رسانه ملی که اغلب داعیه دار برگزاری انواع و اقسامی از مناظره هامیان شخصیتهای سیاسی و ورزشی است، با فرا خواندن سازمانهای متولی در امر مواد مخدر فارغ از تب تاب مسابقات جام جهانی نسبت به موشکافی این معضل اقدام کند.
شناسنامم پای منقل سوخت، اما با وجود این زهره ماری، اسمم یادم مونده، اک... بر (چهار ثانیه طول میکشد که تا بقیه اسمش را بگوید) اون زمونا که سری تو سرا داشتم اک... بر بودم، الان دیگه دوروبریها همه جوره صدام میکنن...! نور فلش دوربین برای لحظهای از چرت خماری درش مییاره:“ دارم توی دنیا کثیفم سلطنت میکنم ؛ هی جوونا ماها که پیف پیف، بو میدیم... به پاین به ماها نخورین ”! و قهقه چهار پنج نفری شان به هوا میرود... ! لالایی شبانه مواد مخدر برای معتادان ساعت حوالی 4صبح؛ مکان: شوش؛ سوژه: هفت – هشت بیمار وابسته به مواد مخدر؛ جای دوری نیست داخل جوی آب، همان مامن همیشگی موشهای نروژی. حالا دیگر کسی جز موشها جرئت بر هم زدن خلوتشان را ندارد؛ زندگی با موشها خماری میخواهد... ! معلوم نیست لباسش طوسی بوده یا سفید، انقدر چرک و سیاه است که مایل به دورنگ تیره شده؛
هنوز خمارنیست، دستانش میلرزد؛ آماده و مصمم برای کمک به امثال خودش... کش پلاستیکی را تا آخرین توان خود روی بازوی دیگری انقدر فشار میدهد تا رگ بیرون میزند... دست به کار میشود هنوز جای لخته و خون آبههای تزریق قبلی خشک نشده... سرنگ را داخل رگ فرو میبرد و دو ضربه لاجون به گوشت بالای رگ میزند، خون پس داده با مابقی خون آبههای ماسیده روی دستش مخلوط میشود؛ نیمه جان به رقص خون روی دستش نگاه میکند... ! دیگری دو دستش را با تکه پارچههای کثیفی تا مچ دست بسته، هنوز جای خالی برای سوزن سرنگ دارد، رگ پشت پا جای دست ندارد، کش پلاستیکی را روی مچ میبندد؛ نعرههای خفیف میزند؛ سرنگ را درست به رگ روی دست، زیر انگشت تزریق میکند...!
تن دخترکم به خاطر خرج مواد سوخت چیزی به اذان صبح نمانده همه به همان حالت یک ساعت قبل به یک جا خیره ماندند گونیهای خالی زباله که حالا دیگر چیزی جز شیرابههای چسبناک ندارد به روی زمین کشیده میشود... تک، تک میروند تا روز دیگری را شروع کنند، روزی دیگر برای دنبال کسب روزی از مخازن زباله، تکدی گری و ... ! یکی از آنها که تزریقاتچی بقیه بوده، تریاکش را کشیده و سرحال است... فن و فن کنان از مدرک لیسانش میگوید و از شرکتی که یکسال است اخراجش کردهاند؛ “کمک حسابدار یک شرکت دولتی بودم؛ تقریبا هر سه، چهار روز یک بار از شرکت ریز ریز دزدی میکردم ،یک روز قطعات کامپیوترها و کم کم گاوصندوق هم زدم...” “بیپولی بد داغونم کرد... به الانم نگاه نکید، یه پا واسه خودم خوش تیپ بودم، برو رو داشتم... زیاد به زن و بچم فکر نمیکنم. فقط یک بار با دیدن دختربچهای که ازم میترسید یاد حنانه، دخترم افتادم.” “یاد روزی افتادم که وقتی جیغ میزد، بدنشرو با ته سیگار یا سیخ کباب کبود میکردم... دیگه منقل که بیاد وسط خونه آدم هر غلطی میکند... !” “کبودش کردم تا بذاره گوشواره و النگوها شو در بیاورم – واسه خرج این کوفتی. . ! آخر حنانهبابا، بیصاحاب نمیذاشت یه چیزی هم به بابای انگلش بماسه... ” میخواست ادامه بده اما یکی از معتادها با گفتن(حیف نون الان آشغالا رو جمع میکنن... ) پشیمانش کرد... شکار لحظههای خماری آسان است همه پراکنده شدند، یکی سواراتوبوس، دیگری پای پیاده به سمتی که نمیدانست چه مقصدی دارد و تعدادی هم بیحال و افتاده داخل جوی آب... عکاس ما همچنان عکس میگیرد میخواهد لحظههای خماری را شکار کند... سوژههای بعدی زیاد دور نیستند، چه فرقی میکند شرق باشد یا غرب تهران جنوب باشد یا شمال... اصلا ایران باشد، زیر پوستیهای کشور ما و پایتخش چندان هم پنهان نیستند.
روی یک پل عابر پیاده، گونی خواب وکارتن خوابها کنار هم لم که ندادند... غش کردند؛ یکی به روی شکم خوابیده و از کف سفید بیرون زده از دهانش معلوم است چه شبی را پشت سر گذاشته، دیگری زیر یک گونی به خیال خودش پنهانی، فارغ از نگاه عابران مواد میکشد و سرش گیج میرود. سوژه، 10 معتاد که روانه گرمخانه خاوران هستند، ساعت :7.35 دقیقه بعدازظهر، مکان: بزرگ راه امام رضا یکی از آنها پیت قهوهای رنگ پلاستیکی را لخ لخ روی زمین میکشد؛ سکوت سردی حاکم است تا ورودی گرمخانه هم چشمشان روی زمین میچرخد تا شاید یک بطری پلاستیکی برای فروش پیدا شود؛ به سختی سکوتشان شکسته میشود اما حاضر به حرف زدن نیستند میگویند:“ خانم برو پی کارت اگه ده دقیقه دیرتر بریم هم گرمخونه بسته میشه ، هم از کاسه لوبیاخبری نیست... ببینم اگه ما امشب جایی واسه موندن نداشته باشیم؟ شما میتوانی جایی به ما معرفی کنی که ما فقط شب رو بخوابیم؟” و چند نفری با هم قهقه میزنند... ! حوادث داغ و تلخ در آرایشگاههای زنانه و پارتیهای شبانه معتادان تکدیگر و بیخانمان که شبها مهمان گرمخانههای سطح شهر هستند و البته تعداد قابل توجهی هم در مخروبهها، پارک و ساختمانهای نیمه کاره بساط شبانه دارند گوشهای از معضلات به چشم آمده در شهرها و روستاها هستند، زیر پوستیهای شهر همان جوانان شیفته مهمانیها و کلوپهای شبانه هستند که قرصهای اکس را تجربه میکنند... !
آرایشگاههای زنانه که به بهانه مانکن کردن زنان شیوههای مختلف رابا مواد گوناگون تجویزمیکنند و بدنسازیها که با جان جوانان بازی میکنند... زیر پوستیها همیشه مخفی میمانند اما با مصرف بالای مواد مخدر، محرکها – مواد تورم زا و نیروزا به تدریج خانواده را با معضل مواجه کرده و همه را از خود فراری میدهند... معتادان خیابانی و بیپناه نتیجه جهل و سوء استفاده باندها و افراد خاص هستند... ! ایران وروز جهانی مبارزه با مواد مخدر 26ژوئن، برابر با پنجم تیرماه روز جهانی مبارزه با مواد مخدر است این روز جهانی حاصل کنفرانسی بینالمللی در تاریخ 17 تا 26 ژوئن 1987 در شهر وین است که نتیجه آن تصویب سندی با عنوان C. M. O توسط کشورهای عضو بوده تا خط مشی همه جانبه اقدامات در امر کنترل مواد مخدر از سوی کشورهای شرکتکننده مشخص و آنها را نسبت به اقدامات مربوط به مبارزه با قاچاق مواد مخدر متعهد کند. همچنین در این کنفرانس سندی در 4 فصل تنظیم شده که بیش از 35 مورد اقدام عملی مانند ارزیابی میزان مصرف، پیشگیری از طریق آموزش، نقش رسانه در بازگشت معتادن به عرصه اجتماع و معالجه آنان، ریشه کنی مزارع غیر مجاز خشخاش، نابودی شبکههای عمده قاچاق مواد مخدر، همکاریهای حقوقی کشورها و... در ان گنجانده شده است. و اما ایران... براساس آمارهای رسمی در سال گذشته، یک هزار و 67 تن انواع مواد مخدر در کل کشور کشف و ضبط شده است که با معالجه ماده مخدر تریاک روزانه 3 تن مواد مخدر کشف میشود همچنین سال گذشته 211 هزار و 500 نفر از توزیعکنندگان و قاچاقچیان توسط نیروی انتظامی، هزار و 422 نفر توسط سازمان زندانها، 611 نفر توسط وزارت اطلاعات. 363 نفر توسط نیروی بسیج و 36 نفر نیز توسط سازمان کمرگ دستگیر و روانه مراجعه قضایی شدند در حالیکه آمار رسمی معتادان در جهان به پیش از 200 میلیون نفری میرسد در ایران نیز مطابق با RSA سال 1386 یک میلیون و 200 هزار نفر معتاد حرفهای و 600 هزار نفر معتاد تفننی وجود دارد.
این آمار رسمی که متعلق به 4 سال گذشته بوده همیشه مورد نقد و بررسی کارشناسان قرار داشته و اغلب برگزاری یک همایش یا سمینار بهانهای میدهد تا ضمن به چالش کشیدن آمارها، زنگ خطرها را به صدا در آورند. آمار فوق که گویای وضعیت آماری معتادان در ایران است همچنان محل مناقشه بوده به طوری که سخت گفتن از آمار معتادان امری سیاسی تلقی میشود.
هنوز به طور حتم نمیتوان بر روی آمار رسمی اعتیاد تکیه کرد چرا که همچنان برخی از دستگاهها نسبت به ارائه آمارهایی مقاومت میکنند، از سویی اتفاقات پشت پرده رخ داده در مدارس نسبت به سیگار و مصرف برخی از مواد و از سوی دیگر وضعیت اعتیاد زنان در کشور به دلیل تابوی فرهنگی آن، همه و همه باعث شده تا این آمار چیزی جز خوش بینی محض نباشد. ارائه آمار وارقامهای نجومی در این روز جهانی همه ساله وقتی به 5 تیر، روز جهانی مبارزه با اعتیاد نزدیک میشویم دستگاههای گوناگونی که تریبون قویتر دارند عملکرد، آمار و ارقام نجومی ویژهای را ارائه داده و کمتر به مشکلات و حقایق امراشاره میکنند. همین معضل بهانهای شد که فرهاد اقطار سرپرست دفتر مداخله و بازتوانی سازمان بهزیستی کشور در نشست خبری خود به مناسبت این روز جهانی قبل از وارد شدن به مباحث اصلی، نسبت به این مساله که نزدیک به روز جهانی دستگاههای گوناگون خود را متولی امر اعتیاد میدانند، اعتراض کند.
اگرچه در این نشست خبری اقدامات بهزیستی پیرامون پیشگیری از اعتیاد در خور توجه بود اما دورنمای آن که حکایت از کارشکنی برخی از دستگاهها داشته، چندان پیام خوبی به مناسبت روز جهانی اعتیاد نداد. وجود هزار کمپ ترک اعتیاد در کشور که از این میان تنها 220 کمپ قانونی هستند، در این روز جهانی جای تاسف دارد. در این میان این مسوول در بهزیستی در پاسخ به سوال ایلنا که این تعداد کمپ قانونی چه تعداد معتاد ترک کرده را از سیستم خارج میکنند اعلام کرد که سال گذشته 30 هزار معتاد از این کمپها ترخیص شدهاند و در ادامه در برابر این سوال که با توجه به نامناسب بودن اقدامات حمایتی پس از درمان در معتادان چه طور با اطمینان چنین آماری را ارائه میدهید یادآور شد: این تعداد معتاد ترخیص شده تنها پاکی پس از درمان دارند و به طور قطع نمیتوان نام ترک کرده به آنها داد.
او در ادامه اشارهای نیز به کمپ گردی و بازگشت مجدد معتادان به کمپها کرده و اعلام کرد که از این پس بهزیستی، مسوول اتفاق ناگواری که در کمپهای غیر مجاز ترک اعتیاد رخ دهد نبوده و تخلف از جانب مسوولانی است که در برابر هشدارهای بهزیستی اقدام به پلمپ این کمپها نکردهاند... ! دستگاهها در آستانه روز جهانی مبارزه با مواد مخدر گزارش کار ارائه دهند عباسیدیلمیزاده رئیس جمعیتتولدیدوباره در گفتوگو با خبرنگار ایلنا خواستار آن شد تا دستگاه و متولیان امر موادمخدر با توجه به بند 7 سیاستهای کلی نظام و در آستانه روز جهانی مبارزه با مواد مخدر اقدامات خود را نسبت به اجرایی کردن این بند راهبردی در نظام گزارش دهند تا مشخص شود که سازمانهای حمایتی مانند بهزیستی، وزارت رفاه و... چه میزان بودجه برای اجرایی کردن بند 7 سیاستهای کلی نظام در اختیار سازمانهای ذی ربط خود قرار دادهاند. او به مشکلات پیش روی معتادان بهبود یافته در کشور اشاره میکنند و ادامه میدهد: امروز در جامعه پیش از 300 هزار معتاد بهبود یافته وجود دارد که با احتساب خانوادهایشان بالغ بر یک میلیون و 500 هزار نفر درگیر معضل هستند، آیا برای این تعداد از افراد درگیر با مواد مخدر در جامعه برنامهای طراحی شده است؟ سیاستگذاران چه برنامههایی را برای آنها طراحی کردهاند؟
رئیس جمعیت تولدی دوباره با اشاره به نقش موثر انجمن و سازمانهای مردم نهاد که در حوزه مبارزه با مواد مخدر فعال هستند یادآورشد: بیش از 80 درصد ازمعتادان بهبود یافته حاصل اقدامات تشکلهای مردم نهاد است اما متاسفانه حتی در راستای عمل به بند 7 سیاستهای کلی نظام برنامه مدونی برای حمایت از این نوع تشکلها در کشور وجود ندارد. دیلمیزاده با طرح سوالاتی که میگوید جوابشان مهم است ادامه میدهد: وزارت کار وامور اجتماعی برای اشتغال معتادان بهبود یافته چه اقداماتی انجام دادهاند؟ وزارت ارشاد و سایر دستگاههای اجتماعی برای اوقات فراغت جوانان چه سهمی را ادا کردهاند؟ هزینههای سرسام آور مراکز بستری برای معتادان رئیس انجمن تولدی دوباره در حالیکه به یک اتفاق خوب در کشوردر زمینه چندین برابر شدن پوشش برنامههای درمانی نسبت به چند سال گذشته اشاره دارد اما چندان راضی به نظر نمیآید و میگوید: با وجود آمارهای رسمی و غیر رسمی پیرامونی معتادان کشور به مدلهای درمانی گوناگون در کشور برای درمان اعتیاد نیاز داریم تا برای یک معتاد مطابق با سایر روشهای درمانی در کشورهای پیشرفته بتوان حداقل 10 – 15 مدل درمانی متصور بود اما متاسفانه در ایران تنها چند روش محدود وجود دارد. او علت نداشتن تنوع درمانی را در تحمیل استانداردهای درمانی به جامعه معتادان میداند واعلام میکند با یک واقعیت ساده مواجه هستیم و آن این است که ستاد مبارزه با مواد مخدر تصمیم میگیرد تا با توجه به امکانات محدود و پایین بودن استانداردها و کادر درمانی یک میلیون و 200 هزار معتاد را تحت پوشش برنامه درمانی خود ببرد و نظامهای بهداشتی ما نیز میخواهد که استانداردهای خاص خود را به این معتادان تحمیل کند، این درحالی است که هنوز مراکز دوره دیده، پزشک دوره دیده، روانپزشک و سایر کادر درمانی وسیعی در کشور وجود ندارد؛ وقتی قصد داریم میزان پوشش نظام بهداشتمان را در حوزه درمان اعتیاد بالا ببریم باید بتوانیم خدمات ارزان قیمت در اختیار بیماران قرار دهیم. او به نواقص سیستم درمانی بستری و نبود خدمات ارزان قیمت درمانی به معتادان اشاره میکند: هزینه یک روز اقامت در مراکز بستری وزارت بهداشت برای معتادان سرسام آور است و معتادان نمیتوانند هزینههای 400، 500 هزار تومان برای اقامت چند روزه جهت سم زدایی را تقبل کنند.
تمایل به ترک در 10 تا 15 درصد از معتادان کامبیز محضری مسوول گروه درمان و کارشناس اسبق دفتر پیشگیری از اعتیاد سازمان بهزیستی کشور به لزوم توجه به بیشتر به آن دسته از معتادانی که عزمشان را برای ترک جذب کردهاند اشاره میکند و به خبرنگار ایلنا میگوید: افزایش کلینکهای درمانی افزایش حمایتهای اجتماعی، جذب و دادن پاداش، سیاست گذاریهای شفاف برای معتادانی که واقعا قصد دارند که از مواد مخدر خلاص شوند ارائه و در این راستا برنامهریزی شود تا بتوان برای همان 10، 15درصدی که از میان جامعه معتادان تمایل به ترک دارند نیز الگوی خوبی ارائه داد. او به نیازهای اجتماعی معتادان پس از درمان اشاره میکند و ادامه میدهد: بخشی از این نیازها شغل است آموزش فنی حرفهای، کاریابی فعال مددکاری، حل شدن مشکلات قانونی بیماران، برگشت به خانواده و صدها مشکل دیگر باید برطرف شود.
معتاد یک معلول مغزی است عباس دیلمی زاده رئیس جمعیت تولدی دوباره نیز معضل اشتغال معلولان را بسیار حاد میداند و با اشاره به فرد بهبود یافتهای که با وجود سپری شدن 6 سال از پاکیاش هنوز اندرخم یک کوچه است میگوید: اعتیاد یک بیماری مغزی است و معتادان نیز جزوی از جامعه معلولین مغزی به حساب میآیند به همین دلیل باید برای اشتغال یک معتاد بهبود یافته نیز اشتغالی مانند یک فرد معلول در نظر گرفت چرا که یک معلول مغزی نمیتواند بعد از رهایی از اعتیاد مانند یک فرد سالم 8 ساعت در طی روز کار کند. زنان؛ قربانیان خاموش اعتیاد، در ایران متاسفانه آمار وضعیت اعتیاد زنان در ایران مخفیتر از آمار مردان است و هر کس که بخو اهد پژوهش در ارتباط با اعتیاد زنان انجام دهد با مشکل مواجه شده و نمیتواند آمار دقیقی به دست آورد. RSA سال 1386 (بررسی وضعیت اعتیاد در ایران) آمار 5 درصدی معتادان زن در بین معتادان القا میکند، اما براساس اعلام سازمان بهزیستی این رقم تا 2 درصد نیز تایید می شود اما رئیس جمعیت تولدی دوباره به ایلنا میگوید: کسانی که با آمار سروکار دارند پس از آنکه با مشکلات این چنین در آمار مواجه میشوند مشاهدات عینی در خصوص اعتیاد زنان را با آمار رسمی ترکیب کرده و یک آمار تخمینی ارائه میدهند. دیلمی زاده میگوید: وجود 10 درصد معتاد زن در کشور به واقعیت نزدیک است اما آمار غیر رسمی حکایت از آن دارد که حدود 15درصد از تعداد معتادان به سمت معتادان زن گرایش دارد که البته بخش عظیمی از این افراد به صورت پنهانی مصرف کرده و دسترسی به آنها دشوار است. به گزارش خبرنگار ایلنا زهرا 32 ساله، نمونهای از یک معتاد زن در کشور است که پس از ازدواج معتاد شده و همسرش نیز از نیروی کارش برای پخش مواد مخدر استفاده میکند. پدر زهرا هم اعتیاد دارد و در واقع خودش به تنهایی منبع خرجی برای اعتیاد پدر و همسرش شدها ست؛ مراد همسرش اصرار به بچه دارد اما زهرا زیر بار نمیرود؛
از عاقبت بچهای که پای دود پدر و مادر معتاد بزرگ شود میترسد... اکثر کارشناسان تاکید دارند که حمایت از جمعیت معتادان زن، باید چندین برابر شود چرا که انگ و تابوی فرهنگی بر روی آنها شدیدتر بوده و در صورت عدم شناسایی و درمان آنها خطر ابتلا به ایدز و انتقال آن به سایر جامعه بسیار شدید است. کاهش شیوع اچ ای وی در بین معتادان تزریق، از ادعا تا واقعیت بر اساس این گزارش دو روز مانده به روز جهانی مبارزه با مواد مخدر سعید صفاتیان مدیرکل درمان و حمایتهای اجتماعی ستاد مبارزه با مواد مخدر از کاهش شیوع ویروس اچ. آی. وی در بین معتادان تزریقی خبر داد و این اقدامات را منوط به عملکردهای 4 ساله گذشته دانست و اعلام کرد: طی چند سال گذشته ایران با اجرای موفق برنامههای کاهش آسیب توانسته ویروس HIV را در بین معتادان تزریقی از سال 84 که برابر 25 درصد بوده است به 13 درصد در سال 88 کاهش دهد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، آمار اینچنینی در حالی اعلام میشود که هنوز معلوم نیست آزمایش ایدز روی چه تعداد معتاد آزمایش شده و تفکیک جنسیت معتادان نیز نا مشخص است. محضری مسوول گروه درمان و کارشناس اسبق دفتر پیشگیری از اعتیاد سازمان بهزیستی کشور در ارتباط با خبر فوق به ایلنا میگوید: زمانی میتوان با اطمینان چنین آماری داد که تعداد آمایش ایدز در کشور خوب و قابل توجه باشد و جذب معتادان تزریقی برای درمان نیز مشخص باشد، در عین حال معتادان تزریقی به آزمایشهای تشخیص ایدز در کشور ترغیب شده باشند، این درحالی است که هنوز تعداد قابل توجهی از معتادان تزریقی تمایلی به آزمایش ایدز ندارند به طوریکه براساس آمارهای RSA، تنها 15 درصد از معتادانی برای انجام آزمایش ایدز مراجعه کردهاند، هنوز مابقی آنها وضعیت نامشخصی دارند و برای آزمایش مراجعه نکردهاند که این مساله خطرناک است. او پایه گذاری برنامههای کاهش آسیب را از سال 80 میداند و با اشاره به شدت و گسترش این قبیل برنامهها از این سال میگوید: وضعیت زنان معتاد در این بین نامشخص است چرا که رفتارهای پرخطر زنان بیشتر است و این افراد پلی میان جامعه معتادین و سالم هستند که میتوانند ایدز را به جامعه سالم نیز منتقل کنند؛
این درحالی است که برنامههای کاهش آسیب و درمانی در میان جامعه زنان کافی و کامل نیست با این وجود سخن گفتن از کاهش شیوع ویروس (اچ. آی. وی) در میان معتادان تزریق چندان محل اعتبار ندارد. به گزارش ایلنا رئیس اداره ایدز وزارت بهداشت نیز نسبت به شیوع مصرف روان گردانها هشدار داده و آن را عاملی برای گسترش ایدز در کشور دانسته است. سونامی شیشه در راه است متاسفانه مصرف ماده مخدر شیشه (متانتامین ها)در کشور روند افزایش داشته و مهمتر از همه درگیری نسل جوان با این ماده است که در انسان رفتارهای مخاطره آمیز ایجاد کرده و فرد را در برابر محرکهای هشدار دهنده بیتفاوت میکند ، فرد مصرفکننده به انرژی و هیچان کاذبی میرسد که میتواند بسیار خطرناک باشد.
عباس دیلمی زاده رئیس انجمن تولدی دوباره بالاترین میزان مصرف قالب در کشور را کراک میداند و میگوید: میزان رشد مصرف مواد محرک شیشه رو به افزایش بوده و میزان مصرف کراک و تریاک رو به کاهش است. او به یک اتفاق تلخ اشاره میکند: انتظار داریم که در چند سال آینده با یک سونامی شیشه در کشور مواجه شده و تعداد مصرفکنندههای شیشه در کشور قالب شوند، در عین حال درمانهای دارویی توصیه شده در دنیا برای مصرفکنندگان شیشه نیز، درمانهای غیر دارویی است و درمانهای دارویی برای مصرفکننده شیشه توصیه نمیشود.
او ادامه میدهد: جای سوال دارد که نظام پزشکی با توجه به افزایش سطح خدمات MMT و متادون چه برنامهای برای درمان مصرفکنندههای شیشه در کشور پیشبینی کرده اند؟ به گزارش خبرنگار ایلنا آنچه که از اظهارات اغلب کارشناسان وانجمنها مشاهده شده نشان از نگرانی آن هانسبت به رشد مصرف شیشه در کشور دارد ،ظاهرا تمام اقدامات در این خصوص پراکنده بوده و به دادن هشدار خلاصه شده است. در عین حال جامعه درگیر با این مواد نیز بدون حمایت ویژه راه اندازی شدهاند و به جز راه اندازی آزمایشی یک کمپ در ارتباط با ترک شیشه در کشور اقدام قابل ملاحظهای صورت نگرفته است. کاش به جای زیاد شدن تریبونهای سخنرانی در کشور، آن هم در آستانه مبارزه با مواد مخدر و امحای مقادیر قابل توجهی از مواد در این روز ، برخی از ابهامات مربوط به حوزه معتادان شفاف میشد تا با آسیب شناسی معضلات آنها بتوان همراه با پیشرفته شدن انواع مواد مخدر و شیوع مصرف آن و حتی جلوتر از آن گام برداشت.
رسانه ملی که اغلب داعیه دار برگزاری انواع و اقسامی از مناظرهها میان شخصیتهای سیاسی و ورزشی است، خالی از لطف نیست که با فرا خواندن سازمانهای متولی در امر مواد مخدر وانجمنها نیز مناظرهای ازجنس این بلای خانمان سوز و انسان سوز بر پا کند تا فارغ از تب تاب مسابقات جام جهانی نسبت به موشکافی این معضل اقدام شود... افسوس که جای خالیهای بسیاری وجود دارد و این کمبودها پتک محکمی میشود از جنس آوار... و گریبان جامعه را میگیرند...
گزارش: سمیه جاهد عطائیان
منبع: اندیشه ها