English Version
English

گروه خانواده - ورزش تیراندازی باکمان میدان عمل کردن به دانسته‌هاست

گروه خانواده - ورزش تیراندازی باکمان میدان عمل کردن به دانسته‌هاست

«در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل می‌نماید»

وادی پنجم در آموزش‌های ما آغاز مرحله عمل کردن به دانسته‌هاست، مرحله‌ای که شاید انسان سال‌های زیادی برای انجام آن تعلل کرده باشد و یا هیچ‌گاه وارد آن نشود؛ اما در وادی‌های کنگره ۶۰ که طیف کاملی از مراحل تکاملی نفس هستند، یاد می‌گیریم که درنهایت اگر به وادی عمل، وارد نشویم برای دانسته‌هایمان و یا باورهایمان هیچ ارزشی نیست!
به نظر من این وادی پیوندی عمیق با ورزش تیروکمان دارد. چراکه در این ورزش فرد کاملاً در میدان عمل قرار می‌گیرد و فرصتی برای محک زدن خودش می‌یابد.
در ابتدا که وارد باشگاه می‌شویم شاید تصور بر این باشد که می‌خواهیم ورزش یا بازی کنیم و ساعاتی را وقت بگذرانیم اما وقتی کمی جلوتر می‌رویم و با چالش‌های این ورزش و محیط مواجه می‌شویم درمی‌یابیم که اگر از آموزش‌هایمان استفاده نکنیم و آن‌ها را به کار نبندیم دچار مشکلاتی خواهیم شد، درست مانند زندگی که گاهی اوقات در ناآگاهی به بازی زندگی می‌پردازیم و وقتی ضربه‌هایی به ما وارد شد متوجه می‌شویم که چیزی برای فراگیری وجود دارد و آن قوانین بازیِ زندگی است.

وادی پنجم یک سری از قوانین بازی یا ورزش تیروکمان را به ما می‌آموزد. در این وادی می‌خوانیم که جهان ذهنی، مقدمه‌ی عمل تمرین برای چگونه زیستن در جهان زمینی است و در ورزش تیروکمان نیز اگر نتوانیم جهان ذهنمان را کنترل کنیم نخواهیم توانست در عمل تیراندازی موفق شویم.
در این وادی برای رسیدن به آرامش و آسایش هفت پله در نظر گرفته‌شده که با به کار بستن هر یک از آن‌ها آرامش را به‌نوعی وارد زندگی‌مان می‌کنیم.
برای مثال من به‌شخصه از پله‌ی «صبر» آموختم که در این ورزش باید صبور باشم تا بتوانم به بالاترین توان خود در این زمینه برسم، پروسه‌‌ی گرم کردن، سرد کردن و پرهیز از تعجیل در دریافت آموزش‌های مربی بیشترین تمرین صبوری، برای من در این ورزش بود.
از پله‌ی «دوری از ضد ارزش‌ها» آموختم برای گذراندن ساعاتی در آرامش و تمرین کردن باید از حاشیه‌ها پرهیز کنم و به‌جای دنبال کردن مسائل و دیدن مشکلات و یا کمبودهای احتمالی، روی هدف و آموزش خودم متمرکز شوم تا محیط امنی برای خود و دیگران بسازم،
همچنین از پله‌ی «تجسس» آموختم چشم‌هایم به دنبال نتایج عملکرد دیگران نباشد و به‌جای آن انرژی و زمانم را صرف تمرین و آموزش خود کنم تا بتوانم بهترین عملکرد خودم را داشته باشم و درنهایت از پله‌ی «توکل، رضا و تسلیم» آموختم که هر آنچه می‌توانم تلاش و تمرین کنم و بدانم استقامت کلید پیروزی است و درنهایت نتیجه را به خداوند واگذار کنم تا خودش به همان شکل که صلاح می‌داند نتیجه‌ی عملم را به من بازگرداند.

من فکر می‌کنم این وادی سراسر نکته‌های ارزشمند برای تک‌تک ما دارد که درزمینهٔ های مختلف زندگی نجات‌بخش ما خواهد بود، چه در میدان زندگی و چه در میدان مسابقه فرقی نمی‌کند، کسی که بهترین عملکرد را از آموزش‌هایش داشته باشد بی‌شک پیروز میدان است.
امیدوارم همه ما بهترین بهره را از این وادی زیبا داشته باشیم.


نویسنده: همسفر الهه اهدایی رهجوی کمک راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر زینب مرزبان خبری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .