اولین جلسه از دوره سی و یکم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی صائب تبریزی با استادی مسافر ابراهیم ، نگهبانی مسافر حسن و دبیری مسافر صمد با دستور جلسه «وادی چهارم و تاثیر آن روی من » سهشنبه 7 تیر ماه ۱۴۰۱ ساعت ۱۷ برگزار شد.
سخنان استاد:
همان طور که دبیر عزیز جلسه اعلام کردند دستور جلسه امروز وادی چهارم و تاثیر آن روی من هست، وادی چهارم که مشخص هست؛ به خداوند مسئولیت سپردن یعنی سلب مسئولیت از خویشتن، قسمت دوم آن تاثیر آن روی من است، این وادی را همه ما در کتاب خواندهایم و آقای مهندس سه تا سی دی در مورد این وادی صحبت کردهاند، و آقای مهندس وادی چهارم را شکافتهاند که چرا من باید مسئولیت کارهایم را بپذیرم! و مسئولیت هیچ یک از کارهایم را به خداوند یا به گردن دیگران نیندازم، در قسمت تاثیر آن روی من، این بخش برای تک تک ما مهم هست، من هر چقدر فکر میکردم، کارها و مسائل حیاتی که در زندگی من وجود دارد، هیچ کدام از اینها را من نمیتوانم مسئولیتشان را به خدا واگذار کنم، همه آنها را باید خودم مسئولیتشان را بپذیرم و مسئله دیگر در مثلث درمان اعتیاد که در کنگره یاد گرفتیم، جسم، روان و جهانبینی است، همه هدف در کنگره این است که یک مسافر، یک فرد حال خراب که میآید به تعادل برسد، و اینکه در گذشته اینها را به من یاد ندادهاند، شاید اینها را در گذشته در خانواده، در مدرسه و خیلی جاها به من یاد دادهاند، ولی من به هر دلیلی فراموش کردهام، ولی الان در کنگره ۶۰ این چهارده وادی یا چهارده مرحله کوتاهترین راهی است که من بتوانم از این طریق به تکامل برسم.
بعضی از آدمها شاید شما با آنها برخورد کرده باشید که میگوییم اینها خیلی آموزش ندیدهاند، توکل کردن را با سلب مسئولیت از خویشتن یکی میگیرند و هیچ کاری انجام نمیدهند؛ انتظار دارند دستی از غیب برسد و مشکل اینها را حل کند، من زمانی که وارد کنگره شدم همچنین حسی را نسبت به راهنمایم داشتم، خودم نمیخواستم تغییر کنم، راهنمایم باید حرکتی انجام دهد تا باعث شود حال من خوب شود، ولی بعد از آموزش دیدن این خود من هستم که باید تغییر کنم و مسئولیت کارهایم را بپذیرم، وقتی در مورد مسئولیت صحبت میکنیم، کلمه مسئول، یعنی کسی که از او سوال میشود و در هر موردی شامل میشود، از یک پدر یا فرزند خانواده، یا کارمند یک اداره، انسانهای زیادی داریم که مسئولیتهایی که بر عهده من گذاشته شده است، کدام یک از آنها را انجام دادهام، کدام را نصف و نیمه انجام دادهام و کدام را اصلا انجام ندادهام، مثلا اگر من قرار است جلسه کنگره بیایم یا روز جمعه در پارک حضور پیدا کنم، یا دستور راهنما مثل سر وقت دارو خوردن، سی دی نوشتن و .... اینها همه مسئولیتهای من است و من باید به عنوان رهجو اینها را انجام بدهم، نباید از زیر بار انجام دادن هر کدام از اینها شانه خالی کنم، این که من الان سر یک ساعتی میآیم و صندلیها را مرتب، همه جا را تمیز میبینم، تابستان خنک و زمستان گرم هست؛ این ناشی از مسئولینی در اینجا هست که کار خودشان را انجام میدهند و به خدا یا کس دیگری واگذار نکردهاند، مسئولیت اول من در کنگره این است که باید درست سفر کنم، چون من یک صندلی را اشغال کردهام و باید درست سفر کنم، اگر من توان مالی دارم باید مسئولیت خودم در قبال مسائل مالی کنگره انجام بدهم، جایگاههای کنگره بار مسئولیتی دارند و هر مسئول پاسخگوی سوالاتی است که از او پرسیده میشود، در ضلع جسم و روان من مسئول این جسمی هستم که به من داده شده است، من این جسم را با مصرف مواد مخدر، مشروبات الکلی، ورزش نکردن، پرخوری کردن و با رعایت نکردن خیلی چیزها تا آستانه متلاشی شدن پیش بردهام! پس من مسئول این اعمالی هستم که نسبت به جسم خودم انجام دادهام، و مسئولیت دیگری نیز از من سوال میشود که آیا حرمتها و قوانین کنگره را رعایت کردهام یا نکردهام.
خدمتگزاران:
مرزبان کشیک: مسافر محمد رضا
تهیه گزارش و تایپ متن: مسافر محمد
خدمتگزار وبلاگ: همسفر مهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
805