سیزدهمین جلسه از دوره چهاردهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران شعبه اسلامشهر به استادی مسافر اسماعیل، نگهبانی مسافر جعفر و دبیری مسافر ناصر با دستور جلسه «در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره من چه کردهام؟» چهارشنبه هجدهم خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۷:۰۰ برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:
در مورد دستور جلسه این هفته که من در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره چه کردهام؟ یک دستور جلسه پرسشی و سؤالی است که باید هرکدام از ما از خودمان بپرسیم، این دستور جلسه من را یاد زمان مصرف خودم میاندازد ابتدای مصرف هر چیزی لذتبخش است، و هرکسی بگوید مواد مخدر لذت نداشت، دروغ میگوید اگر لذت نداشت که مصرف نمیکردیم. اما این لذت سال اول دوم است بعد از آن کمکم تبدیل به ذلت میشود، لذت تبدیل به حقارت، تبدیل به بدبختی و رفتن به تاریکی و غرق شدن در تاریکیها میشود و من هم از این قضیه مستثنی نبودم.
۲۵ سال به دنبال درمان، به دنبال ترک اعتیاد و جایی که بتواند این مواد را از من بگیرد بودم. اولین کاری که مواد مخدر میکند حاکمیت انسان بر خودش را میگیرد، گوهر وجودی و کرامت انسان را میگیرد و یواشیواش هر چه جلوتر میرود ثروت انسان، دوستان، خانواده انسان، زندگی ارزشمند و با آرامش را از انسان میگیرد، اما خداوند بر آنچه که آفریده مطمئن است ازآنجاکه شیطان خواست تیشه زند بر خواسته ما، غافل از اینکه هست خدا در اندیشه ما یک نقطه تفکر و نقطه روشنی در زندگی من پیدا شد و فرمان و اذنش صادر شد تا به کنگره ۶۰ بیایم و بتوانم به درمان برسم.
میخواهم به اینجا ربط بدهم که وقتی به کنگره ۶۰ آمدم و به درمان رسیدم، دوباره آرامش به زندگی من برگشت، شرافت و عزت انسانی دوباره به من داده شد. از شما دوستان یک سؤال دارم قیمت یک زندگی پر از آرامش چند است؟ یک جسم سالم قیمتش چند است؟ یک خانواده با آرامش قیمتش چند است؟ آیا میتوان قیمتگذاری کرد؟ همگی مطمئناً با من هم صدا هستید که هیچ قیمتی نمیشود برای اینها گذاشت بنابراین بایستی قدردان کنگره ۶۰ باشیم که این شکوه و عظمت و جلال را دوباره به من مسافر برمیگرداند، گوهر جان را دوباره به من برمیگرداند.
همه ما اسم خلافکار داشتیم و هروقت هم که صحبت میکنیم میگوییم من روزی ۱۰۰ هزار، ۲۰۰ هزار، ۳۰۰ هزار که ماهی تقریباً ۳،۴ میلیون یا بیشتر، هزینه مواد مخدر مصرفی خود میکردیم ولی اکنون که در کنگره ۶۰ هستم و به درمان رسیدهام نمیتوانم یکدهم از این مبلغ که خرج مواد مخدر یا خرج سیگار میکردم را به کنگره ببخشم.
بخشیدن و بخشنده بودن خودش یک علم است و باید علم بخشندگی را یاد بگیریم. کنگره ۶۰ به ما یاد میدهد، از همان ابتدا جناب آقای مهندس به ما آموزش داد، همانطور که وقتی خودشان رها شدند متد دی اس تی و صورتمسئله اعتیاد را سخاوتمندانه در اختیار ما قرار دادند تا ما بتوانیم به درمان و رهایی برسیم، تا بتوانیم در کنار خانواده راحت زندگی کنیم، بدون دغدغه مصرف مواد، این چقدر ارزش دارد؟ من خودم صادقانه بگویم در این ۴ سال حضورم در کنگره هیچ کاری نکردهام، شاید ذره کوچک که آنهم برای خودم بوده است، نه برای کنگره ۶۰، بارهاوبارها از جناب آقای مهندس شنیدهایم که کنگره ۶۰ اصلاً نیازی به کمک مالی کسی ندارد، نیازی به کمک علمی کسی ندارد زیرا هم علمی و هم مالی توسط جناب آقای مهندس نشر داده میشود. اما وظیفه من چیست؟
حداقل وظیفه من این است که باید از سبد حمایت کنم و به ما آموزش میدهد که بخشندگی چگونه است. ما ذرهذره میتوانیم بخشنده باشیم همین سبد اولین قدم است و وقتی از جلوی من رد میشود، نباید نسبت به آن بیتفاوت باشم و باید از پله اول درست بروم و بعد از آن شرکت در لژیونهای سردار و دنور شدن است. بعد از آن میخواهم درباره علم کنگره بگویم که میتوانیم با خرید سیدیها، متون و کتابهای کنگره ۶۰ و آموزش گرفتن از آنها مقالاتی را که میتوانم را بنویسیم، دلنوشتههایی که میتوانیم را در اختیار سایت نمایندگی قرار بدهیم تا نشر دهند تا دیگران مطالعه کنند و راه درمان قطعی اعتیاد را توسط سایت بتوانند دریافت کنند و جان کلام: میتوانم با یک اعلام سفر کوچک در سایت و گذاشتن یک پیام و کامنت برای کسانی که نیازمند به درمان قطعی مواد مخدر هستند، راه را برایشان هموار کنم. امیدوارم که با همبستگی و همدلی همدیگر یک نمایندگی پربار و پرانرژی و برای هم رقم بزنیم.
عکاس: مسافر سجاد
تایپ، تنظیم و ارسال: مسافر سعید
- تعداد بازدید از این مطلب :
918