به گفته جناب مهندس دیدهبانان ستونهای کنگره هستند که بنای کنگره بر شانههای آنان استوار است یکی از این دیدهبانان که در تأسیس شعب شهرستان نقش اساسی داشته جناب آقای حکیمی است؛ به مناسبت حضور ایشان در نمایندگی زاگرس گفتگویی ترتیب دادیم که شما را به خواندن آن دعوت میکنیم.
من بهعنوان همسفر چگونه میتوانم اعتماد خود را نسبت به مسافرم بالا ببرم؟
وجود همسفران و حضور آنها در کنگره۶۰ به این علت است که در ابتدا یک سری مسائل را خودشان یاد بگیرند. ما در زندگی خود ناگزیر به اعتماد هستیم و اگر به عنوان مسافر یا همسفر در کنگره حضور داریم نباید یکدیگر را زیر ذرهبین قرار دهیم، اگر این کار را انجام دهیم دچار شک و تردید و بدگمانی میشویم و ظن بد باعث از دست دادن آرامش انسان میشود. ما بر این باور هستیم هر کس کار درست یا غلط انجام دهد بالاخره نمایان میشود. ما باید اعتماد کنیم و کنترل هم کنیم؛ بنابراین اگر به این اصل پایبند باشیم به گونه دیگری به موضوع نگاه خواهیم کرد.
چرا وقتی سیدیها را گوش میدهیم متوجه صحبتهای آقای مهندس میشویم اما نمیتوانیم در لژیون و مشارکتها بهدرستی صحبت کنیم؟
یک زمانی هست سی دی را گوش میدهید تا برای دیگران توضیح دهید، برای این کار ابتدا لازم است به دانایی مؤثر برسیم و مطالب روی خودمان تأثیر داشته باشد و تجربه کنیم آن زمان است که مطلب را فراموش نخواهیم کرد. ما مطالب را یاد میگیریم، اما به یاد آوردن آن مهمتر است. ما هرچقدر حفظیات خود را بالا ببریم بهتر میتوانیم تمرکز کنیم. همچنین نباید از خودمان انتظار داشته باشیم که ده سی دی آخری که نوشتهایم را به یاد بیاوریم. همه مطالب در وجود ما هست اما در شرایطی دسترسی به آن امکانپذیر نیست و فراموش میکنیم.
طبق سی دی شمشیر در سنگ با گرفتن آموزشها میتوانیم شمشیر را از سنگ بیرون بیاوریم، اکنون چگونه میتوانیم این فرایند را معکوس کنیم یا اینکه صفات مثبت را تقویت و تثبیت نماییم؟
من اینگونه به موضوع نگاه میکنم؛ طبق کتاب ۶۰ درجه ما زمانی که به قله میرسیم باید اثر آن را حفظ کنیم. این قضیه هم همین است. اگر به صفات خوب رسیدیم باید آن را همیشه به همراه داشته باشیم و تمرین کنیم. اگر یادمان برود و حقه فراموشی بخوریم فرایند معکوس میشود و خود را در قالب دیگری نشان میدهد و همینطور که صفات منفی برای انسان ماندگاری دارد صفات مثبت هم میتواند ماندگار باشد
از وقتی علم کنگره را یاد گرفتهام اگر روزی کار ضدارزشی انجام دهم نتیجه آن را خواهم دید و این موضوع باعث برهم خوردن آرامش من میشود؛ چگونه میتوانم این حس را از بین ببرم؟
گاهی ممکن است ترس از انجام کار باشد. همیشه میگویند مشق خود را خوب بنویس که نیاز به دوباره نوشتن نباشد. ما اشتباه میکنیم اما مهمتر این است که از آن درس بگیریم و اگر خود را سرزنش کنیم دوباره مرتکب اشتباه خواهیم شد. سرزنش کردن از انسان انرژی بسیاری میگیرد و باعث میشود تحمل انسان از بین برود. باید بدون ترس به موضوع نگاه کرد و به انجام آنها پرداخت
چه چیزی باعث بسته شدن حسهای ما میشود و چگونه میتوان حسها را به حد معقول خود رساند؟
بسته شدن و باز شدن حس بستگی به اثری دارد که کارهای ارزشی و ضد ارزشی روی انسان میگذارد. وقتی حس باز شود کارهایی که ما انجام میدهیم با آگاهی است اما در زمان بسته شدن حس اثر تخریب کار ضد ارزشی روی خود را نمیتوانیم درک کنیم. مثلاً اگر درک نکنیم که دروغ چه اثر منفی روی من دارد حس بسته شده است و باز شدن حس زمانی اتفاق میافتد که من متوجه میشوم دروغ گفتن باعث حال بد من خواهد شد. این دانستن و ندانستن باعث میشود من قویتر در مسیر قدم بردارم.
چگونه میتوان خشم خود را کنترل کرد؟
فقط با آگاهی. به دانایی مؤثر برمیگردد که انسان بهقدری روی خود کنترل داشته باشد که هیچچیز او را به هم نریزد و این کار بسیار سختی است. ما در زندگی با موضوعاتی روبرو میشویم که با انجام سختیها به نتیجه میرسد. مثلاً شخصی که وزنهبردار است از ابتدا نمیتواند وزنه بزرگ را بردارد باید از وزنههای کوچک شروع کند تا به آنچه میخواهد برسد. اگر بخواهیم کامل کنترل خشم داشته باشیم اول باید خشمهای کوچک را کنترل و مهار کنیم تا به کنترل خشمهای بزرگتر برسیم.
چگونه میتوان واکنش بد اطرافیان را نسبت به کنگره آمدن خود تغییر دهیم؟
با رفتار خود. زمانی که افراد نسبت به کنگره واکنش بد نشان میدهند در مورد کنگره صحبت نکنید. اگر شخصی حساس است نباید در مورد موضوع صحبت کنید و آنها را به چالش بکشید و این کاملاً دست خود ما است.
با نوجوانی که اشتباهات خود را نمیپذیرد و مرتب پرخاشگری میکند یا نوجوانی که اولین بار مواد مصرف کرده است چگونه میتوان برخورد کرد که این مسائل را تکرار نکند؟
هزار چراغ دارد و بیراهه میرود... بگذار بیفتد و ببیند سزای خویش. نمیگویم فرزندان خود را رها کنید اما از موضع نصیحت، از بالا به پایین، من میدانم تو نمیدانی نباید به موضوع نگاه کرد. در کنگره یک موضوع به نام پیشگیری داریم و باید به نوجوان توضیح دهید که اگر مصرف مواد داشته باشی ازنظر فیزیولوژی دچار مشکل خواهی شد نباید شخص احساس کند مورد محاکمه قرارگرفته است. البته اگر از منظر درست به موضوع نگاه کنیم همه آن را میپذیرند.
لطفاً در مورد هاله تابان توضیح دهید؟
هاله تابان میدان انرژی دور انسان است که از انسان محافظت میکند. مثل تخممرغ یک پوسته دارد و پوسته از درون آن محافظت میکند. هر انسانی که عمل ارزشی انجام دهد این هاله قویتر میشود و مانند سپر دفاعی عمل میکند. انجام هر عمل ضدارزشی سوراخی در این سپر ایجاد میکند و باعث میشود نیروهای اهریمنی و موجودات دیگر وارد آن شوند و درون انسان خلل ایجاد کنند و حال بدی را برای او به وجود بیاورند مانند یک چتر که وقتی سوراخ باشد باران از آن عبور کرده و شخص را خیس میکند.
در مسیر تزکیه و پالایش برای راحتتر طی کردن مسیر بهترین کاری که میشود انجام داد چیست؟
من با ورزش مثال میزنم. ما نباید ورزش قدرتی انجام دهیم. شخصی که میخواهد استقامت بدنی داشته باشد باید وزنههای با تعداد بیشتری را بلند کند. نمیشود یک مرتبه غیبت و دروغ را ترک کرد چون زندگی دچار اختلال میشود. باید از موارد پایه و کوچک شروع کرد و جلوتر که بروید قویتر میشوید. اگر یک مرتبه این کار انجام شود تخریب بسیاری درون انسان به وجود میآید.
من از زمانی که وارد کنگره شدهام خارج از کنگره بسیار احساس تنهایی میکنم چگونه میتوانم با این موضوع مقابله کنم؟
بهاینعلت است که قضاوت میکنید و زمانی که انسان خودش را بسیار خوب و تحت آموزش میبیند و سایر انسانها را پایینتر از خودش میداند و میگوید آموزشی که من دارم دیگران ندارند شروع به قیاس میکند و کمکم منیت در او به وجود میآید و خودش را بالاتر و بهتر از دیگران میبیند. به همین جهت نمیتواند ارتباط درستی با دیگران برقرار کند هر کس در کنگره به دانایی مؤثر برسد و عمل درستی داشته باشد میتواند دشمن خود را به دوست تبدیل کند نه برعکس
مسافر من یکبار رهاشده اما بعد از مدتی سفر خود را خراب کرده است و مجدد سفر خود را شروع کرده اما من استرس زیادی دارم و نگران ادامه مسیر او هستم؟
همان مسئله ظن و گمان بد است. ما به اختیار و خواست انسانها احترام میگذاریم. اگر بخواهد درمان شود این اتفاق میافتد و اگر نخواهد هیچ احدی نمیتواند او را به درمان برساند؛ بنابراین هر انسانی میتواند اشتباه کند و بعد از آن درس بگیرد. اگر صبر کنید همه چیز مشخص میشود و راه نمایان میگردد.
با مسافری که بعد از رهایی در شعبه حضور ندارد چه برخوردی باید داشته باشیم که دوباره جلسات را ادامه دهد؟
زمانی که شخص رها میشود اگر به همسفر بگوید شما نباید به کنگره بروی همسفر باید تبعیت کند چون کار ما وصل است نه جدایی و باید به زندگی خود بپردازند و خانواده در اولویت است اما اگر همسفر میآید و مسافر مشغول کار است و زمان آمدن به کنگره را ندارد اشکالی ندارد که همسفر تنها بیاید و باید به خواست مسافر احترام گذاشت.
مسافری که بعد از رهایی کارهای ضدارزشی بسیار انجام میدهد چه علتی دارد و چه کاری برای بهبود آن میتوان انجام داد؟
در این مسئله جهانبینی مطرح است و هر شخص کاری که انجام میدهد در گرو آن است. هر نفسی در گرو کار خویش است. ما نمیتوانیم او را تغییر دهیم اگر بخواهد بستر تغییر فراهم است و اگر نخواهد نمیتوان کاری کرد.
زمانی که ناامیدی به انسان غالب میشود و با وجود گرفتن آموزشها کنترلی بر روی این حس نداریم انجام چه کاری بهتر است؟
کسی که ناامید میشود بسیار ناشکر است و آدمی که خیلی چیزها را دارد اما نمیبیند انسان ناسپاسی است. انسان امیدوار به خاطر جسم سالم خود هم شکرگزار و خرسند است. اگر میخواهید از ناامیدی خارج شوید به گفته آقای امین اولین پایه آن ایمان است یعنی امنیت داشتن. ایمان به چیزهایی که دارید، منظور این نیست که چیزی طلب نکنید، منظور این است که در آرزوی نداشتهها نباشیم و ناشکر داشتهها. این مسئله ناامیدی به وجود میآورد.
اگر مسافری با مصرف مواد وارد کنگره ۶۰ شود اما بهعنوان همسفر سفر خود را با درمان سیگار شروع نماید چگونه به درمان میرسد؟
این شخص به درمان نخواهد رسید و بالاخره زمانی مصرف مواد او آشکار میشود و تا روزی که شروع به درمان مواد نکند همیشه درگیر آن خواهد بود.
چگونه میتوان حافظه خود را تقویت نمود؟
با حفظیات
آیا استادان جناب مهندس حضور فیزیکی دارند؟
من از این موضوع اطلاعی ندارم.
اگر حس من با راهنمای خود هماهنگ نباشد و امکان تغییر لژیون هم نداشته باشیم انجام چه کاری بهتر است؟
اگر نسبت به راهنما قضاوت را کنار بگذاری حس خوب میشود. شخصی که معلم دارد نمیتواند نسبت به معلم قضاوت کند که اگر چنین کاری انجام شود از مسیر خود خارج میگردد. ما به جایگاه کار داریم به شخص کار نداریم. چه میگوید مهم است چه کسی میگوید مهم نیست و اگر ما به همین موضوع توجه کنیم از هر فردی میتوانیم آموزش بگیریم.
سپاسگزارم از آقای حکیمی ارجمند بابت وقت گرانبهایشان که در اختیار ما قرار دادند.
عکاس: همسفر سمیه رهجوی کمک راهنما همسفر زهرا(لژیون یکم)
تنظیم و ارسال: همسفر مریم رهجوی کمک راهنما همسفر زهرا (لژیون یکم)
همسفران نمایندگی زاگرس
- تعداد بازدید از این مطلب :
3469