در خصوص دستور جلسه وادی پنجم و تأثیر آن روی من با مسافر محمد که به تازگی گل رهایی خود را از دستان پر مهر جناب مهندس دریافت کردهاند، گفتوگویی را انجام دادهایم که نظر شما عزیزان را به آن جلب مینماییم:
لطفاً طبق رسم کنگره خودتان را معرفی نمایید.
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر با پانزده سال تخریب تریاک وارد کنگره شدم، مدت یازده ماه و بیست روز با استادی کمک راهنمای محترم مسافر حسین نامداری و به روش DST و داروی درمان OT سفر کردم که شکر خدا با دستان پر توان جناب مهندس بیست روز است که دام اعتیاد آزاد و رها هستم، رشته ورزشی والیبال.
شما بهتازگی گل رهای را از دستان پرمهر آقای مهندس دژاکام دریافت نمودهاید، لطفاً در این خصوص از حس و حال خودتان برایمان صحبت کنید.
بنده ۴۳ سال سن دارم و هیچوقت و هیچ کجا چنین حس و حال خوبی که در این مدت یک سال حضورم در کنگره داشتم را بههیچوجه تجربه نکردهام. میتوانم بهجرئت اقرار کنم که بهترین دوران زندگی من طی اینیک سال سپری شد و جالبتر اینکه؛ بیست روز میشود که دستور قطع مصرف من توسط جناب مهندس امضاء گردیده که وارد سفر دوم شدهام و من هنوز باورم نشده که توانستهام از دام اعتیاد خارج بشوم حتی وقتی در مکانی که محل مصرفم بود قرار میگیریم، واقعاً متعجب میشوم که چگونه هیچ حسی به مواد ندارم و بعد از گذشت پانزده سال میتوان گفت: تنها یک معجزه میتواند انسان را به این جایگاه برساند.
چه تفکری در شما شکل گرفت که باعث شد از بدو ورودتان به کنگره خواستار خدمت باشید؟
رهایی من در کنگره ثمره خدمات کنگره بود که در قالب آموزش تحت اختیار من قرار گرفت، پس باید عرض کنم وقتی دیگران به من خدمت کردهاند تا به رهایی برسم و حال خوب را درک کنم، من هم باید این الطاف را با خدمت کردن جبران کنم، چراکه دیگران کاشتند و ما خوردیم پس ما هم بکاریم تا دیگران بخورند. به عقیده بنده انسان باید چیزهایی که با زحمت به دست میآورد را به بهترین شکل حفظ کند. مثلاً اگر شخصی وارد کنگره بشود و از فضای کنگره در جهت رهایی استفاده کند و به درمان برسد؛ اما پس از رهایی هیچگونه خدمتی را انجام ندهد در قبال گنجی که به دست آورده ناسپاسی کرده که وقتی برای حفظ این رهایی تلاش نکنم قطعاً آن را از دست خواهم داد، شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت، نعمت از کفت بیرون کند پس اگر قدردان این نعمت نباشم سیستم کائنات بیچونوچرا این را از من پس میگیرد. به همین دلیل باید بعد از رهایی حداقل به مدت یک سال هم که شده در کنگره حضورداشته باشیم و خدمت بکنیم و آموزش بگیریم تا به تعادل برسیم چونکه آقای مهندس میفرمایند: درمان فوق ترک و تعادل فوق درمان است.
با توجه به وادی پنجم، به عقیده شما چگونه میتوان ساختارهای فکری خود را به ساختارهای عملی تبدیل کنیم؟
بنده در زمان مصرف نسبت به مصرف مواد عاجز شده بودم و همیشه هم دعا میکردم که از شر این غول اعتیاد نجات پیدا کنم؛ اما اول نبودن راه و متد درمان صحیح و سپس حرکت نکردن خودم در جهت درمان باعث میشد هیچوقت به نتیجه نرسم، باوجوداینکه از ته قلبم میخاستم که در من بشوم و چون حرکت نمیکردم از خدا انتظار داشتم که مواد مخدر را از من بگیرد که مصداق همین وادی است؛ چون وادی پنجم میگوید: فکر کردن بهتنهایی کافی نیست، باید حرکت هم صورت بگیرد. البته در چهار وادی قبل فقط در مورد تفکر صحبت میشود در این خصوص که با تفکر ساختارها آغاز میگردد تا الا آخر که درنتیجه به وادی پنجم که وادی حرکت است ختم میشود و باید نسبت به فکر کردن چندین برابر حرکت کرد، باید فکر کرد و سپس حرکت کردن را در جهت خواستهای که داریم و تفکری که کردهایم آغاز کنیم تا بتوانیم ساختارهای ذهنی را به ساختارهای عملیاتی تبدیل نماییم.
در وادی پنجم برای خروج از جهان اعتیاد هفت مرحله بیانشده، راجع به چند مورد از این مراحل برایمان صحبت کنید.
اولین پله برگشت از ضد ارزشها است و اجرای این مرحله برای یک سفر اولی به این شکل است که؛ گوش به فرمانها راهنما باشد، دارو خود را سر موقع و به میزان مشخص طبق دستور راهنما مصرف کند، قبل از شروع جلسات در کنگره حضورداشته باشد و مرحله دیگر اینکه در سفر اول باید حتماً صبر داشته باشد زیرا با صبر و بردباری پس از گذشت ده الی یازده ماه با تلاش و کوشش به رهایی و درمان کامل میرسیم.
بهعنوان کلام آخر اگر صحبتی دارید مطرح نمایید.
از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترم ایشان تشکر میکنم که این مکان را برای ما فراهم نمودند تا بتوانیم آموزش بگیریم و خدمت کنیم، از کمک راهنمای محترم حسین آقا نامداری تشکر میکنم که من با آموزشهای ناب ایشان توانستم به حال خوش برسم و رهایی را لمس کنم.
تایپ: مسافر دانیال
ویرایش: مسافر محمدجواد
تنظیم و ارسال: مسافر حمید
- تعداد بازدید از این مطلب :
668