جلسه پنجم از دور اول سری کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره ۶۰؛ لژیون معدن فیروزه با استادی کمک راهنمای محترم مسافر علی، نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه "وادی سوم و تاثیر آن روی من" روز شنبه 14 خرداد 1401 ساعت ۱۷ شروع به کار کرد.
سلام دوستان علی هستم یک مسافر
خداوند را شاکرم که یک روز دیگر توفیق حاصل شد در این جایگاه قرار بگیرم و از تمامی شما آموزش بگیرم و خدمت کنم. ابتدا خیرمقدم عرض میکنم بهتمامی دوستانی که از شعبه عطار نیشابوری تشریف آوردهاند. امروز جلسه از دو بخش تشکیل شده است. بخش اول دستور جلسه و بخش دوم آزادمردی یا پنج سال رهایی حسن عزیز، کمک راهنمای لژیون دوم که در کنار یکدیگر بتوانیم جشن باشکوهی را داشته باشیم. از این جهت که اولین جشن است در لژیون معدن. چون با پنج سال شروع کردیم بار مسئولیت ما را بیشتر میکند. انشا الله در ادامه مسیر بتوانیم در چهارچوب حرمتها و قوانین کنگره حرکت کنیم و اگر این اتفاق بیفتد روزبهروز مسیر تعالی و پیشرفت را طی خواهیم کرد. اما دستور جلسه میگوید در باره پایههای مالی و علمی کنگره 60 چه کردهام؟
در حقیقت اگر این سؤال را از هرکدام از شما بپرسم حتماً جواب زیبایی به این سؤال خواهید داد. در دوران مدرسه به ما همیشه یک سؤالي میدادند که علم بهتر است یا ثروت و ما همیشه ذهنمان به سمت علم میرفت و میگفتیم هرکسی در مسیر علم حرکت کند و یا علم بیشتری فرابگیرد، قاعدتاً موفقتر خواهد شد. شاید درگذشته این جواب میداد اما امروز میبینم قضیه به گونه دیگریست.
در آموزشهای کنگره زمانی که ساختار میخواهد تشکیل بشود یک مثلثی رسم میکند که این مثلث از سه ضلع تشکیل شده است. ضلع اول پایههای مالی، ضلع دوم علم و ضلع سوم تخصص است. در کنگره اگر دقت کنید، میگوید پایههای مالی و بعد میگوید پایههای علمی و این مطالب بسیار مهم هستند که جناب مهندس تأکید زیادی روی این قضایا دارند و اهمیت ثروت و اهمیت پول را میخواهد برای ما بیان کند. هر ساختاری بخواهد تشکیل بشود، یکی از پایههای اصلی آن مسئله مالی آن ساختار است و این مسئله در کنگره دقیقاً اثبات شده است. اگر یک شعبه از نظر مالی قوی حرکت کند یقین بدانید که بار معنوی بهتری دارد. کنگره از نظر مالی به هیچ مکانی و یا ارگان و یا نهادی وابسته نیست و هر کاری را که بخواهد انجام بدهد خودش انجام میدهد و باید متکیبهخود افراد کنگره باشد.
اگر کسی بهعنوان حامی مالی بیاید آن داستانهای خودش را دارد. اما ما در کنگره یاد گرفتهایم که روی پای خودمان حرکت بکنیم. مسلماً در همین ابتدای کار دارد خودش را نشان میدهد و ما باید در این مورد تفکر کنیم که ما در مقابل دریافتی که از کنگره داشتهایم چه کاری انجام دادهایم؟ من اگر خودم را بخواهم مثال بزنم کنگره آنقدر به من داده که اگر هرچه قدر به کنگره کمک مالی بدهم کار زیادی در قبال کنگره انجام ندادهام. درست است که من سبد را حمایت میکنم یا میتوانم عضو لژیون سردار بشوم یا دنور بشوم و یا حتی پهلوان؛ اما اگر تمامی آنها جمع و تفریقهایشان را بزنیم باز میبینیم با آن کاری که کنگره برای من مسافر انجام داده است اصلاً قابلمقایسه نیست یا حتی قسمتی از آن را جبران نمیکند.
چون اینجا مکانی است که به شما سلامتی، حال خوش، و تعادل عطا کرده است و برگشت آن هم به خود ما بر میگردد. ما باید روی این مسائل تفکر و دقت بسیار بکنیم. در بحث علم، علم کنگره آنقدر پیشرفت کرده که امروز در کنگره پرونده اعتیاد بسته شده است و هر کس انجام بدهد به نتیجه خواهد رسید. چون علم کنگره اثبات شده است و در اینجا سندهای بدون نقص زیادی داریم. کنگره جای دو گروه افراد است. یک کسانی که بلد نیستند و دو کسانی که حالشان خراب است. اگر کسی وارد کنگره شود و بگوید من بلد هستم، میگویند اینجا جای شما نیست. اگر بگوید حالم خوب است میگویند پس در کنگره چهکار داری؟ من علی وارد کنگره شدهام تا یاد بگیرم و حالم خوب بشود. اگر بدانم جایی در بیرون از کنگره وجود دارد که حالم را بهتر میکند حتماً من وارد آنجا خواهم شد.
ما در شهریورماه آزمون کمکراهنمایی را داریم که حتی از کنکور سراسری هم مهمتر است و فنیتر. در سال گذشته ۵۰۰۰ نفر در آزمون کمک راهنمایی شرکت کردند که فقط ۸۰۰ نفر قبولی داشت و باید از مراحل دیگری عبور کنند تا بتوانند شال کمکراهنمایی را دریافت کنند. کسی که در کنگره شال کمکراهنمایی دریافت میکند، تخصص درمان اعتیاد را دارد و اعتیاد را میشناسد. اینجا کنگره به ما این توان را میدهد تا به درمان دیگران کمک کنیم و همچنین پایههای مالی خودمان و کنگره را قوی کنیم. از اینکه به صحبتهای من گوش فرا دادید از همه شما سپاسگزارم.
سلام دوستان حسن هستم یک مسافر
به رسم کنگره ۶۰ دو تا آرزو دارم.
آرزوی اول این است که خداوند شرایط من را یک جوری قرار بدهد که بتوانم در مسیر کنگره باشم و خدمت کنم. آرزوی دوم سلامتی برای تکتک شما عزیزان را از درگاه خداوند متعال خواستارم. در رابطهبا دستورجلسه امروز هم یک آرزو دارم برای تکتک شماها که آنقدر از نظر مالی و علمی پیشرفت کنید که در راستای اهداف کنگره 60 قدمهای مؤثری بردارید و با همیاری شما عزیزان بتوانیم اهداف کنگره 60 را در اینجا گسترش بدهیم و افراد زیادی به رهایی برسند متشکرم.
سلام دوستان علی هستم یک مسافر
من هم جشن پنج سال رهایی کمک راهنمای محترم آقای حسن را خدمت خودشان و همسفر محترمشان و همچنین خدمت خانم نرگس ایجنت شعبه عطار تبریک عرض میکنم. انشا الله ما در ادامه جشنهای باشکوه دیگری هم در اینجا برگزار خواهیم کرد. کسانی که از پارک آتشنشان نیشابور شروع کردند کار سختی در پیش داشتند. چون فضای باز و دیدهشدن در انظار عمومی کار هرکسی نیست. مگر خواسته قوی برای درمان داشته باشد که حسن یکی از این عزیزان بود. من چون از توانایی حسن خبر داشتم مطالب زیادی به او نمیگفتم. مطمئن بودم بهمحض شروع، آن پتانسیل را دارد که در مسیر برای خدمت باشد که همین هم شد.
با تلاش توانست شال کمک راهنمایی را بگیرد تا خدمتگزار لایقی در مسیر اهداف کنگره باشد. در مسیر کنگره حال خوش نصیب کسانی میشود که کارشان را در کنگره درست انجام بدهند. اگر امروز این شال بر گردن من است خداوند بر من منت نهاد تا بتوانم به مخلوقات خدمت کنم و این شال به من عزت داده است و احترام. در پایان از خداوند میخواهم هرآنچه را که بهترین است برای حسن عزیز و خانواده ایشان رقم بزند و از تمامی شما سپاسگزارم که در این جشن شرکت نمودید سپاسگزارم. ممنون که با سکوت زیبایتان به صحبتهای من گوش دادین.
سلام دوستان حسن هستم یک مسافر
از تمام دوستان تشکر میکنم که بنده را در مشارکتشان مورد لطف خود قرار دادند و از جناب مهندس دژاکام تشکر میکنم که با تفکر ناب و زیبایشان راهگشای خیلی از انسانهای دردمند هستند. بهویژه من حسن که یکی از همین راه گمگشتگان بودم. از کمک راهنمای محترم آقای اسماعیلی که زحمات فراوان در مقوله درمان من متحمل شدند تشکر میکنم و از کمک راهنمای سیگارم آقای نقیبزاده ممنونم که در درمان سیگار من زحمات فراوانی کشیدند و بر من منت نهادند که با مشغله کاری فراوانی که دارند امروز در جشن ما شرکت کردند.
بسیار سپاسگزارم از تمامی عزیزانی که از شعبه عطار تشریف آوردهاند تا به جشن ما رونق بدهند. از کمک راهنمای همسفرم خانم نرگس تشکر میکنم که با زحمات فراوان توانستند همسفر من را به حال خوش برساندند و در همینجا بهخاطر دریافت شال ایجنت شعبه عطار به ایشان تبریک عرض میکنم. از همسفر عزیزم سپاسگزارم که تندخویی و بداخلاقی من را با جان شیرینشان تحمل کردند تا من به این آرامش و تعادل برسم. زندگی من از دو بخش تشکیل شده کار در تهران و بعد شرایطی پیش آمد که منتقل شدم نیشابور و به همسرم گفتم نیشابور سکوی پرتاب خواهد بود برای دوباره برگشتن به تهران که به همینگونه شد.
من در نیشابور وارد کنگره ۶۰ شدم که با آموزههای کنگره ۶۰ توانستم پایههایی علمی و مالی خودم را ارتقا ببخشم و به تعادل نسبی برسم. اما قبل از اینکه وارد کنگره بشوم چون لژیون در پارک تشکیل میشد دچار شک و تردید شدم که اگر یکی از اربابرجوعها یا یکی از فامیلها من را در اینجا ببینند همه میفهمند که من مصرفکننده مواد مخدر بودهام و آبرویم خواهد رفت. اما دل به دریا زدم وارد کنگره شدم. با اولین نفری که مواجه شدم آقای اسماعیلی بود و بعد از مدتی که از سفرم گذشت فهمیدم وارد چه بهشتی شدهام. اگر من اعلام میکنم شانزده ماه طول سفر، در آن زمان پلهها به همین صورت بود، من گریز نزدهام. ما در پارک لژیون همسفرها را نداشتیم؛ پس شما باید از این موهبت بهخوبی بهرهبرداری بکنید و مانع ورود همسفرانتان به کنگره نشوید. چون همسفران بال پرواز مسافران هستند. ممنون که به صحبت های من گوش دادین.
سلام دوستان عفت هستم همسفر
خداوند را شاکرم که امروز در این جایگاه قرار گرفتم. از آقای اسماعیلی تشکر میکنم که نقش بزرگی در رهایی مسافر من داشتند و از کمک راهنمای خوبم خانم نرگس کمال تشکر را دارم که من را به حال خوش نسبي رساندند. از تمامی شما عزیزان تشکر میکنم که در این جشن حضور دارید و به جشن ما صفای خاصی دادهاید. انشا الله بتوانیم برای تکتک شما در اینجا جشن رهایی بگیریم. مسافر من واقعاً خوب است. چون یک همسر از همسرش صداقت میخواهد که آقای حسن واقعاً در زندگی شخص صادقی هستند. این نعمت بسیار عظیمی است. من همیشه از مصرف کردن مواد همسرم ناراحت بودم اما چون صداقت داشت یک مقداری قابلتحمل بود.
آقای حسن برای من از نظر مالی چیزی کم نگذشته بود اما زمانی که وارد کنگره شد و درمان شد و به رهایی رسید انگار خداوند دوباره ما را به هم متصل کرد بهگونهای زیبا و به بهترین شکل ممکن. پس از سفر اولیهای گرامی خواهش میکنم مانع ورود همسفرانشان به کنگره نشوند چون همسفران هم در کنار مصرف مواد شما دچار تخریبهای فراوانی شدهاند که میتوانند در اینجا درمان کنند و از آموزشهای کنگره برای آرامش و آسایش زندگی شما بهرمند بشوند. شاید در زمان مصرف مسافرم دچار ناراحتی بودم و سعی میکردم که کسی خبردار نشود که شوهر من مصرفکننده هستند. اما از زمانی که وارد کنگره شدهاند و به رهایی رسیدهاند و شال کمک راهنمایی را دریافت کرده با افتخار اعلام میکنم. چون کار بسیار عظیمی انجامگرفته است. برای تکتک شما عاشقان آرزومندم که این جایگاهها را تجربه کنید از این که با سکوت زیبایتان به صحبتهای من گوش فرا دادین از تمامی شما سپاسگزارم.
سلام دوستان نرگس هستم همسفر
خیلی خوشحال هستم که امروز در جمع شما و در این جشن بزرگ شرکت میکنم و از هستی تشکر میکنم بهخاطر این حال خوشی که بعد از ورود به کنگره و گرفتن آموزشها و کاربردی کردن آموزشها در محیط خانه و جامعه به من عطا کرده است. من همیشه برای اینکه در این جایگاه قرار بگیرم، تلاش کردم. حرمتها و قوانین کنگره را رعایت کردم تا توانستم شال کمک راهنمایی بگیرم و بتوانم به عزیزانی که مثل من در ظلمت و تاریکی بودند خدمت کنم. خداوند فرموده اگر در مسیر صراط مستقیم باشید هر چیزی را که بخواهید من به شما خواهم داد و من تمام اینها را از خداوند خواستم و چون خواسته قوی داشتم از هستی دریافت کردم.
نگارش متن: مسافر حسین ، عکاس:مسافر حسین
ارسال خبر: مسافر محمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
1184