فضولی یا نادانی

شنبه 9 اسفند 1393

درمان اعتیاد و عبور گذرگاه سخت اعتیاد، به حرف و سخن نیست ، کسانی این سختی را درک می کنند و به آن واقف هستند که از جهنم اعتیاد گذر کرده اند ، آنها می دانند که برای عبور از این گذرگاه سخت مسائل بسیاری را باید  آموخت . در این سفر سخت و برای عبور از این گذرگاه سخت ، بایستی تمام انرژی ها را جمع نمود و به کار گرفت  تا بتوانیم از جاذبه میدان بسیار قوی و مغناطیسی نیروی منفی خارج شویم . در دستور جلسات سالانه کنگره 60 موضوعاتی وجود دارد  که به شکل مستقیم به ما می آموزد که انرژی خود را  بی جهت هدر ندهیم و برای خودمان نگه نداریم .

 انرژی در دنیای درون مانند پول در دنیای بیرون است . در دنیای درون نیز همه چیز به انرژی بستگی دارد ، انرژی مانند پول به سختی به دست می آید ، بنابر این در خرج آن نیز بایستی نهایت دقت را داشت .  

افرادی که از سطح انرژی بالایی برخوردارند دنیا را طور دیگری می بینند .وقتی سطح انرژی بالاست ، مشکلات بسیار کوچک جلوه می کنند و انسان قدرتی در خود احساس می کند که گویی قادر است هر مشکلی را حل کند . سطح انرژی که مد نظر ماست از نوع مثبت و سازنده است که ناشی از حرکت در صراط مستقیم و دوری از ضد ارزش هاست .

زمانی که سطح انرژی بالاست ، احساس ، تفکر و جهان بینی ما متفاوت است . حتی چهره و زیبایی ما ارتباط مستقیم با سطح انرژی دارد . ناامیدی ، یاس ، احساس ضعف و شکست ، احساس ترس و نتوانستن برای شخص معنا و مفهومی ندارد . در این حالت است که میتوانیم از پیچ و خم ها ی سفر اول و درمان اعتیاد عبور نماییم.

ممکن است درنگاه اول نتوانیم بین این دستور جلسه و درمان اعتیاد رابطه مستقیم و شفافی برقرار کنیم ، اما اگر دقت کنیم متوجه می شویم که بین این دستور جلسه و مقوله سطح انرژی و درمان اعتیاد ، رابطه ای مستقیم وجود دارد . لغت فضولی از ریشه فضل ، فضیلت و اظهار فضل کردن است ، وقتیکه ما بخواهیم دانایی خود را به رخ دیگران بکشیم و به همه و درهمه جا بگوییم که ما هم هستیم و می دانیم . در معنی عامیانه ، فضولی به مفهوم دخالت بی جا در امری و یا کاری و یا موضوعی است که به ما ارتباطی ندارد . در مورد معنی لغوی فضولی ، اگر به کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر استناد کنیم متوجه می شویم

که فضولی عین نادانی است ، زیرا انسانی که بیان می کند که من می دانم ، خود دلیل بارزی است بر نادانی و در مورد دوم نیزکه کاملاً مشخص و نیازی به توضیح نیست که دخالت بی جا در امری که به ما مربوط نیست ، امری منفی و ضد ارزش است که توضیحی جز نادانی ندارد .

در بین اعضای کنگره 60 اصطلاحی عامیانه  وجود دارد ، آن جمله این است  که " دوربین را روی خودتان تنظیم کنید " و به جای اینکه  از کارهای دیگران تصویر برداری کنید از کارهایی که خودتان انجام می دهید فیلم برداری کنید.

فضولی یعنی اینکه ما به جای زیر نظر گرفتن خودمان و عملکرد خودمان ، عملکرد دیگران را زیر ذره بین ببریم و تازه به این هم اکتفا نکنیم و سعی کنیم که دخالت هم بکنیم و اظهار نظر کنیم یا راهنمایی کنیم . این مسئله یکی از مهمترین کانال هایی است که انرژی ما را تخلیه می کند و به هدر می دهد ، اول اینکه انرژی ما به جای اینکه صرف امور خودمان بشود ، صرف بررسی دیگران می شود و دوم اینکه این حرکت معمولا بازتاب بدی دارد و عکس العمل دیگران در مورد چنین حرکت هایی باعث می شود که حال شخص خراب شود .

بعضی ها تصور میکنند که فضولی همان کنجکاوی است . کنجکاوی هم مانند بسیاری امور دیگر می تواند بار منفی داشته باشد و یا بار مثبت . کنجکاوی زمانی مفید و مثبت و سازنده است که در امور خودمان صورت گیرد و یا در حوزه مسایل خارج از این دست ، مانند مسایل علمی و غیره و در جهت کشف مجهولات علمی و گره گشایی از مشکلات باشد که در این صورت بسیار مفید ، سازنده و ارزشمند خواهد بود .

از پیامبر بزرگ ، مسیح ( ع ) نقل است که " چون است خسی را در چشم دیگران می بینی ، اما چوب را در چشم خود نمی بینی "  گاهی اوقات ما رفتار و عملکرد دیگران را موشکافی می کنیم و به دنبال عیب و ایراد می گردیم ، شاید اگر با همین دقت در اعمال خودمان کنکاش کنیم ایرادات بزرگی پیدا کنیم . انسان ها آمده اند که آموزش ببینند و ایرادات و کاستی های خود را بر طرف نمایند .  ما در کنگره می آموزیم که اگر به یک صفحه سفید که در آن یک نقطه سیاه وجود دارد ، نگاه می کنیم ، ابتدا یک صفحه سفید بیینیم که در آن یک نقطه سیاه کوچک هم وجود دارد ؛ نه اینکه بدون در نظر گرفتن صفحه سفید ، فقط بگوییم یک نقطه سیاه می ببینیم .

تجسس در امور شخصی دیگران ، برای پیدا کردن نقاط سیاه ، یکی از منفی ترین و ضدارزش ترین حالاتی است که یک انسان می تواند دچار آن شود .  ما مسئول کارهای دیگران و اشتباهات دیگران نیستیم  ، گناهان و اشتباهات دیگران را به پای ما نمی نویسند ، هر کس در هر جایگاهی مرتکب اشتباه شود ، در جای خود پاسخ آن را خواهد گرفت . نیازی نیست که ما به خاطر اشتباهات دیگران که ممکن است هیچ ربطی به ما نداشته باشد ، عصبانی شویم ، به هم بریزیم و بخواهیم دخالت کنیم .

به قول آقای امین دژاکام ، اگر با اشتباهات دیگران سخت به هم می ریزیم و از تعادل خارج می شویم ، این می تواند نشانه ای باشد از اینکه خود ما هم شاید پتانسیل چنین اشتباهاتی را داشته باشیم . البته ممکن است در جایی مسئولیت فرد اقتضا کند که در مورد اشتباهات دیگران ( بدون به هم ریختگی و عصبانیت ) عکس العمل نشان دهد و لازم به پیگیری باشد ، بحث ما در مورد دخالت های بی جایی است که ربطی به ما ندارد . فضولی ، در زندگی روزمره و برای انسان در شرایط معمولی بسیار مخرب و ویرانگر است  چه رسد به شخصی که دوره درمان اعتیاد را می گذراند .مصرف کننده ای که به کنگره 60 مراجعه می کند و سفر اول خود را برای عبور از گذرگاه سخت و طولانی درمان اعتیاد آغاز می کند ، در همان مراحل آغازین سفر  می آموزد که انرژی خود را برای  اصلاح امور  خود به کار گیرد  نه دیگران ،

ما  نمی توانیم دیگران را تغییر بدهیم  ، تغییر دهنده فقط و فقط خداوند است و خواست خود فرد.

تنها افراد و انسانهایی که از وظایف و مسئولیت های خود غافل هستند می توانند در امور دیگران تجسس کنند و نابجا وارد شوند و فضولی کنند ، انسانی که سرش به کار خودش مشغول است  و اهمیت وظایف خود را می داند ، دیگر چه فرصتی برای کنکاش و فضولی درامور دیگران دارد ؟ در کنگره 60 به کرات مشاهده و تجربه شده است ، مسافران سفر اول و حتی سفر دوم که نتوانسته اند  موضوع خودداری از فضولی  را در دستور کار خود قرار دهند ، به نحوی از انحا دچار مشکلات متعدد شده و همین مسئله به عنوان یک عامل بازدارتده جدی بر سر راه آنها مطرح شده و منجر به توقف آن ها شده است . توقف نیز همه می دانیم که مقدمه سقوط است .  فضولی و آسایش ، در کنار یکدیگر قرار نمی گیرند ، مادامی که فضولی وجود دارد ، خبری از آسایش و آرامش نخواهد بود .

فراگیری این دستور جلسه و سعی در اجرای آن در پروسه درمان اعتیاد و در ادامه ، در امور زندگی ، هرچند دشوار و سخت است اما ما را به جایگاهی می رساند که فارغ  از این مسائل به آسایش و آرامش ناشی از غور در امور خودمان برسیم .  انسان زمانیکه که به مسائل خویش رسیدگی می کند و کاری به امور دیگران که به او مربوط نیست ندارد ، از  ناآرامی ها و مسایلی که از او سلب آسایش و آرامش می کند فارغ می شود . در این وضعیت سطح انرژی شخص رفته رفته بالاتر می رود و درکنار رعایت سایر مسایل ، آرام آرام به جایگاهی قدم می گذراد  که می تواند از امور خویش سر در بیاورد و بالتبع مسلط به امور خویش گردد و این یعنی بدست آوردن کلید شهر وجودی  و به دست گرفتن  فرماندهی شهر وجودی  که ارزشمندترین جایگاهی است که مسافر در طول سفرهای خویش به دست می آورد .

 

منبع کنگره 60 : وبلاگ مسافر حسن غفوری