پنجمین جلسه از دوره پنجم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، ویژه مسافران و همسفران نمایندگی حاجرسولی؛ با استادی مسافر محمد، نگهبانی مسافر سعید و دبیری مسافر مهدی، با دستور جلسه " وادی چهارم و تأثیر آن روی من " و در ادامه تولد هفتمین سال رهایی مسافر حسین، شنبه 4 تیر ۱۴۰۱، ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم مسافر؛ خیلی خوشحالم که یکبار دیگر در خدمت شما هستم.
دستور جلسه وادی چهارم و تأثیر آن روی من است و در ادامه هفتمین سال رهایی مرزبان و کمک راهنمای محترم مسافر حسین است. وادیها ستونهای جهانبینی هستند. آقای مهندس در سی دی حس بیرون اشاره میکنند که باید ببینیم از سیدیهایی که گوش میدهیم چه چیزی به درد ما میخورد.
وادیها از کاربردیترین مطالب و آموزشها در کنگره است و در سفر اول و دوم نقش تأثیرگذار و مهمی دارند. اکثر راهنما از رهجویانشان میخواهند که عنوان وادیها را حفظ کنند. اگر تلاش من برای ایجاد تغییر باشد همین عنوانها هم تأثیرگذارند.
با تفکر ساختارها آغاز میشود سپس نباید نامید باشیم و در وادی سوم باید مسئولیتهای خود را بپذیریم و وادی چهارم میگوید: یک گریزگاهی است که من بخواهم خیلی باسخاوت این مسئولیت را بر گردن خداوند بگذارم. اینکه کارهای خود را به خداوند واگذار کنم و خود از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنم.
وادی چهارم یادآور میشود کارهایم را خودم باید انجام بدهم. برای درک این مسئله نیاز به شناخت از مکانیسم و جریان هستی دارم تا بدانم که مسئولیت بر عهده خودم است و از عواقب قبول نکردن مسئولیت آگاه شوم.
آموزشهای کنگره این را به من میآموزد که خداوند به من عقل و اختیار داده و حجت را تمام کرده؛ پس مسئولیت بر عهده خود انسان است.
چند نفر از اعضای هر لژیون برای درمان سیگار اقدام نمودهاند. مسئولیتش بر عهده کیست؟ کنگره، آقای مهندس و راهنما میگوید که باید سیگار درمان شود. آیا مسئولیت درمان سیگار خود را بر عهده میگیرم؟ عواقب درمان نکردن سیگار چیست؟ اگر درمان نکنم همواره مصرفکنندهام و میزان احتمال سکته بالا میرود.
در سیدی حس بیرون دیالوگی بین استاد و شاگرد با این مضمون برقرار میشود "ما که باآنهمه فیل و وسایل جنگی با بومیان به شکار میرفتیم، گاهی وقتها در جنگل دچار وحشت میگردیم؛ شما که با طبیعت حیات که از شکار بهمراتب بیشترسخت است میخواهید بدون سلاح و بهتنهایی بروید و این ممکن نیست و کار هم به تعویق میافتد"
وادیها و آموزشهای کنگره همان سلاح ماست تا بتوانیم در مسیر درست حرکت کنیم و بر مشکلات خود غلبه نماییم.
اما قسمت دوم دستور جلسه جشن هفتمین سال آزادی و رهایی مرزبان محترم مسافر حسین است. من به حسین آقا و راهنمای ایشان اکبر آقا تبریک میگویم.
آشنایی من با مسافر حسین در نمایندگی کرج آغاز شد. آن زمان ایشان کمک راهنما بود و لژیون داشت. یکی از بهترین لژیونها ازلحاظ نظم بود؛ وقتی لژیون خدمتگزار بودند خیال مرزبانان راحت بود.
یکبار که دستیاران دیدبان به نمایندگی آمده بودند حسین آقا با شال مرزبانی مشغول جارو زدن بود. برایشان جالب بود که یک نفر که چهار سال کمک راهنما بوده و حالا مرزبان شده در حال جارو زدن است. این نشاندهنده این است اگر یک نفر عاشق خدمت باشد، جایگاه برایش مهم نیست.
خیلی مهم است بدانم هدف خدمت میباشد و جنس خدمت یکی است. حسین عزیز این را خوب دریافت کرده و سرلوحه زندگی خود قرار داده است. خیلی ممنون که به صحبتهای من توجه کردید.
اعلام سفر مسافر حسین:
تخریب 22 سال؛ آنتی ایکس تریاک، شیشه، شیره؛ مدت سفر اول 11 ماه ۱ روز، روش درمان DST، داروی درمان OT، با کمک راهنمایی آقا محمد؛ ورزش در کنگره شنا و والیبال رهایی از اعتیاد 7 سال و 1 ماه.
آرزوی مسافر حسین: آرزو میکنم همه شما به آرزوهای قشنگتان برسید.
مشارکت مسافر حسین:
سلام دوستان حسین هستم مسافر؛ تفاوتی نمیکند که تاریخ رهایی ما چند سال است. در هر تولد باید ببینم چه چیز جدیدی نسبت به قبل برای ارائه داریم.
زشتی و زیبایی، روز و شب و سفیدی و سیاهی همه هستند و دنیا بر پایه اضداد است. در زمان مصرف برایم سؤال بود که چه خدایی است که برای یکی همهچیز مهیاست و برای دیگری اینگونه نیست. امروز میدانم که عین عدالت است و اضداد موجب رشد من میشود.
بیستودو سال زندگی داشتم که نقطه سفیدی در آن دیده نمیشود. بیاحترامی به خانواده و همسایه و خیانت به دوست هیچ جای دفاعی ندارد؛ ولی سکویی برای رشد من شد که به کنگره بیایم و با عشق، دوست داشتن و گذشت آشنا شوم. در تکتک ثانیههای عمرم نظیر خدمت به خلق را ندیدم. از آقای مهندس برای فراهم کردن این بستر تشکر میکنم. از همه شما عزیزان که در جشن من شرکت نمودید تشکر میکنم.
گزارش تصویری از کارگاه آموزشی
رهایی از لژیون سوم:
رهایی از لژیون ششم:
خدمتگزاران
لژیونها:
عکاس: مسافر حسین
تنظیم: مسافر مهدی
- تعداد بازدید از این مطلب :
2306