راستی... من چگونه آدمی هستم؟

گاهی به پیرامون خود نگاه و از دیگران انتقاد می‌کنیم، ایراد می‌گیریم، آن‌ها را محکوم می‌کنیم به بی‌ادب بودن و... ولی از خود غافلیم! خیلی خوب است که گاهی با خود و به خود فکر کنیم... رفتار و گفتار و کردار من چگونه است؟ و... و به‌جای اینکه دوربین را روی دیگران زوم کنیم به خود فکر کنیم. مدت کوتاهی فکر کردن در مورد خود، ممکن است در ما نقطه تفکری را به وجود آورد که در جهت تغییرات مثبت به ما کمک کند. همه می‌دانیم که ارتباطات پایه اصلی و اساسی زندگی ما انسان‌هاست. با ارتباط است که زندگی می‌کنیم، همه‌چیز در ارتباط معنا پیدا می‌کند، اما اگر ارتباط ما بدون معنا و شناخت باشد مطمئناً آسیب می‌بینیم.

همه ما انسان‌ها مؤدب بودن را دوست داریم و بی‌ادبی را نمی‌پسندیم. رفتار و گفتار و کرداری که توأم باادب و احترام است زندگی ما را به زیباترین شکل می‌سازد و بی‌ادبی درنهایت باعث حال بد در ما می‌شود. زمانی که وارد کنگره 60 شدم چیزی که مرا جذب این مکان کرد نظم و ادب و احترام و متانت افراد آن بود. ادبیات در گفتار و کردار و رفتار افراد کنگره60 و آموزش‌های مؤثر آن باعث شد که در من نیز تلنگری ایجاد شده و حداقل به این قضیه به‌خوبی فکر کنم که آداب و معاشرت چگونه است؟ تعادل چگونه به وجود می‌آید؟ معاشرت یعنی روش درست برخورد کردن، زندگی کردن، اینکه با هرکسی، با هر قشری، با هر چیزی و... چگونه باید برخورد کنیم.

آداب معاشرت یعنی اینکه بدانیم در هر جا و مکان که فکرش را بکنیم آداب خاص خودش را دارد. مثلاً غذا خوردن، حرف زدن، مهمانی رفتن، مکان‌های عمومی و... این دستور جلسه در این راستا به من کمک کرد که بیشتر آموزش ببینم و به ما می‌گوید: اگر خلاف قوانین و حرمت‌ها نه‌ تنها در کنگره 60 بلکه در هر جای دیگری برخورد کنیم بی‌ادب به شمار می‌آییم و اگر قوانین و حرمت‌ها را به‌خوبی رعایت نکنیم از سوی دیگر وارد بی‌تعادلی می‌شویم از کنگره 60 و آموزش‌های آن آموختم که: ادب فقط در گفتار نیست باید در رفتار و کردار ما نیز باشد در کل هرگونه روابط میان افراد یک جامعه می‌بایست در چارچوب قوانین و آدابی شکل گیر تا این روابط و معاشرت سالم باشد؛ اما برای اینکه بتوان آداب را رعایت نمود تعادل لازم است و کنگره 60 چشمان مرا در این زمینه باز کرد و قانون تعادل را بسیار زیبا به من آموخت. کنگره 60 با آموزش‌هایش آرام‌آرام نگاه مرا، افکار مرا، تغیر داد و مرا در مسیر تعادل یاری نمود و گفت: اگر قوانین هستی را رعایت کنیم مطمئناً به تعادل خواهیم رسید و خیلی چیزها را برای منی که از کنگره 60 جهان‌بینی‌ام زیر صفر بود روشن نمود اما قوانین که ما را به سمت تعادل و آداب معاشرت سالم هدایت می‌کند چه چیزهای می‌تواند باشد.

مواد مخدر و ضد ارزش‌ها ما را به سمت بی‌ادبی و بی‌تعادلی سوق می‌دهد اگر انسان در مسیر صراط مستقیم و دوری از ضد ارزش‌ها باشد همیشه در آرامش می‌تواند آن را به‌درستی در رفتار و کردار و گفتار خود ببیند زیرا آداب معاشرت و تعادل مربوط به روان ما انسان‌ها هست و با تزکیه و پالایش ما می‌توانیم روح و روانی سالم داشته باشیم و از تعادل برخوردار باشیم مثلاً در بین مصرف‌کنندگان مواد مخدر اگر به زندگی قبل از اعتیاد آن‌ها نگاه کنیم می‌بینیم خیلی از اعمال ضد ارزشی که در دوران مصرف دارند از این دوره نداشته و یا کمتر داشته‌اند اما با غوطه‌ور شدن در دل تاریکی اعتیاد و قرار گرفتن در مسیر ضد ارزش‌ها و تأثیر آن بر خلق‌وخوی می‌بینیم که این مشکلات (بی‌تعادلی و عدم آداب معاشرت) در آن‌ها دیده می‌شود به همین دلیل است که کنگره 60 تعادل را فوق درمان می‌داند و می‌گوید: برای درمان اعتیاد جسم و روان و جهان‌بینی باید به تعادل برسد و برای رسیدن به تعادل باید روی مثلث دانایی «تفکر، تجربه، آموزش» به‌خوبی کارکنیم. برای رسیدن به دانایی باید آموزش بگیریم، مرتب در لژیون حضورداشته باشیم و با استفاده از سی‌دی‌ها و نشریات و کاربردی کردن علم آن‌ها به تعادل نزدیک شویم.

همان‌طور که در وادی‌ها می‌خوانیم قانون تعادل خواست خداوند است و او می‌خواهد انسان‌ها در آگاهی و تعادل باشند اما قانون افراط‌وتفریط خواست نیروهای اهریمنی است و با توجه به این قضیه باید آگاه باشیم و بدانیم: تمامی بی‌تعادلی‌ها، بی‌ادبی‌ها و... همه نشأت‌گرفته از تاریکی‌هاست، تاریکی‌هایی چون انواع و اقسام اعمال ضد ارزشی، دروغ، خیانت، حسادت، کینه و... در برابر تمامی تعادل‌ها نشأت‌گرفته از روشنایی‌ها و راه و روش درست زندگی کردن مسیر است. همیشه این را در نظر داشته باشیم که اگر می‌خواهیم به آرامش و حال خوش برسیم باید در مسیر صراط مستقیم و دوری از ضد ارزش‌ها حرکت کنیم وقتی در این راستا قرار گرفتیم و تفکرات ما و اعمال ما در این مسیر بود خودبه‌خود روح و روان ما صیقل داده‌شده و وقتی در صور پنهان و درون خود به آرامش رسیدیم تمامی این آرامش در رفتار و گفتار و کردار ما نیز خود را نشان خواهد داد و در آن صورت ما انسانی خواهیم بود که در سلامت کامل به سر می‌بریم و از تعادل لازم و آداب معاشرت درست برخوردار هستیم زیرا آداب معاشرت درست، صحیح و منطقی فقط در تعادل است که رنگ و بوی درستی به خود می‌گیرد و یاد می‌گیریم که هر چیزی که حد آن را رعایت کنیم یعنی افراط نکنیم می‌توانیم در آن موفق باشیم. در این راستا کنگره 60 به ما یاد می‌دهد که چگونه دانسته‌های خود را به عمل درآوریم و به ما می‌آموزد که باید تعادل خود را حفظ کنیم تا تنها نباشیم و رمز موفقیت کنگره 60 نیز رسیدن به تعادل است، تعادلی که چون عدالت عمل می‌کند و هر چیزی سر جای خودش قرار می‌گیرد من اصلاً خودم را آدم بی‌ادب و بی‌تعادلی نمی‌دانستم ولی با آموزش‌های کنگره 60 تازه فهمیدم کجای کار قرار دارم و باید جسم و روان و جهان‌بینی من به تعادل برسد. من برای داشتن شخصیتی محکم و استوار که هیچ‌گاه در زندگی دچار افراط و تفریط نشوم باید به تعادل برسم تا بتوانم از تمامی امکانات و نعمت‌های خداوند به‌خوبی استفاده نمایم.

نویسنده: همسفر طاهره

نگارنده: همسفر سولماز