English Version
English

هفته بنیان کنگره۶۰ بر تک‌تک اعضاء مبارک باشد

هفته بنیان کنگره۶۰ بر تک‌تک اعضاء مبارک باشد

جلسه چهارم از دوره سوم کارگاه‌های آموزشی- خصوصی خانم‌های مسافر نمایندگی رز، با استادی خانم مونا ایجنت محترم شعبه رز، نگهبانی مسافر سپیده و دبیری مسافر لیلا، با دستور جلسه‌ «هفته بنیان» روز یکشنبه مورخ 14 آذرماه سال ۱۴۰۰، رأس ساعت ۱۴ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:
سلام دوستان مونا هستم یک مسافر. هفته‌ای که در آن قرار داریم، یکی از بزرگ‌ترین جشن ها در کنگره۶۰ می‌باشد، و یکی از بزرگ‌ترین روزها و لحظات را در کنار هم جشن می‌گیریم. هفته بنیان کنگره۶۰ بر تک‌تک اعضاء مبارک باشد.
دیروز عصر با جناب مهندس صحبتی داشتیم، و به این نتیجه رسیدیم که ایجنت هر شعبه، عهده‌دار استادی جلسه در روز یکشنبه باشد. لازم است بگویم در مورد بنیان کنگره و خود جناب مهندس، سخن گفتن بسیار سخت است، ولی فراخوان داده شد که فقط راجع به بنیان کنگره سخن گفته شود.
می‌دانیم که هفته بنیان، مصادف است با روز رهایی جناب آقای مهندس. ایشان به وجود آورنده کنگره 60 هستند. این خلق، وجود و پیدایش، با رهایی آقای مهندس رقم خورد، به همین دلیل ما با نام بنیان کنگره۶۰ از آن یاد می‌کنیم. در کنگره افراد قدیمی‌تر از من هم هستند که بهتر است بعد از کارگاه مشارکت داشته باشند.
بنیان یک مکان، ساخت و خلق اولیه هر چیزی، می‌شود تفکر، یعنی همان وادی اول. و الحق این موضوع با تفکر ناب جناب مهندس رقم خورد. ایشان قریب به 17 سال مصرف انواع مواد مخدر داشتند، از قبیل؛ حشیش، الکل، تریاک، شیره، همچنین ترک‌های پی‌درپی، و تمام تجربیاتشان را در کتاب۶۰ درجه بدون کم‌وکاست نوشته‌اند و به‌واقع بیان کرده‌اند، و ما از خواندن آن‌ها درس گرفته‌ایم.
ازآنجاکه ایشان مهندس و محقق بودند، دنبال راهی می‌گشتند که اعتیادشان را درمان کنند، ولی هر چه بیشتر تلاش می‌کردند، ناکام‌تر شده و موفقیتی به دست نمی‌آوردند.
همان‌طور که در کتاب ۶۰ درجه آمده است، ایشان در ماه رمضان سال 75، به مقدار و ساعات مصرف مواد خود نظم دادند، و سفر ایشان از آنجا استارت خورد. حدود ۱۰ ماه طول کشید تا به یک گرم در سی روز رسیدند. سپس تصمیم گرفتند همان را هم استفاده نکنند تا ببینند چه پیش می‌آید. در کمال ناباوری دیدند اتفاقی برایشان نیفتاد! به‌این‌ترتیب روش DST خودبه‌خود شکل گرفت. با حرکت و تفکر آقای مهندس، و همچنین استقامت، صبوری و ایمان ایشان، روش DST معنا پیدا کرد.

https://up.c60.ir/repository/3098/WhatsApp%20Image%202021-12-06%20at%2018.24.33.jpeg


در کتاب ۶۰ درجه مبحثی داریم با عنوان "باوری در ناباوری"، که آقای مهندس و خانواده‌شان، لحظات ناب و عجیبی را در آن زمان طی کردند، بعد از سازوکاری که انجام شد و سختی سفری که متحمل شدند. چرا می‌گویم "سخت"؟ چون ما الان کتاب ۶۰ درجه داریم، راهنما، متد DST و پله‌های مشخص، کلینیک‌ها، داروی OT و ... همه‌چیز در اختیارمان قرار دارد. اما آقای مهندس هیچ نشانه و تابلویی پیش رو نداشتند. درست است که اساتیدی داشتند به نام‌های استاد رعد، استاد سیلور، استاد سردار، که جا دارد این روز بزرگ را از طرف کل اعضا به این عزیزان تبریک و شادباش بگوییم. ولی در کل، اولین نفر بودن خیلی سخت است و چالش‌ها و مسائل زیادی دارد.
کار ما بسیار راحت است، درمان در کنگره با روش DST، بسیار راحت و دلچسب است زیرا  راهنما ، داروی OT، پروتکل، همه‌چیز در اختیار ما قرار دارد. افسوس به حال آن افرادی که می‌آیند و بهره نمی‌برند! به قول آقای مهندس، این سفره زیبا با انواع اطعمه و اشربه پهن است، ولی متأسفانه بعضی‌ این سفره را لگدمال می‌کنند.

ما امروز در اینجا جمع شده‌ایم تا در رابطه با نحوه شکل‌گیری کنگره و اینکه چگونه به امروز رسیده‌ایم، صحبت کنیم، اینکه چگونه در کل کشور به حدود 80 شعبه رسیده‌ایم، و انشاالله به‌زودی به ازدیاد شعب در کشورهای دیگر هم می‌رسیم. ما اینجا جمع شده‌ایم تا توضیح بدهیم، چه سختی‌ها و رنج‌هایی کشیده شده، چه ازخودگذشتگی‌هایی انجام‌شده تا قدمی برداشته شود. افرادی آمدند و جاده‌ای را که پر از سنگلاخ و سنگ‌ریزه بود، صاف کردند، تا امروز من، شما، تازه‌واردین و سفر اولی‌ها بتوانند‌ بدون زمین خوردن در آن حرکت کنند.
چه زمانی ممکن است شخص زمین بخورد؟ وقتی خودش با دست‌های خودش، چاله‌اش را بکند. وگرنه راه صد در صد برای همه ما هموار است.

https://up.c60.ir/repository/3098/WhatsApp%20Image%202021-12-06%20at%2018.25.43.jpeg


اگر از خاطرات گذشته بگویم؛ نزدیک ده سال است من در کنگره هستم، روزی که آمدم، شربت OT نبود، تعداد انگشت‌شماری روی پروژه OT رفته بودند، و زمزمه‌هایی بود مبنی بر اینکه قرار است چنین دارویی به افراد داده شود. جناب مهندس در آکادمی به لژیون تازه‌واردین می‌آمدند و دستیارانی داشتند. وقتی از من سؤال کردند، با هزار ترس‌ولرز گفتم مصرفم شیشه است. ایشان گفتند؛ باید شیشه را قطع کنم و تریاک را جایگزین آن کنم! برق از سرم پرید! من تابه‌حال یک ساقی هم ندیده بودم، همیشه مواد برایم تهیه می‌شد. حتی پایپ هم خودم در دست نگرفته بودم. انجام این کار برایم بسیار سخت بود. ولی ایشان فرمودند؛ اشکالی ندارد، سعی کن تهیه کنی و مدتی مصرف کن تا دارو برایت مهیا شود. این کار را انجام دادم و چند ماه مصرف تریاک را تجربه کردم. وقتی برگشتم، درمانم را خیلی جدی شروع کردم.
در آن زمان برای تحویل دارو، فقط یک کلینیک در خیابان قزوین وجود داشت. باید روزهای خارج از کنگره، (روز دوشنبه) ساعت ۸ صبح به آنجا مراجعه می‌کردیم. روزهای سختی بود. اوایل یک آقا با ما مشاوره می‌کردند و بعد آقای دیگری به ما شربت می‌دادند. راه بسیار دور بود، همه باید به آنجا می‌رفتند تا دارو بگیرند. همیشه دوشنبه‌ها دیر به سر کارم می‌رسیدم، از اضطراب و استرس زیاد، کیف پول و موبایلم را جا می‌گذاشتم. این خاطرات را گفتم تا بگویم قدر کلینیک و داروی OT خود را بدانید. در تایم و روزهای کنگره، از بهترین افراد و بهترین کلینیک‌ها داروی خود را دریافت می‌کنید، مبصرین کلینیک با شما بهترین رفتار را دارند.
این ساختمان چهار طبقه که امروز در آن قرار داریم، توسط تک‌تک افراد خانواده بزرگ کنگره۶۰، مسافران و همسفران آقا و خانم، خریداری‌شده، و دربست در اختیار ما قرار گرفته است، برای اینکه بتوانیم آموزش بگیریم و به درمان برسیم. کسانی که خواهان خدمت هستند، باید کمک کنند تا افراد دیگری از راه برسند و این دایره شعاع اضافه کند.

لژیون جونز (تغذیه سالم)

https://up.c60.ir/repository/3098/WhatsApp%20Image%202021-12-06%20at%2018.27.06.jpeg

https://up.c60.ir/repository/3098/WhatsApp%20Image%202021-12-06%20at%2018.27.07.jpeg

لژیون ویلیام وایت (درمان سیگار)

https://up.c60.ir/repository/3098/WhatsApp%20Image%202021-12-06%20at%2018.28.08.jpeg

گردآوری و تایپ: مسافر نازک - نمایندگی رز
ویرایش: همسفر سولماز کمک راهنما- نمایندگی رز
بازبینی: مسافر خاطره
ارسال: مسافر مهرانا
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .