English Version
English

عضویت در لژیون سردار

عضویت در لژیون سردار

دوازدهمین جلسه از دوره دوم از جلسات آموزشی لژیون سردار گروه همسفران، شعبه ستارخان ،روز سه شنبه ،مورخ 1401/3/17، راس ساعت 14، به استادی همسفر افسانه ، نگهبانی همسفر مریم و دبیری همسفر بتول با دستور جلسه (عضویت در لژیون سردار به صورت حضوری بر گزار شد.

 

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان افسانه هستم همسفر
خدا را خیلی شکر می کنم. هم خیلی هیجان دارم و هم خیلی  ذوق زده هستم که توانستم این جایگاه راتجربه کنم .از آقای مهندس و خانواده محترمشان هم تشکر می کنم که این بستر را برای ما مهیا کرد ند . در مو رد دستور جلسه امروز (لژیون سردار و عضویت در لژیون سردار )من از کنگره آموختم که هیچ موجودی به جهت بیهودگی قدم به حیات نمی گذارد و خداوند در وجود تمام انسان ها توانایی هایی نهاده است . یعنی همه توانایی هایی دارند ،ولی نمی توانند شکوفا کنند و ازآن ها به خوبی استفاده کنند . این نیرو و توانایی در من هم وجود داشت، ولی نمی توانستم از آن استفاده کنم ،  یعنی همان بخشش و بخشیدن .من قبلا  اگر یک فقیر یایک نیازمندی می دیدم ،از روی سخاوت نه ،از روی اینکه به اصطلاح ثوابی کرده باشم ،کمکی  می کردم .ولی از وقتی که واردلژیون سردار شدم ،به این آگاهی رسیدم که بخشش و بخشیدن خیلی چیز خوبی است. یعنی همان چیزی که  یکی از اسم های خداوند است. یکی از خصلت های مهم خداست (بخشش و بخشیدن )یعنی همیشه میبخشد.  ما از رب و مربی خودمان یاد می گیریم. بعد بایدبدانیم از کسی که به او چیزی را می بخشیم، نباید توقعی داشته باشیم ،توقع این که از من تشکر کند.

مثلا  اگر من به کنگره بخشیدم ،نباید انتظار داشته باشم ،دیگران بیایند و برای این بخشش من از من تشکر کنند . درمورد همین عضویت درلژیون سردار : من خودم این پول را سال قبل هم توی حسابم داشتم ولی اصلا هیچوقت به ذهنم نمی رسید ،این کار را انجام بدهم . تا این که پسرم به من گفت : امسال نمی خواهی عضو لژیون سردار بشوی ؟ گفتم:   پولی توی حسابم دارم ،ولی فکر نکرده ام که برای عضویت در  لژیون سردار از آن استفاده کنم!

پسرم گفت : برو و این کار را انجام بده.  پسرم خودش الان چندسال است که خو دش عضو لژیون سردار شده است. حتی زمانی  که تازه وارد کنگره شده بود و مصرف کننده بود ، همان پولی که توی حسابش بود را هم که من گفتم ،بگذار این پول بماند برای مواقع ضروری که نیاز داشتی بتوانی از آن استفاده کنی را هم گذاشت برای این کار، با این که بیکار بود و سر کار هم نمی رفت .چند ماه بعد از ورودش ،  گفت : مادر! من عضو لژیون سردار شدم .به او گفتم: تو چرا این کار را کردی ؟خودت به این پول نیاز داشتی ! گفت: این حرف را نزن  مادر .این کار خیلی لذت دارد .

تا پارسال که این اتفاق افتاد و پسرم گفت : مادر امسال هم قصد نداری عضو لژیون سردار بشوی؟ گفتم :چرا یک فکرهایی در این مورد دارم . گفت : سی دی ای ، معرفی می کنم،  گوش کن. می دانم که متحولت می کند. من رفتم و آن سی دی را گوش کردم .از اول تا آخر که گوش کردم ، فقط اشک می ریختم .خیلی حال عجیبی به من دست داده بود، تا اینکه با خانم زهره ، راهنمایم، درمیان گذاشتم .برای یک نیت خیری کنار گذاشته بودم  ،اما می خواستم امسال با این پول وارد لژیون سردار بشوم. با دخترم هم درمیان گذاشتم ،اوهم گفت :مادر تو خودت به این پول نیاز داری . گفتم :اشکالی ندارد، خدارا شکر اذن ورودم به لژیون سردار داده شده است. من توانستم وارد لژیون سردار بشوم .خیلی هم خوشحالم و امیدوارم که این کار خوب این کار نیک نهادینه بشه و اذنش به همه داده بشه خیلی دوست دارم که بعد لژیون سردار ، دنور بشم ایشاهلل قسمت همه البته اگه لیاقت داشته باشم در آخر هم از لژیون سردار و پهلوانان تشکر می کنم که ما را به آگاهی می رسانند.

تایپ و ویرایش : همسفر بتول ، لژیون نهم ، رهجوی کمک راهنما همسفر شیرین

عکاس : خانم زهرا ، لژیون هفتم ، رهجوی کمک راهنما همسفر زهرا

ارسال : همسفر مونا ، لژیون پنجم ، رهجوی کمک راهنما همسفر سعیده 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .