English Version
This Site Is Available In English

بهترین دلگرمی امید به خداست

بهترین دلگرمی امید به خداست

می‌خواهم در مورد امید چند نکته و موضوعی را با شما به اشتراک بگذارم، چون این موضوع را خیلی دوست دارم. همین کلمه می‌تواند جرقه‌ای در زندگی باشد. [امید داشته باش همه چیز درست میشه، خدا کریمه امید داشته باش، همه مسائل حل میشه امیدت به خدا باشه] این جملات چقدر حال آدم را خوب می‌کند، چقدر آرامش بخش است. وقتی امید باشد حال خوب، حس خوب، آینده خوب همراهش می‌آید. اصلاً امید یعنی چه؟ امید داشتن باور به نتیجه مثبت اتفاق‌ها یا شرایط در زندگی می‌باشد و آیا این اتفاق بهترین نتیجه را برای ما خواهد داشت؟ امید یکی از حالات احساسی یک انسان است و یکی از سازوکارهای حیات و زندگی امیدواری است. اگر امید از انسان گرفته شود دوران خمودگی و ایستایی او فرا می‌رسد و آنجاست که انسان ناامید در دنیای پر هیاهو حیران خواهد ماند و بسان کشتی بی سکان در دریای خروشان و پر تلاطم سرگردان می‌شود و باز در ناامیدی به دنبال امید و روزنه‌ای از روشنایی می‌گردد. بیشتر وقت‌ها امید دادن، باعث می‌شود چراغی در دل پیدا شود و باعث انگیزه و ادامه می‌شود. امید آنقدر در زندگی ما تاثیرگذار است که با حس خوب و مثبت رابطه مستقیم دارد. منظور از امید خوش بینی نیست، شادی نیست، کسانی هستند که می‌خندند، شاد هستند ولی امید ندارند. وقتی شرایط نگران کننده‌ای در زندگی به وجود می‌آید باید به امیدمان پناه ببریم، دل‌گرم باشیم و بدون نگرانی و پر قدرت ادامه دهیم. بهترین دلگرمی امید به خداست. شاید وقت‌هایی تاریکی در زندگی باشد اما امید مثل یک شکاف، مثل یک نور انگیزه‌ای است برای ادامه زندگیت انگیزه‌ای برای حرکت؛ تنها چیزی که می‌تواند حفظ روحیه کند تا تو ادامه بدهی و پا پس نکشی و اینجاست که هر زمان در مورد امید و انگیزه صحبتی پیش می‌آید و مطلبی می‌خوانم، روزهایی که بر خودم گذشت از ذهنم عبورمی کند... و اما، من سپیده هستم همسفر یک مسافر؛ مانند باغبانی که در ذهن خود ثمره و نتایج کارش را که باغستان سرسبزوآبادی است تصور می‌کند، باغی که در ذهنم ساختم، جز زندگی آرام و حال خوب و درمان مسافرم نبود که با صبوری و ماندن و استقامت می‌خواهم ثمره آن را ببینم. با حس امیدواری هر روز این فکر در من قوی‌تر می‌شد و نوعی دلدادگی در من پدید می‌آمد و برای تحقق آن به فعالیت خود می‌پردازم وسعی دارم علی‌رغم وجود نیروهای بازدارنده از امید واقعی فاصله نگیرم. به امید قدرت مطلق، میوه شیرین و گوارای درخت امید عاقبت به بار نشست و من برای این نتیجه و ثمره با تلاش و فعالیت آن را آبیاری کردم، البته پوشیده نیست که در طول انتظارم برای ثمر آفت‌هایی بود که از سر عدم آگاهی و اطلاع و غفلت از وظیفه اصلی و فاصله گرفتن از هدف می‌خواست درخت امید را خشک کند، اما من خودم را به مدار اعتدال نزدیک کردم و آفت‌ها را کنار زدم و راضی از نتیجه کار، سرمست و پای‌کوبان از درخت به بار نشسته، آوای خوشی سر دادم و پی بردم به راز 《هیچ مخلوقی جهت بیهودگی، قدم به حیات نمی‌نهد 》من به قدرت مطلق ونیروی آن اعتقاد پیدا کردم و نظم خلقت محدود به دنیا نبود، چیده شدن مهرهای زندگی من در کنار هم جزء همان نظم بود. در تاریک‌ترین لحظات زندگی خودم را تنها احساس نکردم؛ من تکیه گاه مطمئنی داشتم و اطمینان از اینکه رها نشده‌ام و قطعاً زحماتم بی‌نتیجه نخواهد بود. امیدواری مانند صفات پسندیده دیگر اکتسابی است یعنی باید با تلاش و تمرین آن را به دست آورد من برای به دست آوردن امیدواری تفکرم را مثبت کردم و با زیبایی‌های زندگی همراه شدم، خواستم و شد، خواستم که مسافرم باحال خوب به مقصد برسد و خواستم تا باحال خوب به آرامش برسم و در کنارش همسفر او شدم تا از قافله جا نمانم و همه زیبایی زندگی را با او سهیم شدم. همه و همه و همه این مطلب‌ها، دل نوشته‌ها، حس‌ها، احوال خوب و درمان این مسافر و همسفر زیر سایه کنگره ۶۰ و اسطوره این کنگره استاد بزرگوار جناب مهندس دژاکام محقق شد و من تمام قد در مقابل این همه خوبی سر فرود می‌آورم و اما این عشق ادامه دارد.
ارادتمند شما همسفر سپیده لژیون دوم

ویراستاری:همسفر فائزه رهجوی کمک راهنما همسفر فاطمه/لژیون چهارم

ثبت و ارسال:کمک راهنما همسفر راضیه /لژیون هفتم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .