وقتی وارد کنگره شدم یکی از جاذبههای کنگره، جهانبینی عالی آن بود؛ چون در کنگره از طریق جهانبینی متوجه خودم، خدای خودم و جهان پیرامونم شدم.
به لطف آموزشها، متوجه شدم من فاطمه دارای جسم و روانی هستم که نیاز به بازسازی و مراقبت دارد. در کنگره متوجه شدم که باید هر فرد یکرشته ورزشی داشته باشد. موضوع ورزش در کنگره برایم خیلی جالب و جذاب بود چون مدتها قصد ورزش کردن داشتم ولی هرگز موفق نشده بودم پس بادل و جان به پارک طالقانی رفتم.
پارک طالقانی سراسر شور و انرژی بود و من هر جمعه با سطح دوپامین بالا به خانه برمیگشتم و حس و حال خیلی خوبی داشتم. در ضمن من برای کاربردی کردن آموزشهای جهانبینی به یک مکان عمومی نیاز داشتم و چه جایی بهتر از پارک برای تمرین برخورد درست و رفتار پسندیده؟
بعد از مدتی با ورزش تیراندازی باکمان در ورزشگاه تختی آشنا شدم. برای اولین بار وقتی این محیط بکر و آرامشبخش را دیدم عاشقش شدم. خدمتگزاران بادل و جان مشغول خدمت و آموزش به تازه واردین بودند که این موضوع، نشاندهنده جهانبینی عالی آنها بود.
وقتی من در باشگاه تختی مشغول تیراندازی باکمان میشوم، همهچیز را فراموش میکنم و فقط به این فکر میکنم که تیرم را به هدف بزنم و این استمرار و تکرار باعث افزایش صبر من شده و مطمئناً باعث تمرکز افکارم میشود. به قول یکی از بزرگان: «گویی ورزش تیروکمان، روح و روان تو را سوار بر جسمت میکند و باهم یکی میشوند و این باعث آرامش و سبکی انسان میگردد».
این اتفاق کمکم در من هم دارد ایجاد میشود. حس میکنم صبورتر و آرامتر شدهام و آن عجلهای که همیشه داشتم هرروز کمرنگتر میشود و تمرکزم روی اعمالم بیشتر شده است. حداقل الآن متوجه میشوم که چهکار دارم میکنم. همینکه متوجه خودم هستم بسیار عالی است و لذت میبرم و حتماً با آموزشهای کنگره روزبهروز بهتر میشوم.
امیدوارم حال خوش نصیب تکتک شما عزیزان بشود.
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی کمک راهنما همسفر شهناز (لژیون ششم)
ویراستار: همسفر خندان رهجوی کمک راهنما همسفر کیمیا (لژیون سوم)
ارسال: همسفر زینب، مرزبان خبری
باشگاه تیراندازی باکمان کنگره ۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
363