عقیده هم قابل تغییر است؛
در دنیای پر تلاطم امروز انسانها برای پیدا کردن آرامش و نیز امید به زندگی، ادیان و مذاهب مختلفی را برای خود بر میگزینند و به آن پناه میبرند. انتخاب این ادیان اعتقادات و عقیدههای مختلفی را برای فرد به همراه دارد و شخص معتقد را به آن اصول پایبند میکند ولی از نظر من این اعتقادات ممکن است در شرایط مختلف زیر پا گذاشته شود.
پدری را در نظر بگیرید که فرزند مصرف کنندهای را در خانه دارد و جان همه اعضای خانواده را به لب رسانده و مدام باعث مشکل و گرفتاری میشود. همین فرزند وقتی وارد دنیای خلاف و بزه کاری و فروش مواد مخدر میشود و از نظر مالی بهجایی میرسد، ممکن است همان پسر در خانه وقتی در حال مصرف کردن هم که هست، پدر و مادرش قربان صدقهٔ پسرشان میروند که چه قد و بالایی دارد و ما از اول میدانستیم که این پسر بهجایی میرسد و باعث افتخار ما میشود.
دنیای عجیبی است. روایت است که آتاتورک دیکتاتور ترکیه روزی تعداد زیادی از مسلمانان ترکیه را دور هم جمع کرد و قرآنی بر روی زمین گذاشت و گفت که هر کسی از روی این قرآن عبور نکند گردنش زده خواهد شد. بهجز تعداد محدودی، همه از روی قرآن عبور کردند و از ترس جانشان کتاب مقدس خود را زیر پا گذاشتند ولی آن تعداد محدود، حتی به قیمت جانشان هم حاضر نشدند این کار را انجام دهند. در آن وقت آتاتورک دستور داد کسانی که از روی کتاب عبور کردهاند را مجازات کنند و آنانی که استوار و محکم روی اعتقاداتشان پافشاری کردند را آزاد کرد و گفت شما افرادی هستید که میشود روی آنها حساب کرد. چگونه فکر میکنیم؟ آیا ما هم اعتقاد و عقیدهمان تغییر میکند؟ و به قولی حزب باد هستیم و باد منافع از هر طرفی که بوزد به آن سمت میرویم یا محکم و استوار روی اعتقاد و عقیدهٔ خود میمانیم و پافشاری میکنیم و برای به دست آوردن اندکی منافع، شخصیت و حیثیت و آبرویمان را نمیفروشیم. البته باید بگویم این امر کاری است بسیار تا بسیار سخت و دشوار میباشد و فقط از عهده کسانی بر میآید که در راه تزکیه و پاکسازی خود قدمهای محکمی برداشتهاند و میتوانند افسار نفس خود را دو دستی نگه دارند و از افسار گسیختگی آن جلوگیری کنند. از نظر پلیسهای محترم و گرانقدری که قانون کلی وجود دارد که همگی گناهکارند مگر اینکه خلاف آن ثابت شود و همه میتوانند خلاف و جنایت کنند، فقط باید در شرایط خاص قرار گیرند. آیا ما مسافرین کنگره، اینطور هستیم؟ آیا اگر شرایط مناسب فراهم شود، کاری را که نباید، انجام میدهیم؟ آیا روی اعتقاداتمان پافشاری میکنیم؟ آیا آموزشهایی که گرفتهایم را در جای مناسب و زمان مناسب میتوانیم کاربردی کنیم، یا بهتر بگویم، آیا آنقدر از نظر درونی آنقدر بزرگ شدهایم که بتوانیم در مواقع خاص واکنش درستی از خود نشان دهیم یا خود را به چیز ناچیزی میفروشیم. در نظر بگیریم شخصی که تا به حال مبلغی بیشتر از 10 میلیون تومان را یکجا ندیده باشد و بهصورت اتفاقی و در شرایطی، مبلغ 100 میلیون تومان رشوه یا کار خلاف به او پیشنهاد میشود، آیا میتوانیم آموزشها را در آنجا به عمل برسانیم. این در حالی است که این مبلغ میتواند خیلی از مشکلات شخص را بر طرف کند. آنوقت است که میتوانیم فرق انسانهای پاک طینت را از انسانهایی که ماسک بهصورت دارند را تشخیص دهیم و بدانیم که: چه کسانی واقعاً هستند و چه کسانی فقط دوست دارند که باشند و فکر میکنند که هستند.
ولی نکته امید بخش در اینجاست که خداوند آنقدر مهربان و کریم است که میفرماید: انسانها را اندازه ظرفیتشان میآزماییم تا حدی که خم میشوند ولی نمیشکنند (البته افرادی که در صراط مستقیم هستند) بدانیم و تلاش کنیم و آموزش ببینیم که بتوانیم روی اعتقاداتمان پافشاری کنیم و در واقع به آنها ایمان قلبی داشته باشیم و خود را با تبصرهها و کلاههای شرعی و لذتهای زود گذر نفروشیم و تا آنجا که داناییمان اجازه میدهد تلاش کنیم که:
همیشه یا چیزی را نپذیریم و قبول نکنیم. اگر چیزی را میپذیریم، هیچ وقت آن را زیر پا نگذاریم و از خط قرمزها عبور نکنیم.
همگی میدانیم که مسافرین و همسفران کنگره 60 باافتخار و سربلندی در این مسیر حرکت میکنند.
هلـــه نومیـــد نباشی کـــه تـــو را یـــار بــراند
گــــرت امـروز بـــراند نــه کـــه فـــردات بخـوانـد
در اگر بر تو ببــنـدد مـرو و صـبــر کــــن آن جــا
ز پــس صـبـر تـــو را او بــه ســـر صـــدر نــشــانــد
و اگـــر بـر تـو بــبــنــدد هـمـه رههــا و گـذرهــا
ره پنــــهان بــنــمایــد که کــــس آن راه نـــــدانـــــد
نویسنده: مسافر مازیار اعرابی
منبع کنگره 60
- تعداد بازدید از این مطلب :
1740