دومین جلسه از دوره یازدهم کارگاههای آموزشی خصوصی، خانمهای مسافر نمایندگی میخک مشهد، با استادی مسافر مریم کمک راهنما، نگهبانی مسافر فاطمه کمک راهنما و دبیری مسافر فهیمه، با دستور جلسه «وادی پنجم و تاثیر آن روی من» روز شنبه یک مرداد ۱۴۰۱ راس ساعت ۱۵ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، مریم هستم یک مسافر.
خدا را شاکرم که در این جایگاه قرار گرفتم تا بتوانم خدمت کنم و آموزش بگیرم. دستور جلسه امروز «وادی پنجم و تاثیر آن روی من» میباشد. تمام وادیها در کنگره ۶۰، مهم و کلیدی هستند، هر یک از دیگری زیباتر و مهم تر، به شرط این که کاربردی شوند.
قبل از وادی پنجم، چهار وادی را پشت سرگذاشتهایم، وادی اول در مورد تفکر است، که کلیدیترین و حیاتیترین وادی میباشد. وادی دوم میگوید؛ من بیهوده خلق نشدهام و نشان میدهد خلقت انسان دارای کرامت و ارزش است. در وادی سوم عنوان میشود که از تواناییهای خودت استفاده کن، و وادی چهارم صحبت از پذیرفتن مسؤولیت میکند، و اینکه آن را بر گردن دیگران و یا خداوند نگذاریم، خودمان مسئولیت کارهایمان را بپذیریم و حرکت و تلاش کنیم. در این صورت قدرت مطلق نیز ما را کمک و یاری خواهد نمود.
اما وادی پنجم میگوید؛ من زمانی میتوانم یک تفکر سالم داشته باشم و آن را عملی کنم که در جهت تفکرم حرکت کنم. این وادی به صراحت میگوید، بدون حرکت و تلاش هرگز به هدف نخواهم رسید.
مثال واضح آن میتواند زمان ورود ما به کنگره باشد. من قبل از این که به کنگره بیایم تا درمان شوم، در مورد آن خیلی فکر میکردم، که آیا زمانی خواهد رسید که من از خواب بیدار شوم و ببینم مصرف کننده نیستم و حالم خوب است! اما همه این تفکرات فقط در ذهنم بود و نتیجهای نداشت، چرا که تا وقتی شروع به حرکت نکنم، نه تنها درمان نمیشوم، بلکه از پس کارهای ساده زندگیام نیز بر نمیآیم.
وقتی وارد کنگره میشوم، تمام هدفم باید درمان باشد، فقط این نباشد که دارو بگیرم و استفاده کنم، بلکه باید در جهت متعادل شدن جسم، روان و جهانبینیام حرکت و تلاش داشته باشم. قطعا در این راه خداوند نیز به من کمک خواهد کرد.
برای تبدیل ساختارهای فکری به ساختارهای عملی، بایستی از تزکیه و پالایش خودم شروع کنم. باید مبنا را بر حرکت و دانایی بگذارم. من زمانی میتوانم حرکت کنم که آموزش و دانایی لازم را داشته باشم و بدانم انجام این کار به چه نتیجهای ختم میشود.
آقای مهندس در وادی پنجم برای انجام تزکیه و پالایش هفت پله را مطرح کردهاند، که با انجام آنها میتوانیم به نتیجه برسیم؛
پله اول، برگشت از ضد ارزشها میباشد، همه ما به خوبی میدانیم که ضد ارزشها چه هستند، باید از انجام این موارد برگشت نماییم، یا به زبان عامیانه توبه کنیم. برگشت از ضد ارزشها قطعا حال ما را خوب میکند. نمونه بارز آن، مصرف مواد است که بزرگترین ضد ارزش محسوب میشود.
پله دوم خودداری میباشد، که معنی آن در خود کلمه وجود دارد، یعنی خوددار بودن. بدین صورت که من بتوانم اختیار خودم را داشته باشم، اگر نمیدانم رفتن من به مکانی، به نفع یا ضرر من است، از رفتن به آنجا خودداری نمایم.
پله سوم قناعت است؛ همه ما بایستی قدر داشتههای خود را بدانیم و از آنها بهترین استفاده را ببریم.
پله بعدی صبر است، که زیباترین کلمه میباشد، و با طی کردن پروسه زمان و تلاش به این مقوله خواهم رسید.
و اما میرسیم به پله پس انداز، که خصوصا برای خانمها بسیار ضروری و مهم است. چرا که داشتن پسانداز به ما اعتماد به نفس میدهد.
پله ششم؛ تجسس، قضاوت و غیبت است، و پله آخر؛ توکل، رضا و تسلیم میباشد.
در نهایت این که من باید با تلاش و کوشش خودم حرکت کنم و کارهایم را انجام دهم، تا به هدفم برسم. در این مسیر باید به خداوند توکل داشته باشم، و با قلب و زبان و رفتار، راضی به رضای او باشم. با ایمان کامل به مهربانی خداوند حرکت کنم و بدانم او هیچ گاه برای من بد نمیخواهد و همیشه به من کمک خواهد کرد تا بتوانم با تلاش و کوشش خودم به هدف برسم و در آرامش زندگی نمایم.
برگزاری آزمون آمادگی کمک راهنمایی
تایپ: مسافر مریم کمک راهنما- نمایندگی میخک
ویرایش: مسافر مهسا کمک راهنما- نمایندگی میخک
بازبینی: مسافر معصومه- نمایندگی آکادمی
عکس: گروه عکاسی نمایندگی میخک
ارسال: مسافر خاطره
- تعداد بازدید از این مطلب :
535