جلسه هماهنگی همسفران خدمتگزار باشگاه تیروکمان کنگره ۶۰ با استادی اسیستانت ورزش همسفران، همسفر منیره و دبیری دستیار اسیستانت، همسفر صدیقه ساعت ۱۸ روز یکشنبه ۵ تیرماه ۱۴۰۱ برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:
دلیل برگزاری این جلسه این است که شما عزیزان بدانید بخش همسفران از مسافران کاملاً جداشده؛ بنابراین هر کاری دارید به مرزبانان بخش همسفران باید انتقال بدهید و در اینجا هم مثل شعب سلسلهمراتب و فرمانبرداری از مرزبانان باید رعایت شود. از همه شما عزیزان تقاضا میکنم موارد زیر را جهت حضور در باشگاه تیروکمان کنگره ۶۰ مدنظر داشته باشید:
- همه خدمتگزاران باید رهایی چهل سیدی داشته باشند و حداقل باید هفتهای یک سیدی بنویسند.
- خدمتگزاران باید حداقل هفتهای یکبار در باشگاه حضورداشته باشند.
- لژیونهای کمک راهنمایان شمارهگذاری شود و اندیشهای کنیم تا برای راهنمایان کمان یک نشانهای در نظر بگیریم تا تازه واردین راحت تر راهنمای خویش را انتخاب کنند.
- حضور و غیاب خدمتگزاران باید انجام شود و اشخاصی که در جلسهای خدمت دارند اگر نمیتوانند حضورداشته باشند باید روز قبل یا نهایتاً تا دو ساعت قبل از آغاز به کار باشگاه به مرزبانان اطلاع دهند تا جایگزینی برایشان منظور شود.
- پوشش همسفران بسیار مهم است و باید راهنماها این مورد را به رهجوهای خود تذکر بدهند که پوشش مناسبی داشته باشند و از پوشیدن لباسهای تنگ و کوتاه صرفنظر کنند.
- ما در باشگاه، لژیون آبیاری داریم که مرزبانان برنامهریزی میکنند و از یک هفته قبل مشخص میکنند کدام لژیونها مسئول آبیاری هستند. راهنمای لژیون مربوطه، از بین رهجویان خودش انتخاب میکند که چه کسانی خدمت کنند.
- در باشگاه جلسه جهانبینی نداریم؛ راهنما میتواند در صورت نیاز با رهجوها جلسه داشته باشد و تنها در مورد مسائل مربوط به تیراندازی باکمان صحبت کنند.
- عکسهایی که در اینجا گرفته میشود را با عنوان کنگره ۶۰ نمیتوانید در پیجهای شخصی خودتان منتشر کنید.
- سیدی نوشتن برای همه ضرورت دارد تا جایی که دیدهبانان محترم هم هر هفته سیدی مینویسند. سیدی، یک استاد همراه است و هرلحظه که بخواهید به آن دسترسی دارید؛ پس باید برای آن ارزش قائل باشید و از این اطلاعات و آموزشها استفاده کنید به خاطر اینکه ما تنها نیستیم، ما الگوهای همدیگر هستیم.
من اگر در جایگاه خدمتی قرار میگیرم، اول باید درونم به صلح و آرامش برسد. اگر پر از خشم و کینه باشم هیچوقت نمیتوانم ارتباط خوبی با شما داشته باشم تا بتوانیم یک جمع خیلی خوبی با یکدیگر داشته باشیم.
مسئلهای را آقای مهندس برای ما مشخص کردند؛ اگر از کسی ناراحت یا دلخور میشوید یا خودتان را خیلی دست بالاگرفتهاید یا آن شخص را خیلی دست بالاگرفتهاید. من همیشه در این لحظات به خودم میگویم: او کیست؟ من کیستم؟ یک مورد دیگر هم این است که یکلحظه خودتان را جای شخص مقابل بگذارید؛ اینطوری مسئله راحتتر حل میشود.
من وقتی راهنما بودم فقط لژیون خودم را میدیدم، اما زمانی که ایجنت شدم کل نمایندگی را دیدم. گاهی آدمهایی خطا میکردند که اصلاً نمیتوانستم برای خودم هضم کنم که مثلاً او هم مثل من آموزش گرفته و همین سیدیها را کارکرده؛ پس چرا اینگونه رفتار میکند و این برایم دردآور بود. بعد موضوع برایم حل شد که این به زاویه دید من بستگی دارد؛ گاهی دو نفر یک رنگ را دورنگ متفاوت میبینند.
ما نمیدانیم آدمها چه زاویه دیدی دارند، نمیدانیم چه سختیهایی را پشت سر گذاشتهاند و با چه مشقتی الآن به جلسه رسیدهاند و چقدر فشار را تحمل کردهاند؛ ما هیچچیز از آنها نمیدانیم و فقط ظاهر آن شخص را میبینیم و بعد توقع داریم آن شخص برخورد خیلی عالی داشته باشد و وقتیکه خطایی میکند نمیتوانیم گذشت کنیم و او را ببخشیم؛ در کنگره شصت این خوب نیست.
گاهی اوقات اشخاص بهقدری دردشان زیاد است که مهم نیست که در جایگاه خدمتی باشند؛ بارشان را با یککلام، یک نگاه با یک حرکت، روی شما میاندازند درصورتیکه آن شخص اینقدر گره و تاریکی دارد و اینقدر زیر فشار است که قابلبیان نیست. در این حالت شما چهکار میکنید؟ آیا شما بار را میتوانید زمین بگذارید یا شما هم برخورد بدتری میکنید؟
اگر آموزشهای کنگره را عملی کنیم در همه جایگاههای کنگره و همهجا میتوانیم موفق باشیم. من در تمام جایگاههای خدمتی به این فکر میکردم که من از خودم چه میخواهم بهجا بگذارم و این خدمت چه نتیجهای میخواهد داشته باشد؟ سعی کردهام فقط و فقط دوربین روی خودم باشد تا بتوانم گرههایم را بازکنم. اگر فردی هم برخورد خوبی با من نداشت، میگفتم این چه آموزشی برای من داشته؟ به این فکر نکردم که آن شخص آموزش نگرفته، بلکه به این فکر کردهام که کجای کار من ایراد داشته که در دوره خدمت من این اتفاق افتاده! چون دوربین روی خودم بود و به گرههای خودم فکر کردم، با آدمهای اطرافم به مشکل برنخوردم.
در باشگاه تیروکمان همه کارها خیلی خوب پیش میرود و دوست دارم خیلی عالیتر از اینی که الآن هستیم پیش برویم و یک مقدار دیدگاهمان را به ورزش تیروکمان تغییر بدهیم. اینجا برای این نیست که من بیایم و تیر بزنم و بروم. اینجا روی افراد و شعبهها سرمایهگذاری میشود.
مدتی قبل ما همسفران، تیم عقاب طلایی را در پارک طالقانی استارت زدیم و میخواهم در اینجا هم همسفران تیم عقاب طلایی را تشکیل بدهند. ما اگر پنج لژیون داریم باید حداقل پنجتا تیم چهارنفره با سه بازیکن اصلی داشته باشیم و یک نفر ذخیره که شخص ذخیره، گردشی خواهد بود.
آقای مهندس فرمودند: «تیم» و قطعاً پشت آنیک تفکری هست. به نظر من اگر تکنفره باشد خواه نا خواه یک منیتی به وجود میآید اما وقتی تیمی مسابقه میدهید و ضعیف و قوی را کنار همدیگر میگذارید؛ فرد قوی کمک میکند که ضعیف هم قوی شود و تیم بالا میآید. در کنگره اصل ارتباط گرفتن و صلح و آرامش گرفتن است؛ عشقی وجود دارد که میآییم کار را انجام میدهیم. من به این موضوع ایماندارم که اگر اینجا مسابقات تیمی برگزار شود، روند کار تیروکمان زیر رو میشود چون به تجربه در ورزشهای دیگر این موضوع را دیدهام.
در ادامه طی قرعه کشی که صورت گرفت شماره لژیون ها به ترتیب زیر تعیین گردید:
لژیون ۱ همسفر زینب
لژیون ۲ همسفر فاطمه
لژیون ۳ همسفر کیمیا
لژیون ۴ همسفر فخری
لژیون ۵ همسفر سعیده
لژیون ۶ همسفر شهلا
تایپ: همسفر ندا
عکس: همسفر سپیده
ویراستاری: همسفر خندان
ارسال: همسفر زینب، مرزبان خبری
منبع: باشگاه تیراندازی با کمان کنگره 60
گروه ورزش همسفران کنگره 60
- تعداد بازدید از این مطلب :
241