جلسه چهارم از دوره سی و چهارم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰؛ نمایندگی ستارخان؛ با دستور جلسه وادی چهارم و تأثیر آن روی من با استادی مسافر احمد، نگهبانی مسافر هاشم و دبیری مسافر امیر، در روز شنبه 4 تیر ۱۴۰۱ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان احمد هستم یک مسافر؛ خدا را شاکرم که توانستم بار دیگر در این جایگاه قرار بگیرم. امیدوارم که جلسه پربار و پرانرژی را در کنار هم تجربه کنیم و تشکر میکنم از گروه مرزبانی که این بستر را فراهم کردند که امروز را در کنار هم تولد اولین سال رهایی جهانگیر عزیز را جشن بگیریم. قسمت اول دستور جلسه وادی چهارم و تأثیر آن روی من هست. تمام وادیها آدرس خود ما را به خودمان میدهد و کمک میکند که ما خودمان را پیدا کنیم. تکتک وادیها تیترشان حجت را برای من تمام میکند و اگر میخواهم اتفاقی برای من بیافتد باید به سر تیتر وادیها توجه بیشتری داشته باشم. وادی چهارم به من میگوید که مسئولیتهای خودم را حتی به خداوند که قدرت مطلق هست و اداره کل جهان را بر عهده دارد نباید بسپارم. خود من درگذشته همه مسئولیتهای زندگیام را بر عهده دیگران میانداختم و از زیر بار مشکلاتم فرار میکردم.
وادی چهارم به من میگوید که باید مشکلات خودت را بپذیری در غیر این صورت درمان برای شما اتفاق نخواهد افتاد. زمانی وادیها برای من تأثیرگذار است که من انسانی تسلیم و فرمانبردار باشم. مشکلاتم را باجان و دل بپذیرم و برای برطرف کردن آن با تمام توان عمل کنم. قسمت دوم دستور جلسه تولد آقا جهانگیر عزیز است. در کنگره 60 سن، مقام و منصب مهم نیست و تنها چیزی که خیلی مهم است آن خواست قلبی است که رهجو باید دارا باشد. آقا جهانگیر هم چون خواست قوی و قلبی داشت توانست در این راه موفق شود و به درمان برسد. آقای محمدصادق عزیز مشاور تازهوارد ایشان بودند و جهانگیر را آوردند سر لژیون من. فکر کنم هفته پیش بود که آقا رضا از من خواستند که پیام ایشان را به مرزبانی بدهم. من نیت کردم و کتاب 60 درجه را باز کردم و پیام نقطه سیاه تا رنگینکمان آمد. واقعاً روزی که جهانگیر به لژیون من آمد چهره بهشدت سیاهی داشت. ماههای اول در مقابل درمان گارد داشت و واکنش خوبی نشان نمیداد. ولی از یکجایی به بعد آن گارد را رها کرد و با گرفتن آموزشهای کنگره 60 توانست به درمان نائل شود. من این روز را به خودش و خانوادهاش تبریک میگویم، انشا اله در این مسیر مستدام و خدمتگزار باشد چون از دل این خدمت هست که برکت و رحمت در زندگی جاری میشود. ممنون که به صحبتهای من گوش کردید.
آرزوی مسافر: آرزو میکنم هیچ خانوادهای شاهد مصرف مواد مخدر فرزندش و عزیزش نباشد.
خلاصه سخنان مسافر جهانگیر:
سلام دوستان جهانگیر هستم مسافر، از تکتک شما عزیزان ممنونم و دست همه شمارا میبوسم که امروز در این جشن شرکت کردید، از راهنمای عزیزم آقای احمد نظیفی که واقعاً با صبر زیادشان به من آموزشهای فراوانی دادن تا من به درمان برسم. از ایجنت، مرزبانی، کمک راهنماهای محترم تشکر میکنم، چون کار بسیار بزرگی انجام میدهند و بدون هیچ چشمداشتی مسافران را به رهایی میرسانند و آرزو میکنم در تمام مراحل زنگیشان موفق باشند. یک تشکر فراوان میکنم از بچههای OT و بچههای سایت که چراغ خاموش خدمت میکنند. در انتها از همسر عزیزم تشکر میکنم که فراتر از یک همسفر در این مسیر کنارم بود و من را حمایت کرد.
بخشی از مراسم تقدیر:
تعدادی از لژیون های همسفران آقا:
تعدادی از لژیون ها:
نگارش: مسافر پیمان3
عکاس: مسافر رسول14
تنظیم: مسافر رضا3
- تعداد بازدید از این مطلب :
732