ششمین جلسه از دورهی پانزدهم سری کارگاههای آموزش عمومی کنگره۶۰ نمایندگی زنجان با دستور جلسهی در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره۶۰ من چه کردم؟ با استادی کمکراهنمای محترم مسافر سینا، نگهبانی مسافر وحید و دبیری مسافر اصغر روز پنجشنبه 1401/03/19 ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد
امیدوارم که حال همهی شما خوب باشد. چون امروز تولد داریم مقداری راجع به دستور جلسه صحبت میکنم تا وقت برای تولد هم داشته باشیم. دستور جلسهی امروز "در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره، من چه کردهام؟" میباشد، این هفته خیلی راجع به این دستور جلسه صحبت کردهایم، من میخواهم از یک زاویهی دیگر به این دستور جلسه نگاه کنم، تصور کنید که یک خانه را میخواهیم مستحکم کنیم، یعنی باید به چارچوبهای این خانه استحکام بیشتری ببخشیم.
حال سوالی که مطرح میشود این است که اگر در چوبهای به کار رفته در این خانه، موریانه باشد چه میشود؟! فاز مستحکم کردن عوض میشود و تبدیل به فاز از بین بردن آن عوامل منفی میشود، یعنی کسی که سعی میکند عوامل منفی را از بین ببرد در استحکام کمک میکند، خیلیها به این نکته توجه نمیکنند. اگر حواس من به چارچوبها نباشد هر چقدر هم که استحکام بیشتری ببخشیم فایدهای نخواهد داشت.
یکی از کارهایی که هر یک از اعضای کنگره۶۰ میتوانند انجام دهند ترویج حسهای مثبت است، من اگر بتوانم در این قضیه فعال باشم، ناخودآگاه در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره۶۰ قدم بزرگی برداشتهام. حال آن طرف قضیه هم وجود دارد که ترویج حسهای منفی است، یعنی من هر حرف و حس منفی را که میبینم ترویج میدهم! من باید یاد بگیرم چیزهای خوب و مثبت را که میبینم را ترویج بدهم و چیزهای بد و منفی را ترویج ندهم، اگر من این کار را انجام دهم در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره۶۰ قدم بزرگی برداشتهام، این دستور جلسه زوایای پنهانی دارد که میشود به آن پرداخت و در زندگی آن را کاربردی نمود.
کمک راهنمای محترم مسافر سینا در جشن هفتمین سال رهایی راهنمای محترم تازه واردین مسافر مسعود افزودند:
امروز تولد هفت سال رهایی راهنمای محترم تازه واردین مسافر مسعود و همسفر محترمشان است. مسعود روز اول که وارد کنگره۶۰ شد با حال خراب و لباسهای یک دست مشکی بود، وضعیت روحی و روانی مسعود هم تعریف چندانی نداشت و خیلی ناامید بود، در این فضا و با این احوال مسعود شروع به سفر کرد و ماندگار شد، مسعود هر جا که کنگره۶۰ نیاز به خدمتگزار داشت، خدمت کرد و سه دوره مرزبان بود و کمکهای مالی بسیار زیادی را به نمایندگی زنجان کرده است، مسعود در این مدت آنقدر تغییر کرد و حس او آنقدر مثبت بود که دستیار دیدهبان محترم آقای صداقت شد و در ادامه یکی از دنورهای شعبه شد. یک خصوصیت مثبتی که باید از مسعود بگویم این است که خیلی خوب میتواند خودش را با شرایط وفق دهد، تغییر زیبای دیگری که در مسعود میبینم پوشیدن لباسهای رنگی است که من خیلی لذت میبرم، مسعود خیلی قشنگ یک کنگرهای شد و درون مسعود از تیرگی تبدیل به روشنایی شد. من برای مسعود و همسفر محترمشان آرزوی موفقیت دارم و مطمئن هستم که هر دوی آنها به جایگاه بالاتری در کنگره خواهند رسید. از این که به صحبت های من توجه نمودید از همه شما متشکرم.
حضور کمک راهنمایان محترم همسفران جهت جذب رهجو:
حضور کمک راهنمایان محترم مسافران جهت جذب رهجو:
رهایی هفته سوم خرداد ماه 1401 نمایندگی زنجان
مسافر احد از لژیون ششم به کمک راهنمایی مسافر عباس
خلاصه سخنان راهنمای محترم تازه واردین مسافر مسعود در جشن هفتمین سال رهایی
سلام دوستان مسعود هستم یک مسافر، از تک تک شما عزیزان که در جشن هفتمین سال رهایی ما حضور داشتید تشکر میکنم. خدای خودم را شکر میکنم که در کنگره۶۰ حضور دارم، از جناب مهندس و خانوادهی محترمشان کمال تشکر و قدردانی را دارم، از راهنمای عزیزم آقا سینا تشکر میکنم که من را راهنمایی کردند تا به اینجا برسم، از لژیون مرزبانی تشکر میکنم که هر روز در شعبه زحمت میکشند تا جلسات به خوبی برگزار شود، از راهنمای همسفرم، خانم یاسمن تشکر میکنم، از همسفرم تشکر میکنم که کنار من بودند تا من بتوانم به این جا برسم، همسفرم در ابتدا نمی خواستند که به کنگره۶۰ بیایند، چون من بعد از رهایی با همسرم ازدواج کردم و ایشان همیشه این را به من میگفتند که چرا همان روز اول این قضیه را به من نگفتی؟ جوابی که من به همسرم میدادم این بود که من جایی را پیدا کردم که مطمئن هستم برگشتی در آن وجود ندارد، خدا را شاکرم که همسفرم هم به کنگره۶۰ تشریف آوردند و با هم سفر کردیم. از پسرم رهام که همسفر دیگرم است تشکر میکنم و خداوند را شاکرم که رهام را به ما عطا نمود. من میخواهم مقداری از گذشتهی خودم برای شما بگویم تا بدانید کنگره۶۰ چه کاری برای من کرده است، من از سن خیلی پایین ناخواسته مصرف الکل را شروع کردم و هر چقدر هم که جلوتر رفتم مواد مخدر بیشتری هم به مصرف الکل اضافه شد. زمانی رسید که من به خودم آمدم و دیدم که چقدر از آرزوهایی که داشتم دور شدهام، من به نقطهای رسیده بودم که از خانواده طرد شدم، من بسیار عذاب کشیدم تا در سال ۹۲ به فکر ترک اعتیاد خودم افتادم و هر روز از خداوند میخواستم که من را از این عذاب نجات دهد، من توسط یکی از دوستانم با کنگره۶۰ در شهر هیدج آشنا شدم و وارد کنگره۶۰ شدم. خدای خودم را شکر میکنم که کنگره۶۰ را پیدا کردم و ماندگار شدم. من دوباره در کنگره۶۰ متولد شدم و افتخار میکنم که در کنگره۶۰ خدمت میکنم. این را به دوستان تازه وارد میگویم که اگر در کنگره۶۰ بمانید و درمان شوید به همهی هدفهای دیگر هم در زندگی خواهید رسید، فقط باید به این راهی که میروید ایمان داشته باشید. از این که به صحبتهای من توجه کردید از شما متشکرم.
خلاصه سخنان کمکراهنمای محترم همسفر خانم یاسمن در هفتمین سال رهایی همسفر الهام
سلام دوستان یاسمن هستم یک همسفر، من هم به نوبهی خودم این تولد را در ابتدا به جناب مهندس و خانوادهی محترمشان تبریک میگویم، به آقا مسعود عزیز، الهام عزیز و رهام عزیز و همینطور کمک راهنمای محترم آقا سینا تبریک میگویم. مسافری که امروز تولد هفتمین سال رهایی او را جشن میگیریم در کنار خود، دو همسفر عزیز را دارد. همان همسفری که برای آمدن به کنگره۶۰ مقاومت میکرد، امروز یکی از خدمتگزاران کنگره۶۰ است و تلاش میکند تا پا به پای مسافر خود در کنگره۶۰ خدمت کند، برای هر دو آرزوی موفقیت میکنم. آقا مسعود و الهام عزیز یکی از ویژگیهای مشترکی که دارند، این است که هر دو خوش رو هستند که این امتیاز خوبی برای یک خدمتگزار است. من دعایی که برای الهام عزیز دارم این است که امیدوارم خواستهی قلبی خودش را پیدا کند و من هم همیشه در کنار او هستم و به او کمک خواهم کرد. از اینکه به صحبتهای من توجه کردید متشکرم.
خلاصه سخنان همسفر الهام در جشن هفتمین سال رهایی
سلام دوستان الهام هستم یک همسفر، من هم در راس از جناب مهندس و خانم آنی تشکر میکنم، از راهنمای عزیزم خانم یاسمن تشکر میکنم، از لژیون مرزبانی و ایجنتهای محترم شعبه تشکر میکنم، از راهنمای محترم مسافرم آقا سینا تشکر میکنم و از مسافرم مسعود تشکر میکنم. خانم یاسمن در این مدتی که من سفر میکنم خیلی به من لطف داشتند و از ایشان متشکرم که همیشه در کنارم بودند. من و مسعود حدود شش سال است که باهم ازدواج کردهایم، در این مدت مسعود واقعا یک همسر خوبی بود و من این خوبیها را از آموزش کنگره۶۰ میدانم و افتخار میکنم که یک همسر کنگرهای دارم و خودم هم کنگرهای هستم. از این که به صحبتهای من توجه کردید متشکرم.
خدمتگزاران جلسه
خدمتگزاران بخش سایت نمایندگی
عکاس: مسافر محمدرضا لژیون هفتم
ویراستار و تایپ: مسافر محمدرضا لژیون هفتم
تنظیم و ارسال: مسافر مهرداد لژیون پنجم
- تعداد بازدید از این مطلب :
1654