دومین جلسه از دوره چهل و هفتم سری کار گاههای آموزشی همسفران کنگره ۶۰ با استادی خانم مهناز ٬نگهبانی خانم زهره و دبیری خانم ندا بادستور جلسه (وادی پنجم و تأثیر آن روی من ) در تاریخ ۱۲/۱۰/۹۱ رأس ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار نمود.
دستور جلسه امروز وادی پنجم است .هر شخصی که وارد کنگره می شود به جهت درمان یکی از عزیزانش (پدر ، همسر یا برادر )قدم به این مکان می گذارد و قطعاً روز اول نمی داند که باید چه کاری انجام دهد.
من هم روز اولی که به کنگره وارد شدم نمی دانستم که باید چه کار کنم، در کنگره یکی از اساسی ترین مسائلی که باعث می شود درمان شویم کار کردن روی وادی هاست.هر کدام از این وادی ها ٬هر چند هفته یکبار دستور جلسه می باشد. از ابتدای سال به ترتیب از وادی اول شروع شده و وادی دوم ٬سوم٬چهارم سپری شده تا به وادی پنجم رسیده که دستور جلسه امروز می باشد.
وادی پنجم به من همسفر چه چیزی یاد می دهد ؟وادی پنجم می گوید: در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست . توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل می نماید.این جمله به چه معناست؟ به این معنی است که شخصی که به عنوان همسفر به جهت درمان وارد کنگره می شود در این جهان فیزیکی که مشغول زندگی است تنها فکر کردن چاره کار نیست.من باید تمام افکاری را که در ذهنم دارم به مرحله اجرا در بیاورم تا به نتیجه برسم.
وقتی به وادی ها نگاه می کنیم متوجه می شویم که از وادی یک الی چهار روی تفکر تمرکز شده است زیرا تفکر مسأله بسیار مهمی است . مانند این که در احادیث گفته شده است :یک ساعت مطالعه بهتر از هفتاد سال عبادت است.چون وقتی فکر ما عوض می شود کل زندگی ما عوض خواهد شد.در کنگره می بینیم چهار وادی از چهارده وادی به تفکر اختصاص داده شده است.چون با فکر کردن ساختاری را در ذهن برای خود به وجود می آوریم که در این ساختار نباید تمام مسئولیت ها را به خداوند واگذار نماییم.
هیچ کس به اندازه خود انسان برای خویشتن خویش فکر نمی کند .پس تمام نقاط گریز را برای من مسدود کرده و فقط به من همسفر می گوید که شما یک راه بیشتر ندارید وآن حساب کردن روی خودتان است. تا وقتی که روی خودت حساب نکنی به جایی نمی رسی.واضح و مبرهن است من تازمانی که خودم را اصلاح نکرده ام نمی توانم به اصلاح دیگران بپردازم. کنگره به ما می گوید:همسفر همیشه نقش کلیدی دارد.یعنی چه؟ یعنی این که می تواند به مسافرش کمک کند.اگر من روی خودم کار نکنم قطعا به مسافرم هم نمی توانم کمک کنم . پس من باید اول خودم را اصلاح کنم سپس در صدد اصلاح خانواده خویش باشم.
در کنگره به ما در مورد مسائلی مانند چگونه فکر کنیم و راه حل منطقی برای حل مشکل خویش پیدا کنیم آموزش داده می شود. کنگره به من می گوید برای این که شرایط زندگیت را تغییر دهی اول باید خودت تغییر کنی.
شاید این سؤال برای ما پیش بیاید که چگونه تغییر کنیم؟وقتی به کنگره می آییم و راهنما و لژیون انتخاب می کنیم راهنمای عزیز به ما می گوید که چه کاری باید انجام دهیم و به ما یاد می دهد که برای این که به آرامش و تعادل برسیم باید در کنگره آموزش ببینیم. چون تنها چیزی که انسان ها را به آرامش می رساند آموزش است و این آموزشها دوباره به وادی باز می گردد.
تا زمانی که انسان تفکرات ذهنی اش را به مرحله عمل درنیاورد هیچ تغییری صورت نمی پذیرد.انسان دارای آمال و آرزوهای متعددی است . مثلاً آمال همه ما در بدو ورود به کنگره درمان بود .ما به طور خاص در مورد اعتیاد و به طور عام در مورد مسائلی که ذهن ما را در گیر می کند صحبت می کنیم. در ذهن ما رهایی مسافرمان وجود دارد ، اما تا زمانی که وارد کنگره نشویم و حرکت نکنیم هیچ تغییری صورت نمی گیرد.
راهنما به من می گوید : وادی ها را بخوان ٬سی دی ها را گوش کن٬کتاب را بخوان و حرکت داشته باش.همه اینها حرکت است که اگر من این موارد را گوش ندهم قطعا به درمان نمی رسم. ما در ذهن خویش آمال و آرزوهایی داریم اما تا زمانی که فقط و فقط در ذهن ماست و به مرحله اجرا در نیامده است ما به هیچ کدام از آنها نمی رسیم و همیشه به صورت یک عقده برای ما باقی می ماند.
یک سری از آرزوهای انسان دست نیافتنی است.کنگره به من می گوید: به آن دسته از آرزوها که منطقی است فکر کن و سپس برای رسیدن به آنها اقدام کن یا مثال دیگر در این زمینه پیداکردن کلید است که اگر من در را با این کلید باز نکنم قطعاً هیچ دری به روی من باز نمی شود . پس در کنگره و در وادی پنجم گفته شده که پیدا کردن کلید یک راه و باز کردن در با آن قسمت دوم راه است.
پیدا کردن گنج یک مسأله واستخراج کردن آن مسأله دیگری می باشد. در کنگره راه حل را پیدا کرده ایم پس باید کاری کنیم که مشخص شود در مان شده ایم واین جز با حرکت و گرفتن آموزش میسر نیست.
تمام دانسته های انسان برای اجرا کردن است و شاید تمام عمرت را به مطالعه کردن٬و یاد گرفتن اختصاص دهی اما تا زمانی که به مرحله اجرا کردن درنیاید هیچ کدام از آنها هیچ فایده ای ندارد.
قسمت دیگر وادی به ما می گوید حال که شما می خواهی ساختار ذهنی ات را که تمام تفکر بود را به مر حله اجرا در بیاوری ، چه کاری باید انجام دهی ؟ وقتی که بخواهیم تفکرات خود را عملی کنیم باید شرایطی را برای آن فراهم کنیم.آن شرایط عبارتند از : دور کردن ترس٬نگرانی ٬تشویش و اضطراب.
وقتی من وارد کنگره شدم آدم بسیار ناامیدی بودم . اضطراب و عدم اعتماد به نفس داشتم. چون شخصی بودم که تا قبل از شناخت کنگره که در منزل بودم همسرم معتاد بود . درست است که معتاد یک شخص بیمار است اما در اثر زندگی با یک بیمار ٬دچار امراضی مانند :اضطراب ٬ نا امیدی ٬ عدم اعتماد به نفس و ... می شویم. کنگره به ما می گوید تو باید تمام این موانع را از سر راهت برداری تا حرکت کنی . یعنی وقتی من بخواهم به بخش دوم وادی پنجم برسم باید این موانع را از سر راهم بردارم چون با بودن آنها حرکت من میسر نمی باشد.
تا زمانی که ترس داریم نمی توانیم تصمیم بگیریم و حرکت کنیم. پس تا زمانی که این موانع در من وجود دارد نمی توانم وادی پنجم را در مورد خودم اجرا کنم.در نهایت به من می گوید : رفتار ٬ اخلاق ٬منش خود را تغییر بده تا بتوانی سه اصل : پندار ٬ گفتار٬ کردار سالم را به مر حله انجام برسانی.
آدمی که بهم ریخته است به خاطر بیماری اعتیاد نا متعادل بوده و یک راه بیشتر ندارد و آن پالایش و برگشت از ضد ارزشها می باشد. شاید این سؤال در ذهن شما ایجاد شود که من برای درمان مسافرم به کنگره آمده ام چرا باید خود نیز درمان شوم ؟ پاسخ روشن است زیرا تازمانی که ضد ارزشهای نامبرده در من وجود دارد نمی توانم به مسافرم کمک کنم.
وقتی من ، خسته ٬نا امید و بی حوصله هستم نمی توانم عضو کمکی برای مسافرم باشم.پس باید اول انرژی خودم را به سطح مناسبی برسانم و سپس به مسافرم کمک کنم.بارها برای خود من اتفاق افتاده که بسیاری از مسائل برایم پیش پا افتاده بوده اما به قدری خسته بودم که نتوانستم آن مسأله را حل کنم. وقتی سطح انرژی من بالا بود یا شاد بوده ام آن را حل می کردم.حال وقتی به گذشته نگاه می کنم می گویم چقدر این مسائل ساده بوده و من نمی توانستم آنها را حل کنم . تنها دلیل آن ٬ پایین بودن سطح انرژی من بوده و برای بالا بردن سطح انرژی باید پالایش و تزکیه انجام داد.
در وادی پنجم هفت پله وجود دارد که من آنها را فهرست وار برای شما بازگو می کنم :
۱ ـ تزکیه و پالایش : ضد ارزشها باید در وجود من از بین برود و شاید بگویید غیر ممکن است ولی حداقل باید کمرنگ شوند.
۲ـ خودداری : کارهای ضد ارزش انجام ندادن.خط قرمز ها در زندگی ما واضح است . قوانین الهی همه چیز را مشخص کرده.یعنی کارهایی راکه نباید انجام دهیم مشخص است .در وادی گفته شده : کاری را که درستی یا نادرستی آن برای شما مشخص نیست انجام ندهید.
۳ـ قناعت .
4ـ صبر : در کنگره صبر یعنی تلاش و حرکت همراه با ایستادن تا رسیدن به نقطه مقصود.
5ـ تجسس ٬قضاوت ٬ غیبت که در سی دی همسفران ۹۱ این پله به وادی پنجم اضافه شده است.
۶ـ پس انداز : که همیشه در کنگره می گوییم پایه های مای زندگی خود را مستحکم کنیم.
۷ـ وکیل ٬ رضا ٬ تسلیم . همیشه خداوند را وکیل کارهای خود قرار دهیم ٬ به چیزی که خداوند برای ما در نظر گرفته رضا باشیم و تسلیم باشیم به چیزی که پیش رو داریم. انشا الله که بتوانیم با مدد گرفتن از خدا و آموزشهای کنگره راه درست زندگی کردن را بهتر و بهتر بپیماییم .
تهیه گزارش همسفر بهناز
منبع: وبلاگ نمایندگی آکادمی