همه برای یکی، یکی برای همه
چه قدر زیباست مفاهیم در کنگره ۶۰ و کنگره چه زیبا به همهچیز مفهوم میدهد. همه انسانها نیاز دارند. برای کسب علم و آگاهی درس بخوانند، آموزش درست بگیرند؛ و باتجربه رشد کنند، قوی بشوند و این در صورتی است که اول درون زندگی خودشان را بهدرستی بسازند و از ساختهشدن خودشان، میتوانند به ساختهشدن جامعه و انسانهای دیگر کمک کنند. در کنگره ۶۰ هم بر همین مبنا باید جلو رفت. ما در کنگره لژیونهای آموزشی و مثبت داریم که میتوانند به رشد و قوی شدن خیلی از انسانها کمک کنند. همانطور که آقای مهندس فرمودند: بر اساس کار کنگره ۶۰، لژیون بر مبنای یک مشکل پیش آمد، از یک مشکل و مسئله منفی و مخرب یک مسئله مثبت و درست ساخته شد، آنهم تشکیل لژیونها بود.
نگاه ما به مشکلات خیلی مهم است که چگونه باشد، مثبت یا منفی. اگر از مشکلات درس بگیریم و یک سری نکات را رعایت کنیم میتوانیم دنیا را گلستان کنیم و اگر درست عمل نکنیم، آنوقت دشمن درست میکنیم و این یعنی نابودی ... باید از مشکلات بهدرستی عبور کنیم تا تغییرات درستی صورت بگیرد و ما وارد مرحلهای دیگری بشویم. لژیون به معنای این است که چند نفر برای آموزش گرفتن و آشنا شدن با خیلی از مسائل گرد هم جمع میشوند و سفر خود را شروع میکنند و یک نفر بهعنوان کمک راهنما یا الگو آنها را هدایت میکند. کمک راهنما هم خودش روزی این مسیر را طی کرده و تجربه به دست آورده و میتوانند یکراه بلد و یک الگو برای دیگر انسانها باشد. ولی بهشرط اینکه خودش هم در مسیر آموزش حرکت کند.
لژیون قوانین خاص خودش را دارد. هرکسی نمیتواند لژیون داشته باشد؛ شخصی میتوانند لژیون داشته باشد که مسیر درمانش بهدرستی طی شده باشد، آموزشها را دریافت کرده و جهانبینی بالایی داشته باشد، با رفتار و کردار سالم و صالح جلو برود، در آزمون کمک راهنمایی موفق شده باشد؛ این مراحل را باید آن شخص طی کند تا به جایگاه کمک راهنمایی برسد و بتواند یک لژیون را اداره کند. ولی این آخر کار نیست؛ یک کمک راهنما وقتی مورد تائید قرار گرفت و یک لژیون را به امانت به ایشان سپردند حتماً برای لژیون خود آرزوهایی دارد. برایش مهم است به انسانها کمک کند تا به آرامش برسند. مدام به لحظههای شاد و رهایی انسانها فکر میکند، تلاش میکند تا یک لژیون قوی داشته باشد. حتماً برایش مهم است در آخر دوره خدمت کمک راهنمایی توانسته باشد انسانهای زیادی را از عمق تاریکی به سمت روشنایی هدایت کرده باشد؛ و نتیجهای زحماتش درخشان باشد؛ یعنی هم خودش و هم انسانهای ناامید به آرامش و حال خوش رسید باشند.
فکر نمیکنم هیچ کمک راهنمایی بهغیراز این آرزوی دیگری داشته باشد. ولی تمام اینها اول برمیگردد به آموزشهای که راهنما دریافت کرد است والان باید در عمل به اجرا درآورد؛ و از قوی بودن لژیون تفکر و هدف درست داشته باشد البته این کمک راهنما و مسافران و همسفران هستند که با دریافت آموزش و حرکت قوی میتوانند یک لژیون قوی را بسازند. اگر بخواهیم در لژیون یک مثلث را در نظر بگیریم یک ساق آن کمک راهنما و در ساق دیگر رهجو و قاعده مثلث شرایط است شرایط شامل خیلی موارد است، شرایطی که راهنما پرورش پیدا میکند و شرایطی که رهجو پرورش پیدا میکند. یک کمک راهنما باید این باور را داشته باشد که در هر جایگاهی که هست باز یک شاگرد است و خود نیاز به آموزش دارد. فکر نکند چون در جایگاه کمک راهنمایی است دیگر نیاز به آموزش ندارد. برای اینک بتواند یک لژیون قوی داشته باشد باید خودش مثل یک رود قوی حرکت کند.
همیشه تشنه آموزش باشد، بهروز باشد و این بهروز شدن موقعی اتفاق میافتد که راهنما برایش سی دی نوشتن و گوش کردن امری واجب باشد. البته با عشق وقتی راهنما خودش سی دی نمینویسد نمیتواند از رهجو بخواهد به این کار اهمیت بدهد تا از آموزش عقب نماند. راهنما باید بابیان و آموزش کاری کند که رهجو با عشق سی دی بنویسد تا پی به مفاهیم آموزشها ببرد. رهجو نباید فقط برای رضایت کمک راهنما سی دی بنویسد سی دی که به خاطر ترس از راهنما نوشته شود، با عشق نیست، آن موقع دیگر حکم آموزش را ندارد هیچوقت نمیتواند به رهجو کمک کند. چون هیچ حسی بین راهنما و رهجو برقرار نشد است. جز ترس و اجبار لژیون قوی به این معنا نیست که شلوغ باشد و مدام بخواهد رهجو بپذیرد. یا آمار رهایی بالایی داشته باشد.
یک لژیون قوی یعنی داشتن کمک راهنمای قوی که بتواند انسانهای ضعیف و ناامید را به زندگی امیدوار کند تا انسانها پی به معنای واقعی زندگی ببرند. راهنما بتواند با آموزش دید و تفکر خراب و منفی رهجو را تغییر بدهد. وقتی اعضای لژیون از مشکلات نترسند و برعکس این مشکلات را پلی در نظر بگیرند برای رشد و به تکامل رسیدن خودشان. آنوقت قوی حرکت میکنند و از چیزی ترس ندارند؛ و مدام به دنبال رشد بیشتری هستند و اگر مانعی سر راهشان ایجاد شد، برای برطرف کردن آن محکمتر قدم برمیدارند و خداوند سپاسگزارند. چون دیدشان تغییر کرد است. یک راهنما برای داشتن لژیون قوی باید حال خودش خوب باشد. آرامش را تجربه کرد باشد. تا بتواند به من همسفر که باحال خراب وارد کنگره شدهام و هیچ امیدی ندارم. بتواند آن حس و حال خوب را به من منتقل کند.
اینقدر مشکلات سخت و تلخ بوده است که درون من همسفر جز کینه و نفرت چیزی دیگری پیدا نمیشود. ولی یک راهنمایی قوی و ماهر آرامآرام بخشش و گذشت را بامحبت به من میآموزد، وقتی در این مسئله موفق میشود که خود راهنما این بخشش را تجربه کرد باشد. راهنما باید در هرلحظه و هر جایگاه فرمانبردار باشد. پیرو قوانین عمل کند نه طبق خواستهای درونی خودش قدم بردارد. خودش را مالک رهجو و لژیون نداند؛ و رهجو را برای کنگره پرورش بدهد. تا وقتی آن رهجو درمان شد و به تعادل رسید به این موضوع فکر کند که کنگره به او چه داده است والان قرار است من چه چیزی به کنگره بدهم. این خیلی مهم است که قدر دادن باشم و جبران زحمات کنم، هم در مسیر خدمت کردن و هم در مسیر مادی قدم بردارم؛ و آن بخشش که حتماً کمک راهنما به من آموزش داده را در عمل اجرا کنم.
راهنما با عشق، محبت، صبر و استقامت میتواند به اعضای لژیون آموزش بدهد؛ و هدف از این آموزش بیشتر رشد و پرورش یک انسان سالم و صالح باشد کمک راهنما محصول کارشان نباید چیزی جزء صراط مستقیم باشد. راهنما است که میتواند با آموزشهای سالم و درست و پرورش یک رهجو قوی در پیشرفت اهداف کنگره ۶۰ کمک کند. راهنما خود یک الگو است و تمام اعضای لژیون نگاهشان به کمک راهنمایی است که انتخاب کردند. اگر واقعاً راهنما در مسیر مستقیم حرکت کند، آن رهجو هم راه مستقیم را انتخاب میکند. راهنما نباید خودش را درگیر حاشیهها کند. تا رهجو این آموزش را بگیرد که درگیر حاشیه شدن یعنی نابودی، یعنی دور شدن از کنگره آموزش در کنگره خیلی وسیع و بزرگ است مثل آموزش در پارک و ورزش کردن گروهی.
یک راهنما وقتی خودش رشتهای ورزشی نداشته باشد و آموزشهای پارک را دریافت نکند چگونه میتواند از اعضای لژیون خودش انتظار داشته باشد که یکرشته ورزشی انتخاب کنند و در آن مسیر حرکت کنند. چون رهجو تمام ویژگیهای مثبت و منفی کمک راهنما را نگاه میکند و طبق آموزشها جلو میرود. اعضای که قرار لژیون را تشکیل بدهند انسانهای ضعیف و ناامید هستند. هیچ انگیزهای ندارند. وقتی راهنما با عشق و محبت انگیزه را برای رهجو فراهم کرد. آن موقع کار رهجو شروع میشود که در هر شرایطی فرمانبردار باشد. همیشه به تمام جایگاه احترام بگذارد، قوانین را اجرا کند و به تمام حرمتها احترام بگذارد. در مقابل فرمان چشم بگویید و در عمل هم اجرا کند. روز اول که به کنگره آمده است را فراموش نکند که در چه وضعی بود است والان که به حال خوش رسیده است باید در هر جایگاهی که میتواند و اجازه دارد خدمت کند. همیشه تشنه خدمت صادقانه باشد.
خدمت را اول برای حال خوش خودش انجام بدهد و بعد برای دیگران. لژیون قوی یعنی رشد تمام اعضای لژیون، راهنما باید برایش مهم باشد که تمام اعضای لژیون رشد کنند. فقط وقتش را صرف کسانی نکند که ازنظر بیان و آگاهی شرایط بهتری دارند و آنهایی که ضعیف هستند را به حال خودشان رها کند. ممکن است آن رهجو استعدادهای زیادی داشته باشد ولی به خاطر تخریب و حال بد اعتمادبهنفس خودش را از دست داد باشد. راهنما نباید خودش تلاش کند تا رهجو خدمت بگیرد، این کار باعث میشود آن رهجو خودش تلاش نکند و همیشه منتظر باشد راهنما برایش کاری انجام بدهد. یک رهجو وقتیکه شرایطش با روزهای اول فرق کرده باشد؛ یعنی همان تغییر چه در جسم و چه درروان. این تغییر باعث میشود قوی باشد و این قوی بودن اعضای لژیون دست در دست هم باعث قوی شدن لژیون میشوند.
ویژگی یک لژیون قوی به حال تکتک اعضا که از حال و هوای آن لژیون نشئتگرفته بستگی دارد اینکه تمام رهجوها گوشبهفرمان راهنما باشند، حضور مداوم داشته باشند و بین چرخه آموزش و خدمت مدام درحرکت باشند. نه اینکه وقتی سفر اول تمام شد کنگره را ترک کنند. باید نسبت به چیزهای که دریافت کردند حتماً بمانند و خدمت کنند. افرادی که روزی یک تازهوارد بودند و باحال خراب سفر خودشان را شروع کردند و به درمان رسیدند. از بین آنها کسانی که درست آموزش گرفتند ماندند و با عشق خدمت میکنند و به عزیزان تازهوارد هر آنچه را که آموختند، بامحبت آموزش میدهند. تا روزی هم آن تازهوارد بتواند به دیگران کمک کند و این یعنی همان چرخش آموزش و خدمت در کنگره و آن کمک راهنما چه لذتی میبرد وقتی حال خوش رهجویش را میبینند و شاهد خدمت کردنش است.
امیدوارم همیشه برای قوی بودن، در مسیر درست حرکت کنیم و برایمان نتیجه درست مهم باشد. انشاءلله قرار است همه ما در جایگاه کمک راهنمایی قدم برداریم. امیدوارم با عمل سالم و صالح آنچه از کمک راهنماهای عزیزمان آموزش گرفتیم در این مسیر بتوانیم قدم برداریم و شاهد رشد انسانهایی باشیم که روزی آنها این مسیر را ادامه میدهند و به دیگران کمک میکنند. این یعنی همان ویژگی قوی بودن لژیونها.
تایپ: همسفر زهرا مرزبان گروه خانواده
ویراستاری و ارسال: همسفر مریم (لژیون دوم)
نمایندگی همسفران میرداماد اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
1157