English Version
English

گروه خانواده - خدمت مالی بهترین نوع خدمت

گروه خانواده - خدمت مالی بهترین نوع خدمت

سومین جلسه از دوره اول کارگاه‌های آموزشی لژیون سردار نمایندگی چرمهین ویژه همسفران به استادی ایجنت گروه خانواده همسفر نگین و نگهبانی همسفر محدثه و دبیری همسفر مرضیه با دستور جلسه «چرا باید به دیگران کمک کنیم؟» روز دوشنبه سوم مردادماه ۱۴۰۱ ساعت ۱۴ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

دستور جلسه امروز؛ دستور جلسه بسیار مهمی است و با کلمات بسیار ارزشمند و مقدسی شروع می‌شود. چرا ما باید به دیگران کمک کنیم؟ اول؛ نیاز دارد که ما صورت ‌مسئله را کامل بشکافیم و ریشه موضوع را پیدا نماییم و ببینیم که چرا ما باید به دیگران کمک کنیم و چه نتیجه‌ای حاصل می‌شود؟ نکته‌ای که امروز به آن فکر می‌کردم؛ چرا به دیگران کمک می‌کنیم؟ این یک رابطه دوطرفه است؛ شخصی که به دیگران کمک می‌کند در این بین به خود یا به طرف مقابل نفع می‌رساند. زمانی که برمی‌گردیم به کنگره، می‌بینیم؛ جناب مهندس چه پروسه‌ای عظیمی را طی نموده‌اند تا کنگره را تشکیل دهند و ما باید خدا را شاکر باشیم از اینکه اجازه پیدا کرده‌ایم در کنگره حضور داشته باشیم زیرا در کنگره معانی کلمات برای ما تغییر کرد و تعریف‌های درستی از کلمات برای ما ارائه شده است. برای شخص من در مسیر زندگی از هر بعدی که به موضوعات نگاه می‌کنم مسیر را برای من تغییر داده است؛ شاید من قبل از ورود به کنگره به دیگران کمک می‌کردم ولی از زمانی که به کنگره آمدم متوجه شدم؛ چرا این کار به نفع من است و باید این کار را به‌طور مستمر انجام دهم. زمانی که جناب مهندس درگیر اعتیاد بودند و راه و روش‌های مختلفی را تجربه کردند و به نتیجه نرسیدند تا زمانی که متد DST و روش درمان با OT را پیدا نموده و رها شدند؛ قطعاً اولین راهی بوده است که جناب مهندس بعد از قطع دارو به درمان؛ به‌صورت کامل رسیدند. این گوهر گران‌بها را زمانی که به دست آوردند؛ شخصاً برای خود حفظ نکردند و در اختیار سایر انسان‌ها قرار دادند تا آن‌ها نیز استفاده نمایند و بتوانند به مقصد که "حال‌خوش و درمان" است برسند. جناب مهندس می‌فرمایند؛ کنگره به من کمک فراوانی نموده و در زندگی من مؤثر بوده است؛ بنابراین ما باید ببینیم در کنگره برای ما چه اتفاقی افتاده است؟ جناب مهندس متد درمانی خود را در اختیار سایر انسان‌ها قرار دادند و کنگره را تأسیس نمودند تا مصرف‌کنندگان با خانواده‌های خود به کنگره بیایند و درمان شوند.‌ جناب مهندس به دیگران کمک می‌کند با این حال می‌فرمایند؛ کنگره به من کمک بسیاری نموده است.

کمک کردن به دیگران یک رابطه دوطرفه است هم شخصی که کمک می‌کند و هم شخصی که به او کمک می‌شود هر دو نفع می‌برند. فردی که به دیگران کمک می‌کند چه مادی و چه معنوی باشد چرا نفع می‌برد؟ خدمت مادی می‌تواند همان کمک مالی باشد و خدمت معنوی می‌تواند صحبت‌ها و آموزش‌هایی باشد که به دیگران می‌دهیم، مانند راهنماها؛ زمانی که من به دیگران کمک می‌کنم در صور آشکار دیگران می‌بینند که من کمک می‌کنم و این عمل پیوندهای محبت ما را عمیق‌تر می‌کند؛ اما در صور پنهان؛ در سی‌دی حال خوش جناب مهندس می‌فرمایند؛ انسان جایگاه بسیار والایی دارد و اشرف مخلوقات است اما اتفاقی که رخ داده است؛ انسان از آن مقام و جایگاه خود فاصله گرفته است و با انجام ضد ارزش‌ها غیبت، دروغ، دل شکستن و... انسان دچار درد و رنج می‌شود و حال خوشی ندارد و از مقام انسانی پایین می‌آید. هر چه انسان پایین‌تر باشد درد و رنج بیشتری دارد.‌ برای بازگشت به حال خوش باید به دیگران خدمت کنیم تا به جایگاه انسانی خود بازگشت کنیم. خدمت ‌مالی با بخشیدن مال و خدمت معنوی با جارو، جابه‌جا کردن صندلی، مهمان‌داری، میکروفن‌گردانی و... است. فرد ممکن است سال‌ها ریاضت بکشد تا به او اجازه خدمت داده شود. اگر به من اجازه داده می‌شود که در این مکان خدمت نمایم این لطف خداوند و خواسته درون من بوده است؛ اما باید اذن آن نیز صادر گردد.‌ آیا من می‌توانم به دیگران خدمت کنم؟ آیا برای دیگران مفید هستم؟ آیا شرایط کمک کردن را دارم؟ آیا ظرفیت در من به وجود آمده است؟ باید همه این شرایط وجود داشته باشد تا نعمت و موهبت خدمت به دیگران به من داده شود.‌ بعضی مواقع این نعمت، موهبت و اذن خدمت از انسان گرفته می‌شود.

باید به این نعمت و موهبت به چشم یک گوهر گران‌بها نگاه کرد. باید خدمت را در هوا گرفت. هرگز خدمت روی زمین نمی‌ماند و من هستم که به این خدمت نیاز دارم و برای من منفعت دارد. خدمت نیاز به آگاهی و دانایی دارد.‌ زمانی ما می‌توانیم به دیگران کمک کنیم که به رشد، آگاهی و دانایی رسیده باشیم.

اوایل که به کنگره آمده بودیم اگر به ما می‌گفتند؛ ۶ میلیون بدهید و عضو لژیون سردار شوید فوراً جبهه می‌گرفتیم که به ما گفته‌اند؛ این مکان رایگان است. از ما می‌پرسند هزینه درمان چه مقدار است؟ می‌گوییم رایگان می‌باشد؛ اما در ادامه رهجو متوجه می‌شود بابت نعمت بزرگی که به او داده شده است باید قدردان باشد و جبران نماید بنابراین شروع به حرکت و خدمت می‌کند. من نگین، چه مقدار توانایی خدمت به دیگران را دارم برمی‌گردد به این‌که من تحت تسلط چه نیروهایی قرار دارم؟ میزان توانایی من برای کمک به دیگران را دو نیرو تعیین می‌کند؛ اگر من در جهت صراط مستقیم باشم توانایی من بالا می‌رود؛ زیرا میزان توانایی من در حرکت و خدمت درست توسط نیروهای الهی رقم می‌خورند.‌

زمانی که شخصی پنجاه میلیارد سرمایه دارد؛ اما در زمان کمک، صد هزار تومان کمک می‌کند؛ این شخص تحت فرمان نیروهای بازدارنده است و توانایی این فرد را نیروهای بازدارنده تعیین می‌نمایند. زمانی متوجه خواهم شد که چه اندازه به این خدمت و کمک کردن‌ها نیاز دارم بنابراین با تمام توان سعی می‌کنم به دیگران کمک و خدمت نمایم. کمک به دیگران چه زمانی برای ما لذت‌بخش است و چه زمانی احساس می‌کنم این خدمت به من چسبیده است؟ زمانی که از نیازهای خود می‌زنم و به دیگران کمک می‌کنم از مازاد درآمد کمک کردن شق‌القمر نیست.‌ کمک به دیگران وظیفه تمام انسان‌ها است.‌ زمانی بخشیدن و کمک کردن لذت دارد که از نیازها و تفریحات خود بگذریم. مهم است که من به دیگران چگونه کمک می‌کنم؟ زمانی که از هزینه‌های اضافی زندگی می‌زنم و پس‌انداز می‌کنم و عضو لژیون سردار می‌شوم و می‌توانم به دیگران کمک کنم؛ لذت‌بخش خواهد بود. نکته آخر؛ رشد و تعالی انسان در جمع اتفاق می‌افتد برای همین است که خداوند انسان‌های خیلی زیادی را خلق کرده است.‌ اجتماع برای همین امر به وجود آمده است و انسان‌ها به یکدیگر نیازمند هستند.‌ هیچ انسانی وجود ندارد که بگوید؛ من به انسان‌های دیگر نیازی ندارم؛ همه انسان‌ها مانند حلقه‌های زنجیر به یکدیگر وصل هستند و نیازمند یکدیگر هستند، اگر من این حلقه زنجیر را قطع کنم و به دیگران یاری نرسانم حلقه‌های دیگر هم از من جدا و تبدیل به یک انسان تنها می‌شوم که دیگر فردی به آن کمک نمی‌کند.‌ چگونه ما نیازمند هستیم که خداوند و مخلوقین خدا به ما کمک نمایند؟ مگر ما در همه بن‌بست‌های زندگی نمی‌گوییم؛ خدایا به من کمک کن و از آن یاری می‌طلبیم.‌

باید بدانیم که هر صفت و ویژگی که در خداوند وجود دارد در تمام انسان‌ها هم وجود دارد.‌ صفت بخشندگی و کمک که در خداوند وجود دارد در مخلوقین خدا حتماً به‌صورت بالقوه وجود دارد.‌ این من هستم که باید آن را به فعل درآورم و از آن صفت استفاده کنم.‌ نیاز دیگران در درون من و نیاز من درون دیگران است.‌ زمان‌هایی که در این مکان نشسته‌ام؛ می‌بینم یک سفر اولی مشارکت می‌کند که نیاز من در آن مشارکت بوده است و مشارکت من نیاز فرد دیگری بوده است.‌ گاهی اوقات سی‌دی گوش می‌دهم با خود می‌گویم؛ مخاطب جناب مهندس من بوده و مشکل من را می‌دانستند و صحبت ایشان فقط مربوط به مشکل من است.‌ می‌بینید چه زیبا نیاز ما انسان‌ها در یکدیگر قرار گرفته است.‌ اگر امروز نیاز فردی را برآورده می‌کنیم نیاز شخص ما هم به‌صورت اتوماتیک برطرف می‌شود و این قانون طبیعت است.‌ کدام یک از قوانین الهی متغیر بوده است؟ تمام قوانین الهی به‌صورت ثابت وجود دارند و قابل تغییر نیستند.‌ وعده خداوند است که اگر شما به دیگران کمک کنید، طبیعت به شما کمک خواهد رسانید. در طبیعت خورشید، ماه، کوه،‌ دشت، دریا، ابر،‌ اکسیژن،‌ درختان، حیوانات همه در جهت تکامل یکدیگر در حال خدمت هستند فقط انسان است که می‌تواند صرفاً یک مصرف‌کننده یا یک تولیدکننده در کنار هم باشد.‌ هر نوع خدمت به انسان‌های دیگر سخت است؛ اما سخت‌ترین نوع خدمت، خدمت مالی است؛ زیرا بسیار سخت است که انسان از مال خود بتواند ببخشد؛ مادیات همیشه برای انسان از اهمیت زیادی برخوردار بوده است.‌ خیلی اوقات دیده‌ایم که دیگران در مسائل و موضوعات زندگی بسیار کمک می‌کنند اما زمانی که بحث مالی پیش می‌آید نمی‌توانند قدمی بردارند؛ زیرا خدمت مالی مهم‌ترین خدمتی است که انسان می‌تواند انجام بدهد.‌

از جناب مهندس بسیار سپاسگزارم که اجازه دادند علاوه بر خدمت معنوی بتوانم خدمت مادی را بدون داشتن زمان مشخص انجام دهم و عضو لژیون سردار باشم و این اجازه را داده‌اند که در اموال کنگره 60، شریک باشیم و بتوانیم در این مسیر قدمی برداریم. خدا را شکر که دیگر به درمان اعتیاد ختم نمی‌شود و انواع و اقسام بیماری‌های لاعلاج در مسیر کنگره 60 درمان می‌شوند.‌ من به خود می‌بالم و سپاس‌گزار خداوند هستم و سجده شکر به جا می‌آورم که این اذن و اجازه به من داده شده است که به دیگران خدمت کنم. امیدوارم تا زمانی که نفس می‌کشم این اجازه را داشته باشم به دیگران خدمت کنم.

مشارکت اعضاء لژیون سردار

کمک راهنمای محترم همسفر کبری

در مورد این دستور جلسه بسیار خوب صحبت کردید. از صحبت‌های شما آموزش گرفتم.‌ آموزش در جمع صورت می‌گیرد و این عین حقیقت است. من امروز در این جمع بسیار آموزش گرفتم و احساس می‌کنم انرژی بالایی را کسب کرده‌ام و حال بسیار خوبی دارم. زمانی که برای اولین بار با حال خراب وارد کنگره شدم یک نفر با روی باز من را در آغوش کشید و از من استقبال کرد هیچ‌وقت این لحظه را فراموش نمی‌کنم. همان لحظه از خدا خواستم تا من هم بتوانم خدمت کنم و این باعث شد که من کمک راهنما بشوم و در کنگره بمانم. زمانی که با یکی از تازه‌واردین‌ها برای مشاوره صحبت می‌کردم حال بسیار خراب و ناامیدکننده‌ای داشت. مدت‌ها گذشت و من ناخواسته با همسفری روبرو شدم که قصد سفر به تهران برای رهایی را داشت و همان تازه‌واردی بود که با حال خراب وارد کنگره شده بود و من او را مشاوره داده بودم؛ همان جا از شوق او را در آغوش گرفتم و خدا را شکر کردم.

 

کمک راهنمای تازه‌واردین همسفر آذر

بسیار خوشحالم که در کنار شما عزیزان آموزش می‌گیرم و در این جلسه حضور دارم. من متوجه شدم افرادی که کمک می‌کنند در حقیقت به خودشان خدمت می‌کنند. انسان باید وقتی چیزی را به دست می‌آورد بازپرداخت آن را بدهد. من در کنگره به درک واقعی رسیدم و خداوند را شناختم و توانستم تا حدودی ضدارزش‌ها را از خودم دور کنم.

من هرسال یک مبلغی را به کنگره کمک می‌کردم و هر بار با آموزش‌هایی که می‌گرفتم این مبلغ را افزایش دادم تا خدا را شکر توانستم عضو لژیون سردار بشوم و این برایم حس زیبایی بود که بتوانم در شرایط سخت ببخشم؛ زمانی که برای دنور شدن داوطلب شدم، واقعاً شرایط برایم مهیا شد و خدا را شکر توانستم در این جایگاه هم خدمت کنم و گره‌های بسیاری برایم باز شد. خداوند را شکر می‌کنم که اجازه خدمت در شعبه چرمهین را دارم و این برکتی است که به من به‌واسطه دنور شدنم داده شد و متوجه شدم خدمت کردن به افراد باعث تکامل و رشد خود انسان می‌شود.

 

کمک راهنمای محترم همسفر هاجر

من از راهنمایان عزیزم یاد گرفتم برای اینکه به حال خوش برسیم باید خدمت کنیم؛ و هر زمان لژیون خدمتگزار بودیم سریع بچه‌ها حتی برای شستن دستشویی خدمت می‌کردند، این خدمت حال آن‌ها را خوب می‌کرد. مهم جایگاه خدمت نیست مهم قصد و نیت خدمت است.

من نیز برای رهجوهای خودم در مورد خدمت و حال خوش ‌خدمت کردن در لژیون صحبت می‌کنم. بسیار خوشحالم که می‌توانم آموزش‌هایی را که فرا گرفته‌ام به اعضای لژیون خودم انتقال بدهم انسان باید به درجه بخشش برسد تا بتواند کمک کند ان‌شاءالله بتوانیم در لژیون سردار باز هم خدمت کنیم.

 

نگهبان لژیون سردار همسفر محدثه

خداوند را شاکرم که باز هم اذن ورود به این جلسه را داشتم با وجود اینکه امروز شرایط بسیار سختی بود باز هم توانستم در جمع شما دوستان محبت قرار بگیرم و از این بابت خداوند را سپاسگزارم. همیشه در بیرون از کنگره زمانی که شخصی به دیگران کمک می‌کرد و عنوان می‌نمود برایم جای سؤال داشت، چرا کسی که کمک می‌کند عنوان می‌نماید و می‌گوید من فلان کمک را انجام داده‌ام. تقریباً نزدیک به جشن گلریزان وارد کنگره شدم در جلسه عمومی برای افرادی که کمک مالی انجام داده بودند تقدیرنامه‌ای تهیه کرده و از آن‌ها در جلسه تقدیر کردند، برایم جای سؤال بود که کنگره با وجود تفاوتی که با مابقی ارگان‌ها دارد پس چرا نام افرادی را که کمک می‌کنند عنوان می‌نماید و این کار از نظر من محدثه جنبه ریا داشت؛ من چنان در نادانی خودم غرق بودم که با همه مسائل با دید منفی برخورد می‌کردم. وقتی از کمک راهنمای خودم در این مورد سؤال کردم گفتند کمکی که در کنگره عنوان می‌شود به دلیل الگو قرار دادن برای دیگران است و باعث آموزش گرفتن دیگران می‌شود و این اتفاق برای خود من هم در کنگره افتاد. خواهرم با وجود شرایط مالی سختی که داشت زمان کمک به کنگره انگشتر خود را داخل سبد انداخت و این تلنگری به ذهن من محدثه وارد کرد که من هم می‌توانم کمک کنم.

زمانی که خانم هما پهلوان نمایندگی مشهد برای استادی لژیون سردار به اصفهان تشریف آورده بودند در جلسه لژیون سردار چنین گفتند: جناب مهندس آن‌قدر برای افرادی که می‌خواهند به خودشان خدمت کنند شرایط را ساده گرفته‌اند تا همه بتوانند در لژیون سردار شرکت کنند چون مبلغ شش میلیون تومان واقعاً با شرایط اقتصادی فعلی مبلغ ناچیزی است و یک شوخی محسوب می‌گردد و این خدمت کنگره به تک‌تک اعضای لژیون سردار است.

بعضی از افراد ثروت بسیار زیادی دارند اما حتی اجازهٔ استفاده از مال خودشان را هم ندارند چون مال دیگران در مال آن‌ها قرار دارد و تا بخشش نکنند به حال خوش نمی‌رسند. اگر صفت بخشش که یکی از صفات فوق‌العاده خداوند است درست در من محدثه نهادینه شود باید خداوند را هزاران بار شکر کنم.

 

تایپ: همسفر مرضیه

ویراستار: کمک راهنمای تازه‌واردین همسفر آذر

تنظیم و ارسال: همسفر محدثه

همسفران نمایندگی چرمهین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .