوانیم این فرد را آرام کنیم تا بتواند حرف ما را گوش بدهد و درک کند صحبت‌های مشاور را و این یک مشکل بود و دیگر مسئله هم خانواده بوده؛ اما از زمانی که از طریق کنگره و راهنمای کنگره که در کلینیک داریم این موضوع را خیلی راحت‌تر ارجاع می‌دهم، یکی از نکات مثبتی که در کنگره دیدم راهنما با بیمار پیوند و ارتباط برقرار می‌کنند و آن قواعدی که دارند مانند دیر آمدن، مشارکت نکردن، سی دی ننوشتن و دیگر مسائل اجرا نشود از درمان خارج می‌شوند، هرچند در ابتدا برای بیمار این مسئله خوشایند نیست، اما عملاً نتیجه آن را خواهیم دید و پس از گذشت یک مدت می‌بینیم که بیمار به آرامش رسیده. موضوع دیگر اینکه اگر به بیمار بگوییم درمان فقط از طریق مشاوره و روانشناس است یک مقدار کار را سخت می‌کند و پذیرشش سخت است و نکته دیگر علاوه بر تأثیرات فیزیولوژی و داروی که به او می‌دهیم بیمار ازنظر روانی هم پذیرفت که درمان در حال اتفاق افتادن است و این موضوعی هست که من خوشبختانه دیدم و بخصوص مریضی که فقط شیشه مصرف داشته باشد یک معضل می‌شود در کلینیک برای ما، یعنی هم متقاعد کردنش به اینکه درمان چگونه باید صورت بگیرد و اینکه چیزی به‌عنوان دارو به او ندهیم واقعاً همیشه گارد می‌گیرند. برای همه همکاران آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم در جهت درمان بیماران بیشتر تلاش کنیم و به موفقیت برسیم و از برنامه‌های جناب مهندس بسیار ممنون هستم.

سلام دوستان سمیه هستم یک همسفر.
با اجازه آقای مهندس می‌خواهم از مشاهدات خودم در باشگاه تیراندازی باکمان کنگره در خصوص شیشه صحبت کنم، من حدود دو سال است که ر باشگاه تیر و کمان کنگره ۶۰ حضور پیدا می‌کنم و واقعیت قبل از این در کلینیک بیمار با مصرف شیشه دیده بودم و از روش ماتریکس هم استفاده کرده بودم، ولی درمان واقعی را در کنگره ۶۰ دیدم، چراکه از کسانی که خوب‌های تیراندازی بودن قبلاً مصرف‌کننده شیشه بودند و این موضوع خیلی برای من جالب بود. در باشگاه وقتی متوجه شدم نفر اول باشگاه قبلاً مصرف‌کننده شیشه بودند و تا این حد الآن در همه جنبه‌ها زندگی آرام است و عالی هست، خیلی تعجب کردم و درمان شیشه در کنگره انجام شد، چراکه در همه جنبه‌ها کار شده است، ممنون از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید.

سلام دوستان احسان هستم یک مسافر
بنده پزشک کایروپرکتیک هستم، ولی امروز می‌خواهم از دیدگاه یک صرف‌کننده صحبت کنم، چون همه اینجا اساتید هستند و بهتر از من مخدر و محرک را می‌شناسند، همه ما اینجا جمع شده‌ایم جهت مبحث درمان مخدرها، در کار ما پزشکان زمانی که دیسک را عمل می‌کنند یک فیلر را جایگزین می‌کنند که بعدها باعث مشکل می‌شود، در خصوص درمان شیشه هم متادون این کار را انجام می‌دهد ولی به قول شاعر تیری که چشم تو رها کرد دیدی چه ها کرد، هزار درد آورد و فقط یکی را دوا کرد مسائلی که برای خودم خیلی جای سؤال دارِد روی درمان اعتیاد با روش اوتی، کسانی که هروئین مصرف می‌کردند چون به‌عنوان یک مسئله ضد درد استفاده می‌کردند، رفلکس‌های عصب‌های داخل مغز باعث ایجاد خون مردمی می‌شد که زمان MRI هم پزشکان گفتند سکته‌های خیلی خفیف ایجاد شده که بعدها برای شخص آلزایمر می‌آورد و مشکلات جانبی خواهد داشت ولی در حال حاضر در کنگره می‌بینیم شخصی که مدت‌ها مصرف‌کننده بوده الآن شاعر، نویسنده و یا در حال ادامه تحصیل می‌باشد. این جای تقدیر و تشکر دارد که مسئولیت کاری که پذیرفتیم را کاملاً بر عهده بگیریم. ممنون که به صحبت‌های من گوش دادید.

سلام دوستان فریبا هستم یک همسفر
در خصوص درمان شیشه بزرگواران صحبت‌های کامل را انجام دادند، اما در کنارش من می‌خواستم یک موضوعی را مطرح کنم که فکر می‌کنم زحمت را به خانم دکتر داده‌ام که انشالله مطرح کنند، همان‌طور که فرمودید درمان شیشه، هروئین و درمان تمامی مواد مخدر مشخص است و واقعاً یک انرژی خیلی زیادی را از درمانگرها می‌گیرد، درمانگرهای عزیز برای اینکه این انرژی مضاعف را اشته باشند نیاز به این دارند که واقعاً خود آنها هم فول انرژی باشند، برای اینکه همچنین شرایط خوبی فراهم شود یکی از موارد ورزش است، ما درمانگرها نیاز داریم یک مقدار انگیزه‌های خود را بالا ببریم که به‌زور هم شده به‌نوعی خودمان را به ورزش برسانیم، حالا هفته‌ای یک الی دو بار به هر طریقی شده ورزش کنیم، من از آقای مهندس خواهش می‌کنم اگر ممکن است همان‌طور که بزرگواری کردند برای تیم مراجعین تیم‌های خوب ورزشی فراهم کردند یک فکری هم به حال تیم ورزشی درمانگرها بکنند که ما اجبار پیدا کنیم و تنبلی هم کنار برود و بتوانیم با ورزش انرژی کسب کنیم. ممنونم که به من وقت مشارکت دادید.

سلام دوستان محمد هستم یک همسفر از مرکز آرش
از چند زاویه می‌خواهم به شیشه نگاه کنم که هم درمان آن را که استفاده کردیم، همان‌طور که می‌دانید آمار شیشه ۵۰ درصد برعکس مواد مخدر دیگر ۵۰ درصد خانم‌ها هستند و ۵۰ درصد دیگر آقایان هستند و این آمار خیلی وحشتناکی است. برای درمان آن طبق پروتکل وزارت بهداشت، ماتریکس بود که عملاً یک مورد هم نداشتیم که با ماتریکس بتوانیم شخص مصرف‌کننده شیشه را درمان کنیم. عملاً بیمارانی که مصارف دیگری هم به‌غیراز شیشه داشتند ما راحت‌تر در بخش درمان می‌توانستیم عمل کنیم؛ و بر طبق پروتکل کنگره ۶۰ همه بیماران جواب گرفتیم و درمان شدند. شیشه یک اسم خیابانی هم دارد به نام یخ، کریستال دارد. برای درمان آن‌هم دو مورد مراجعه‌کننده داریم. دسته اول توهم شدید دارند این‌ها ترجیحاً ما این بیماران را به‌صورت فیلم‌برداری روز اول توهماتشان را به ما بگویند و یک هفته بعد توهماتشان می‌رود همین فیلم را ما به آنها نشان بدهیم و به آنها بگوییم که شما این شخص داخل فیلم بودید و این اور عمیقی روی بیمار داشت و مسئله دیگر هم وجود دارد در خانم‌ها چون یک شایعاتی هست راجع به شیشه که اعتیاد ندارد و جز مواد مخدر نیست. من یک چند بیمار داشتم که برادر بودند و هروئین مصرف می‌کردند بعد چند مدت نیامدند به آنها زنگ زدم مادرشان جواب داد و گفت خدا را شکر دیگر مصرف نمی‌کنند و بجای آن شیشه مصرف می‌کنند و خیلی خوب شده اوضاع‌واحوال، شیشه را جهت سکس استفاده می‌کنند و بر این باورند که تا ۳۰۰ برابر افزایش می‌دهد و همین خودش یک انگیزه هست؛ و یک مسئله دیگر را هم که در خانم‌ها وجود دارد جهت لاغر شدن استفاده می‌کند. خیلی ممنون که به مشارکت من گوش دادید.

مشارکت همسفر زهره دانشجوی سال آخر ارشد روانشناسی عمومی
سلام دوستان زهره هستم همسفر؛ آن چیزی که من در طول این جلسات متوجه شدم این است که دارو به‌تنهایی آیا مشاوره‌های روانشناسی به‌تنهایی نمی‌تواند درمانگر اعتیاد باشد. برکه تلفیقی از این دو می‌تواند باعث شود که یک فرد مصرف‌کننده به رهایی برسد علم کنگره ۶۰ تلفیقی از رویکرد کرفت، جانسون، مصاحبه انگیزشی و ماتریکس است. مثلاً در رویکرد کرفت با خانواده شخص مصرف‌کننده صحبت می‌کنند و دیدگاه آنها را نسبت به فرد مصرف‌کننده تغییر می‌دهند. یا در رویکرد جانسون به شخص می‌گویند لازم نیست حتماً به ته خط رسید از هرکجا که شروع کنید دیر نیست و به او آموزش می‌دهند؛ اما همه اینها با یک قوای فکری خوب و با عمل سالم در کنگره ۶۰ جمع شده است. برای درمان شیشه روان‌پزشک داروهای زیادی تجویز می‌کند ولی ما می‌بینیم که تمام آلکالوئیدهای موجود در اپیوم را همه این داروها دارند پس اپیوم بهترین دارو برای درمان شیشه همچنین آموزش‌هایی که راهنما می‌دهد و همیاری‌هایی که مددکار یا روانشناس دارد و آموزش‌هایی که از راهنما پیروی می‌کند باعث رهایی فرد مصرف‌کننده می‌شود ممنون که به صحبت‌های من گوش کردید.

مشارکت دکتر بیژن
صحبت‌های زیادی مطرح‌شده است ولی بخش‌هایی که چالش‌برانگیز است در حیطه مداخلات کنگره ۶۰ برای مثال همین استفاده از اپیوم تینکچر در مصرف‌کننده‌های محرک. کنگره ۶۰ ازنظر صورت‌مسئله اعتیاد می‌گوید سیستمی که آسیب دیده است سیستم ایکس است و ریکاوری سیستم ایکس کمک می‌کند به رهایی بیمار از آن فرایند و الزاماً نیاز نیست ماده مصرفی با داروی که ما تجویز می‌کنیم مطابقت داشته باشد و در این زمینه یک سری اویدنس به دست من رسیده که در آن نشان می‌دهد، برای درمان بیماری که از مشتقات افدرین استفاده می‌کند نیازی به استفاده از آگونیستهای آمفتامینی نیست. این انتقادی است که به کنگره می‌کنند ولی آنها هم چیزی برای ارائه ندارند و فقط می‌گویند این کار درست نیست. آن چیزی که ما شاهد آن هستیم روجی بیمارانی که متامفتامین مصرف می‌کردند خیلی معنادار است. ولی این پروسه برای منتقدین ممکن است تعریف‌نشده باشد. مسئله دیگر این‌که چرا مصرف‌کننده‌های هروئین و شیشه بیشتر از صرف‌کنندگان خانواده مرفین در کنگره جواب می‌گیرند؟ چون در تجویزهای قبل از کنگره در حیطه mmt دوز داروی تجویزی خیلی بالا بود. به‌طورکلی موادی که گیرنده‌های دوپامینی نوع ۱ را درگیر می‌کنند همان موادی هستند که اثر هارش دارند مواد با اثر هارش بیشترین اثرپذیری را در کنگره دارند؛ و من از آقای مهندس تشکر می‌کنم. اکثر تیم‌های ورزشی کنگره ۶۰ و مقام آوران کنگره ۶۰ کسانی هستند که مصرف‌کننده شیشه بوده‌اند و همین برای اثبات ادعای کنگره کافی است.…
از دکتر فرشته سپاس گذاریم جلسه خوبی برگزار کردند به‌افتخار ایشان دست بزنید
متشکرم.

جناب مهندس

سلام دوستان حسین هستم مسافر؛ من خیلی‌ خوشحال هستم که بحث‌های لژیون پزشکان را گذاشته‌ایم بر روی مواد مخدر؛ حتی جهان‌بینی را کنار گذاشته‌ایم که بیاییم روی مواد مخدر بحث و بررسی بکنیم و به همین دلیل هفته آینده هم بحث شیشه را ادامه می‌دهیم که باز بشود و از بچه‌هایی که مصرف‌کننده شیشه بودند می‌خواهیم که بیایند و از تجربه‌های خودشان بگویند. چند نکته را هم من یادداشت کرده بودم که بگویم مثل ماتریکس چی است؟ نظر من این است که کسی که ماتریکس را طراحی کرده است نه از روان چیزی می‌داند نه از فیزیولوژی چیزی می‌داند و نه از اعتیاد اطلاعاتی دارد چون یک‌چیز فوق‌العاده مسخره است و اصلاً جواب هم نمی‌دهند. مثل این می‌ماند که شما انسان‌های گرسنه را بیاورید و از گرسنگی در حال مردن هستند و بخواهید اینها را با اشعار فردوسی و اشعار مولوی و اشعار سنایی و آثار شکسپیر و... با اینها سرگرم بکنید. فردی که گرسنه است اشعار شکسپیر و... چه می‌داند؟! این ماتریکس برای جنگ ویتنام بود که کسی که آسیب روحی ضربه خورده است ازلحاظ روحی و روانی آنها را به تعادل برسانند درحالی‌که به آنها دارو هم می‌دادند فکر می‌کنم وگرنه شما به چه صورت می‌خواهید کسی که مصرف می‌کند را بخواهید با صحبت کردن با او درست کنید و یک کتابی راجع به شیشه نوشته بودند که یکی از این متخصص‌ها که من واقعاً خنده‌ام گرفته بود، یکی از کارهای که پیشنهاد داده بود این بود که شما هنگامی‌که شیشه را ترک کرده‌اید یک کش مثل کش های اسکناس به دست خود ببند و هرزمانی که به یاد شیشه افتادید این کش را بکشید و آن را رها کنید تا شیشه را فراموش کنید، اینها یک چیزهای پیش‌پاافتاده و ابتدایی است که اگر خودمان فکر کنیم واقعاً متوجه می‌شویم که ابتدایی است چه کسی توانسته است از ماتریکس نتیجه بگیرد؟ اگر ما توانستیم یک خانه‌ای که پنجره آن خراب است برق و گاز و آب و...همه‌چیز آن خانه‌خراب است توانستیم بدون مصالح آن خانه را درست بکنیم آن موقع می‌شود یک مصرف‌کننده مواد مخدر هم بدون دارو درمان کنید. دارو اینجا به وسط می‌آید و پای پزشک هم به میان می‌آید. اگر دارو نبود که اصلاً به پزشک نیاز نداشتیم. مسئله اعتیاد می‌گفت اصلاً دارو نمی‌خواهد؛ بروید برای خودتان. اصلاً دارو یعنی مصالح دارو را در نظر بگیرید که مصالح است؛ مثل قطعات یدکی می‌خواهید ماشین را تعمیر کنید، قطعات یدکی می‌خواهد. می‌خواهیم ساختمان را تعمیر بکنیم مصالح می‌خواهد. می‌خواهید انسان را تعمیر کنید دارو می‌خواهد. به یکی می‌گوییم کلسیم بدهید به یکی آهن بدهید به دیگری پتاسیم بدهید و ... همین‌ها را می‌دهید غیرازاین نیست که. داروها همین مواد است یا ضدویروس است یا ضد انگل است و ... همه مواد است دیگر؛ بنابراین با ماتریکس نمی‌شود؛ اصلاً چنین کاری امکان‌پذیر نیست؛ برای اینکه سیستم عصبی کاملاً خراب‌شده است. یک این‌که شیشه به‌تنهایی خطرناک است؛ اگر با تریاک یا متادون باشد کمی شیشه را سرکوب می‌کند و آنجا آستانه اسکیزوفرنی کمتر می‌شود. اگر مواد شیشه توهم دارد به این دلیل است که خود افرادی که دوپامین آنها بالا می‌رود دچار اسکیزوفرنی می‌شوند. دوپامین پائین بیاید پارکینسون می‌گیرند و چون شیشه در اثر اکوپامس مستقیم یازده برابر دوپامین را بالا می‌برد شخص مصرف‌کننده شیشه دچار اسکیزوفرنی می‌شود. خوشبختانه تب وحشتناک آن پائین آمد، یک مقدار برنامه‌های خوبی از تلویزیون پخش شد سریال‌هایی ساخته شد و مردم متوجه شدند که چه بلایی است و شیشه را پائین آوردند.

من برای ورزش هم حرفی ندارم من از خدایم است قبلاً هم گفته‌ام که الآن هم مسابقه ورزشی داریم شما هم ورزش کنید میگویند که من غول هستم و او بسم‌الله. حالا پزشک‌ها هم بسم‌الله و ورزش هم غول هست. من فکر می‌کنم پزشک‌ها کم ورزش می‌کنند باید یک خورده بیشتر به ورزش بپردازید و ورزش کنید شما سلامتی همه مردم را برمی‌گردانید جان همه مردم را نجات می‌دهید در انواع و اقسام بیماری‌ها به انسان‌ها کمک می‌کنید خب یک خورده هم به خودتان برسید و ورزش کنید. الآن هر تیمی که بخواهیم تیم والیبال بخواهیم آقایان تیم والیبال بدهند حرفی نداریم هر تیمی که می‌خواهید خانم‌ها هم همین‌طور تیم والیبال هر چیزی آن ورزش‌هایی که ما داریم بدمینتون، تنیس روی میز، دارت، می‌خواهید معرفی می‌کنم به گروه همسفران بروید آنجا و ثبت‌نام بکنید و ما از خدایمان است که مسابقه هم برگزار کنیم چه موردی دارد که تیم پزشکان هم یک تیم فوتبال بدهد اگر ببازید که مهم نیست اصلاً موضوع بردوباخت نیست مهم سرگرمی برای ورزش است این هم مسئله‌ای نیست.

مسئله کمپ‌ها، کمپ‌ها می‌دانید که یک قرنطینه است یک مدتی فرد را در محلی نگه‌داری می‌کنند که به مواد مخدر دسترسی نداشته باشد تا یک مدتی به تعادل لازم برسد یا قدر عافیت را بداند در اینجا خب بهتر است اگر بتوانند مصرف‌کنندگان شیشه را به خاطر این‌که آن حالت خشمگینی آن سرکوب بشود می‌توانند از اوپیوم تینکچر اگر داشته باشند استفاده بکنند یا از متادون هم داشتند استفاده بکنند چون می‌توانید حال ممکن است جزو پروتکل نباشد. شما می‌توانید ۳ دهم سی‌سی متادون بدهید؛ لازم نیست به یک مصرف‌کننده شیشه ۵ سی‌سی متادون بدهید و مصرف‌کننده شیشه اگر در کمپ بود و این کار را خواستید انجام بدهید ۳ دهم سی‌سی با سرنگ انسولین تا شماره ۳۰ دیلی یک روز به آن بدهید، همان ۳ دهم کاملاً آن را نگه می‌دارد. یک هفته ۳ دهم بدهید و دو هفته دو تا ۳ دهم بدهید هفته سوم تی دی اس بدهید. چیز زیادی هم نیست و به یک سی‌سی هم نمی‌رسد ولی حالا ازلحاظ پروتکل‌ها و مسائل قانونی چیزی باشد آن را ما اطلاعی نداریم ولی خود من در برنامه‌ی کمپ نظری ندارم ولی قبول دارم آن را؛ باید باشد خوب است، به‌عنوان یک مسئله که قرنطینه است. بعضی‌ها هستند که هیچ چاره‌ای نیست جز کمپ. من حتی گاهی اوقات پیشنهاد می‌کنم که مریض را به کمپ ببرید و یک یا دو دوره بماند بعد او را بیاورید برای درمان. آنجا کمپ را به‌عنوان درمان نگاه نکنید؛ مقدمه‌ای است برای درمان، از آن استفاده کنیم. حالا ما در جلسات آینده هم راجع به آن صحبت می‌کنیم.
محمد تو یک رقم‌هایی می‌گویی که نمی‌دانم آنها را از کجا میاوری؟ مثلاً میگویی شیشه ۳۰۰ برابر قدرت جنسی را بالا می‌برد یا لذت آن را بالا می‌برد؛ نه بابا از این خبرها نیست؛ ۳۰۰ برابر بشود الآن باید همه کره مریخ باشند. اگر ۳۰۰ برابر باشد همه شیشه‌ای‌ها باید مریخ باشند چون دیگر روی زمین نمانند؛ نه ۳۰۰ نیست. یک چیزی میگویی حالا بگویی ۱۰ برابر، ۳ برابر، ۲ برابر، یک چیزی ۳۰۰ برابر که نیست. حالا اگر شیشه هم بکشند ظرف یک ماه ۲۰ کیلو لاغر نمی‌شود؛ اگر لاغر بکند ممکن است کمی لاغر شود آن لاغر شدن هم به خاطر این است که اگر شیشه بکشد اشتهایش را از دست می‌دهد مصرف‌کننده شیشه اشتهای خود را از دست می‌دهد میل ندارد و می‌خواهد فقط آب بخورد و مایعات و آبمیوه و غذا نمی‌خورد در اثر آن تحلیل می‌رود و این تحلیل شدن ممکن است هفته‌ای ماهی ۲ الی ۳.۴ کیلوگرم باشد ولی به آن مرحله نمی‌رسد.

مسئله دیگری که روی مواد مخدر می‌رسیم این است که ما به آن نکته برسیم و این را بدانیم که فرد مصرف‌کننده مواد مخدر درون بدنش کار نمی‌کند و از کار افتاد همین یک‌کلام را متوجه بشویم درست است وقتی می‌خواهیم درمان کنیم می‌خواهیم مواد مخدر درون بیمار را راه‌اندازی بکنیم بیژن هم اشاره کرد به این قضیه به دوپامین و اندورفین‌ و انفکالین و ... همین‌طور که شیشه مصرف می‌کنید دوپامین را بالا می‌برد خیلی چیزهای دیگر هم پایین می‌آورد و از کار می‌اندازد پس زمانی که ما می‌خواهیم درمان را انجام بدهیم می‌خواهیم آن سیستم‌های بیوشیمی را به حالت تعادل و طبیعی برسانیم و راه‌اندازی بشود اگر آن با اوپیوم راه‌اندازی بشود با متد DST به نحو بسیار مطلوبی راه‌اندازی می‌شود و نه‌تنها آن راه‌اندازی می‌شود بلکه خیلی مریضی‌های دیگر از بین می‌رود اگر شما پزشکان بدانید که سیستم x درست کردنش با اپیوم چقدر خوب است فکر کنم همه شما پیشنهاد می‌دهید که سفر x را انجام بدهید جدی میگویم چون به‌جای خود می‌دهد ولی الآن باید مقالات بیاید و ذره‌ذره جلو برود تا ما به آن نتیجه برسیم.

اگر بخواهم راجع به کارهای تحقیقاتی کنگره هم صحبت بکنم خب مجله کویید هم منتشر شد راجع به آن وزارت و بهداشت تایلند شرحی نوشت ایتالیا و سایت‌های خیلی بزرگ پزشکی آنها به زبان ایتالیایی و اسپانیولی‌ مقاله نوشتند و تشریح کردند. در چین مقداری از آن به‌صورت چینی ترجمه شد در قسمت‌های مختلف منتشر کردند. چون ما قسمت کنسر و با دانشگاه بریستور با آنها کار کرده‌ایم آزمایش‌های ما را آنها انجام می‌دادند مغز استخوان را به آنجا فرستادیم آنها موردبررسی قرار دادند ۱۸۰ ژن را بررسی کردند با دیدن مقاله کویید ۱۹ آنها به ما تقاضای همکاری دادند که بیایید با ما همکاری بکنید و مقالات بعدی خود را با ما کار کنید ما حاضر هستیم که D,sap دیسپ را روی ویروس‌های مختلف روی ویروس‌های ناشناخته کار کنیم هم دانشگاه بریستور و هم دانشگاه لندن از دانشمندان آنجا این را درخواست کردند که با ما انجام بدهند یک سری کارها را اینجا انجام بدهیم و یک سری کارها را آنجا انجام بدهند و گفتند ما چیزی نمی‌خواهیم فقط ما را به‌عنوان همکاران آن پروژه ما را حساب بیاورید یعنی ما تا این مرحله پیشرفت کرده‌ایم واکنش نسبت به کویید خیلی بالا بوده خیلی خوب بوده است مقاله DST هم که اکسپت شد خودِ DST به‌تنهایی که فکر کنم ۱۰، ۱۵ روز دیگر فک کنم آن‌هم منتشر بشود خب جلسه تا همین‌جا کافی است اگر موافق باشید ما چند جلسه روی شیشه بحث کنیم و بررسی بکنیم باهم به‌اتفاق بشکافیم و نظرات خودمان را بدهیم نمی‌خواهیم به‌صورت گذار باشد یک جلسه حرف بزنیم و بعد برویم روی چیز دیگری یا جای دیگری این است اگر موافق هستید که جلسه دیگر هم راجع به آن صحبت کنیم خوب همه موافق هستند.
استاد جلسه هفته آینده دکتر شیرازی می‌شود از دکتر فرشته هم بسیار سپاسگزاریم.

تیم پشتیبانی فنی پخش در اینستاگرام

نگارش: مسافر بهمن
تهیه و تنظیم: مسافر سعید

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .