گزارش لژیون پزشکان کنگره 60 هشتم اسفند 1393

دومین جلسه از دور هفتم لژیون پزشکان کلنیک ها با نگهبانی  و استادی مهندس و دبیری آقای دکتر رضا  با دستور جلسه فضولی و آسایش در تاریخ 93/12/8  در سالن مدیریت بحران ناحیه 4 منطقه 3 شهرداری تهران واقع در پارک طالقانی راس ساعت 9 آغاز به کار نمود.

مهندس

آفتی که باعث بهم خوردن اجتماع خودش می شود، باعث بهم خوردن محل کار و خانواده و شهر هم می شود.بنابراین برای اینکه این ها را مورد بحث قرار بدهد، سعی کرده است که اصل موضوع را بگوید و این اصل موضوع در گروه مورد بحث واقع شود و آن موقع ملکه می شود. مثلاً دستور جلسه فضولی و آسایش از دیروز در کنگره شروع شده است، کنگره روزش از چهارشنبه ها شروع می شود، چهارشنبه ها یک جلسه کلی دارد که از تمام شهرستانها و شعب می آیند برای دریافت گل رهائی، آنجا اتفاقات هفته قبل و گزارشات کنگره را مطرح می کند، بنابراین از چهارشنبه شروع می شود و تا چهارشنبه آینده می باشد. در تمام کشور و شعبات کنگره چه گروه خانواده ، چه گروه مسافران ، گروههای پارک و لژیونها در مورد این قضیه صحبت می کنند.

کنگره 60 قسمت انتشارات و رساندن اطلاعاتش بسیار قوی و خوب است. درسهائی که در یک کلاس ارائه می شود ، در تمام شعب همان درس داده می شود، همه مشترک هستند. الآن امتحانی که ما دادیم، در مشهد خیلی قوی تر از تهران ظاهر شدند. درس ها بصورت سی دی می شود و این سی دی ها همان چهارشنبه یا پنجشنبه به تمام مناطق می رود، میانگین در هفته 10000 سی دی مصرف می شود که رایت می شود و به تمام قسمت ها و شعب می رود. پس بنابراین تمام طول هفته همه راجع به فضولی صحبت می کنند و تمام دیدگاه ها رو بررسی می کنند. همه از هم می آموزند، استاد چند دقیقه حرف می زند و بعد بقیه همه می شوند استاد. همه از تجربیات یکدیگر استفاده می کنند و همه می گویند و همه یاد می گیرند، این طور نیست که فقط یک نفر صحبت کند.

همه افراد در تمام ابعاد ریز و درشت در مورد فضولی صحبت می کنند و بعد کاملاً اثرگذار می شود. ما یک میخ را اگر بخواهیم به دیوار بزنیم، اگر یک چکش بزنیم ، میخ در دیوار فرو نمی رود، ولی اگر پشت سر هم بزنیم میخ به دیوار می رود، حرف هم اگر می خواهید در ذهن بنشیند ، با یک بار حرف زدن در ذهن نمی نشیند. باید مرتباً صحبت کنید. در جلسات هر کسی همزاد پنداری می کند، یعنی چه ؟ یعنی اینکه پس من هم فضول هستم و من هم در این کار دخالت کرده ام . فضولی هم اگر نگاه کنیم دقیقاً مثل بقیه مطالب است . نمی دانم که خلقت چگونه است که تماماً بر مبنای مثلث خلق شده . تمام فرمول های فیزیک هم سه تا هستند. حالا ما در مورد اعتیاد گفتیم جسم ، روان و جهان بینی . ما هر چیزی را می توانیم تبدیل به مثلث کنیم . فضولی از فضل می آید، یعنی کسی که خودش را بالاتر می داند و به خودش اجازه می دهد که در همه کاری مداخله کند ، اسم آن را خیرخواهی می گذارد. ما یک موضوع داریم و یک فاعل . مثلاً پزشک فاعل است و مریضی و  کسی که مریض است و باید توصیه پزشک را عمل کند می شود فاعل ... نفر سومی که وارد این موضوع شود این می شود فضولی.

مثلاً دو نفر در حال گفتگو هستند و یک نفر وارد گفتگوی آنها می شود و این می شود فضولی .

مداخله در کاری که به ما مربوط نیست ، فضولی است و این فضولی ضد آسایش است.

البته ما در کنگره آسایش و آرامش داریم، یکسری ویروس هائی هستند ، مثلاً غیبت کردن یک ویروسی هست که ما در کنگره روی آن خیلی کار می کنیم ، پشت سر دیگران حرف زدن یک آفت است، مثلاً یک سخن داریم، که مثلاً اگر پشت کسی حرف می زنید ، یعنی گوشت تن برادر خودتان را می خورید، خوب این خیلی چیز بدی است.

من اساتیدی دارم و از آنها سوال می کنم ، از یکیشون یک سوال پرسیدم ، همین سوال را از استاد دیگرم پرسیدم، به من گفت مگر این سوال را از دیگری نپرسیدی، گفتم چرا : می خواستم ببینم که نظر شما در مورد این قضیه چیه؟ ، گفت تو با این کارت مرا در مقابل آن استاد قرار می دهی.

بنابراین در کنگره هیچ رهجوئی حق ندارد از هیچ راهنمائی سوال بکند ، مشاوره و اظهار نظر ممنوع است. هیچ راهنمائی اجازه ندارد در کار راهنمای دیگر مداخله کند. اگر خیلی غلط بود، آن راهنما را شخصاً می بیند و می گوید فلانی این برنامه نحوه اش اینگونه است و یا با یکدیگر بحث می کنند و برطرف می شود. من هر کسی که از من سوالی می کند، به او می گویم راهنمایت کیست؟ برو از راهنمایت بپرس. یعنی در کل کنگره راهنماها اجازه ندارند پاسخ شاگردان دیگران را بدهند .

بعد موضوع مهم دیگری که وجود دارد ، ما یک راهنما داریم و یک شأن راهنما داریم . این جایگاه باید حفظ شود، یعنی اگر جایگاه بد است و غلط است ، ما به گونه ای برخورد می کنیم که جایگاه راهنما خراب نشود. یک پزشک یک شأن دارد ، به صورت حقیقی و خصوصی یک فرد است ولی به صورت حقوقی هم هست.

ما باید در کنگره شدیداً رعایت کنیم.

من یک خاطره هم بگویم ، در کنگره ما پنجشنبه در میان ، شب شکرگزاری داشتیم، آبگوشت درست می کردیم. آنقدر جمعیت زیاد شد که بخاطر ازدیاد جمعیت ما تعطیل کردیم، آشپز شکرگزاری هم خود من بودم . روز اولی که من می خواستم این آبگوشت را درست کنم، یک قابلمه ای بود که من مشغول آبگوشت درست کردن شدم . یکی گفت چی درست می کنی؟ گفتم آبگوشت . گفت اگر یک مقدار برنج در آن بریزی ، لعاب می اندازد و خوب می شود. گفتم خوب یکی برود برنج بخرد بیاندازیم در آبگوشت ، یکی گفت چی می پزی؟ گفتم آبگوشت. گفت اگه بادمجان در آن بیاندازید خیلی خوب می شود، ما هم همه این کارها را کردیم . شب آبگوشت درست شد و بعد یک حاج عباس داشتیم که آشپز هیئت بود. از او پرسیدم که حاج عباس آبگوشت خوب شد ، که گفت مرد حسابی هرچی لجن پیدا کردی ریختی در این آبگوشت ...

دیگه از این به بعد من اجازه ندادم کسی در کار آشپزی و کارهای من دخالت کند . اگر از من می پرسیدند چی می پزید ؟ می گفتم : 14 . می گفتند که 14 چی هست؟ می گفتم که من دارم فضول ها رو می شمرم، الآن با تو شد 15 ...

آقای دکتر اردشیر :

وقتی کنگره روی این کلمه مانور کرده ، این کلمه ساده نیست ، ما در روانشناسی به این کلمه می گوئیم بیماری که بشریت با این موضوع مواجه هست . ما اگر بیائیم ریشه یابی کنیم و ببینیم که چرا یک نفر می خواهد فضولی کند ، آنوقت می توانیم به عمق مسئله پی ببریم و ببینیم که چقدر این مسئله برای بشریت حائز اهمیت است، ولی فضولی را از دیدگاه خودآزاری و یا دیگر آزاری بررسی کنیم، وقتی کسی که فضول است اگر خودش را نگه دارد ، این می شود خودآزاری و خودش را اذیت می کند ، و وقتی که شخص بیاید و بیان کند این موجب آزار و اذیت دیگران می شود و این می شود دیگر آزاری.وقتی خوب نگاه می کنیم کسانی که عزت نفس پائینی دارند ، هرجا که می رسند می خواهند اظهار نفسی نشان بدهند و عزت نفس پائین خودشان را با دخالت کردن در کار دیگران جبران نمایند. وقتی این افراد می آیند و به یک عمق و بینش می رسند ، آن موقع است که خود به خود و اتوماتیک در کار دیگران دخالت نمی کنند و حتی از دیگران نظر می خواهند که اگر اجازه بدهید من دخالت کنم .

این مسئله را در اروپا از زمانی که بچه ها وارد مهدکودک می شوند ، از آن موقع شروع می کنند. وقتی که شخص در این سن قرار دارد، عزت نفس پائینی دارد و بهترین راه برای این افراد ، درمان شدن و سیرسلوک کردن نسبت به خودشان است ، باید به خودشان برگردند و ببینند که احساس حقارت های خودشان را با این موضوع جایگزین می کنند.

آقای دکترمسعود :

من دنباله صحبتهای دوست عزیزم اردشیر را ادامه می دهم، ایشان از نظر روانکاوی بررسی کردند. من می خواهم از نظر جنبه اجتماعی بررسی کنم . کسی که فضولی می کند ممکن است با روشهای های مختلف و نیت های مختلف این کار را انجام دهند. به نظر من کسانی که روش روراست فضول مآبانه ای دارند ، خیلی زود دستشان رو می شود و میگویند فلانی فضول است و به حرف این شخص گوش ندهید. ولی ما در قرنی زندگی می کنیم که فضولی ها جنبه خیرخواهانه و علمی پیدا کرده است و تشخیص اینها خیلی سخت است.

ولی امروز من در حیطه تخصصی خودم بهترین راهنمائی برای جوانی که می خواهد ورزش کند، را اینگونه می دهم ، که چرا  این قدر زحمت می کشی؟ چرا این قدر عرق می ریزی؟ بیا من فلان برنامه و فلان دارو را به تو می دهم...

یا مثلاً اگر برای خواب و تمرکزت مشکل داری، بیا این قرص را بخور .. ما سال گذشته مواجه شدیم با مرگ یک دانشجو ، یک دانشجوی 21 ساله از جلسه امتحان بیرون آمد و در هنگام آب خوردن در جا ایست قلبی کرد و بعد از پیگیری های مختلف مشخص شد که برای برطرف کردن استرسی که داشته ، به او پروپرانول داده اند، و گفته اند که این قرص را بخور و آرامش می گیری. این شخص هم چند تا پشت سر هم می خورد و بعد که امتحان شروع می شود، خود به خود دلهره امتحان کاهش پیدا می کند، در نتیجه ضربان قلب ناشی از پروپرانول پائین می آیند و حالا این قرص ها اثر می گذارد ، ضربان قلب ایشون آهسته آهسته و آهسته و می ایستد. این شخص فضول چه کسی بود که این تجویز را به این شخص کرد . شاید عزیزترین کسانش بوده است . ولی امروز ما باید فضولی ها رو باید خیلی مراقبت کنیم. خیلی وقت ها هست که ما ممکن است ما با جنبه خیرخواهانه یا جنبه های مثبت بخواهیم یک فضولی در زندگی دیگران بکنیم که نتیجه فاجعه باری داشته ، کما اینکه امروز آمار ناباروری در ایران وحشتناک بالا رفته و یکی از دلایلش هم مصرف آنابولیک استروئید ها توسط جوانان ورزشکار است و این آموزش غلط رو ما بزرگترها گاهی به آنها داده ایم و این یک فضولی وحشتناک است.

آقای دکتر صمد :

فضولی یا فضل فروشی یا اظهار نظر در مورد زندگی دیگران یک مشکل بزرگی است . همه ما در خانه شیشه ای که نشسته ایم ، سنگ زدن به خانه دیگران منطقی نیست. این طور نیست که همه ما مبرا باشیم. می گویند که یک روز حضرت یوسف در مسیری می رفت و دید که یک نفر را سنگسار می کردند، گفته که هر کسی که گناهی نکرده به این شخص سنگ بزند ، می بینند که همه رفتند . وقتی که فضولی در مورد زندگی دیگران می کنیم ، مورد انتقاد و فضولی از طرف دیگران قرار می گیریم. ما باید خودمان را به احسن تکامل برسانیم.

خانم دکتر فرشته :

ما یک زمانی سی دی که چی داشتیم، که هنوز هم که هنوزه ما همه آن را استفاده می کنیم . الآن هم این سی دی فضولی واقعاً کلمه فضولی یک دنیاست. وقتی که مسئله فضولی پیش می آید ، واقعاً می تواند مصیبت وار باشد. همه آدمها در زندگی خصوصی خودشان یک حریمی دارند که دیگران نباید در آن دخالت کنند. متعاقب فضولی آدمها دوست دارند که آن را بیان کنند. اگر آدمها بدانند که انسانهائی موفق هستند که مهربان باشند، با گذشت باشند، خودشان را دوست داشته باشند و دیگران را بیشتر از خودشان دوست داشته باشند و مهمتر از همه در کار دیگران قضاوت نکنند. قضاوت نکردن یعنی فضولی نکردن در افکار و کار دیگران .

دو تا جوانی که اختلاس یا سرقت کرده بودند و اعدام شدند ، بخاطر این بود که یک نفر فیلم اینها را گرفته بود و همه جا آن فیلم را در سراسر دنیا پخش کرده بود و این عمل او یک فضولی بود که باعث شد این اتفاق بیافتد.

آقای دکتر محمد :

وقتی نکته ای در کنگره آموزش داده می شود، در درمان بسیار موثر است. در رابطه با فضولی ، نکته ای که من خودم درگیر آن هستم ، البته همه ما به صورت نسبی فضول هستیم، ولی در افراد معتاد و مصرف کننده دوست دارند که در همه چیز فضولی کنند. چی می خوری ؟ چی می کشی؟ نخور ؟ نکن ؟ بدتر می شوی؟

ما در صفحه اول تعهدی که از مریضان می گیریم، این است که می گوئیم در کار یکدیگر دخالت نکنید. حتی در اوایل جو ما گروه درمانی بود ، چون گروه درمانی مهمتر از دارو است. تمام انرژی خودمان را گذاشته بودیم در گروه درمانی ، بعد از چند جلسه دیدیم که نتیجه کار ما برعکس شد ، یعنی مریضان در کار یکدیگر فضولی می کردند و بعد از جلسه همه می رفتند و مواد می کشیدند. بعد از چند وقت فهمیدیم که کار ما اشتباه بودیم.

با توجه به اینکه مصرف کنندگان تأثیر پذیر هستند ، ما باید سعی کنیم که پروتکل های خودمان را رعایت کنیم و این بحث فضولی را در بیمارهایمان جا بیاندازیم که در کار خود ما و در کار مریضان فضولی نکنند. چون گاهی اوقات بیمار از درمان خارج می شود.

خانم دکتر اعظم :

گاهی اوقات تفکیک مسئله فضولی کردن با تز دادن خیلی سخت می شود. مثلاً یکی از نزدیکان وقتی نیاز به مشاوره دارد و بایستی آگاهی به او داده شود، این جا وارد شدن ما به این قضیه واقعاً چه چیزی تلقی می شود.

گاهی وقتها افراد ورود برای کمک را بطور برعکس مداخله در امور شخصی خودشون حساب می کنند و اون موقع دیگر به عنوان فضولی قلمداد می گردد.

خانم دکتر طوطی :

نکته ای که من در کنگره یاد گرفته ام، یک اصطلاحی دارند که می گویند قبل از اینکه قضاوت بکنید، دوربینت را روی خودت بیانداز . اگر یک مقدار راجع به این قضیه فکر کنیم ، به انسان احساس خوبی دست می دهد. چون می گوید اگر من مشکلی را در دیگران می بینم، در واقع اون مشکل در خودم وجود دارد. بنابراین قبل از اینکه بخواهم در مورد دیگران فکر کنم یا اظهار نظر بکنم ، بهتر است که دوربینی که روی دیگران انداخته ام اول روی خودم زوم کنم ، یا ببینم این مشکلی که در دیگران پر رنگ می بینم، این قطعاً رفتاری است که در خودم وجود دارد و کم کم این مشکل را رفته رفته در خودم حل کنم و این کمک می کند به آرامش رسیدن من .

آقای دکتر محمد :

در فضولی یک نفر باید فاعل باشد و یک نفر مفعول آن . ما در روانپزشکی یکسری اختلالات داریم که آنها جزو انحرافات جنسی ظاهر می شوند، یکی از آنها به اسم نظر بازی است ، کسانی که دوست دارند که رفتارهای جنسی دیگران را رصد کنند و لذت می برند. اگر ریشه فضولی را بخواهیم بیشتر رصد بکنیم، ریشه آن جنسی است ، یعنی لذتی در آن نهفته است. یعنی ممکن است صرفاً نظربازی نباشد و تنها مطلبی را بشنویم.

اگر در مشاوره من بخواهم بیشتر از جنبه خصوصی آن بدانم، این یعنی که من بیشتر تمایل نظربازانه خودم را ارضاء می کنم و اینجاست که مشاوره با خطر مواجه می شود، من قرار نیست در مسائل ریز افراد قرار بگیرم. ما خودمان چقدر اجازه می دهیم که مورد کنجکاوی و واکاوی دیگران قرار بگیریم، ممکن است این تعامل لذت آور در زندگی هر کسی وجود داشته باشد که بخواهند از زندگی دیگران سر در بیاورند.

من یک خاطره برایتان بازگو می کنم: من یک جائی از زندگی ام هست که مرتباً دروغ می گویم و این دروغ را آگاهانه می گویم ، وقتی من به مسافرت می روم، از من که می پرسند که تو چه کاره هستی؟ می گویم که من کتابدار هستم ، در اصل دروغ هم نگفته ام چون من کتاب هم دارم. و دیگه تا آخر سفر همه چیز تمام می شود و یک سفر راحت و خوب را پشت سر می گذارم.

یک دفعه یک آقائی خیلی فضول بود ، گفت شما کتابدارید؟ گفتم : بله . گفت: این کتابهای احمد کسروی کجا گیر می آید؟ گفتم : من کتابفروش نیستم ، من کتابدارم . گفت : کتاب جدیدی هم آمده ؟ گفتم : من کتاب نمی خوانم، از محتوای آنها سر در نمیارم. در آخر گفت : این کتابدار یعنی چی؟ ... این خاطره ای بود که برای شما می خواستم تعریف کنم و اینکه ما باید در مورد فضولی کردن دیگران سد ایجاد کنیم.

آقای دکتر جهانفر :

من هم خاطره ای از اتفاقی که در کلینیک ما افتاد تعریف کنم . چند وقت پیش یک نفر هروئینی به کلینیک ما مراجعه کرد که ما شخص را فرستادیم برای متادون ، و گفتیم که برای مشاوره برو کنار فلانی بنشین. بعد این آقا شروع کرد فضولی کردن در مورد مشاور خودش، که بعد مشکلاتی هم پیش آمد و مشاور ما ناراحت شد و به مسئول فنی ما گفت که این شخص من را آزار می دهد و در آن جلسه ما به آن شخص تذکر ندادیم و باز هم این قضیه تکرار شد و این دفعه با گریه آمد و ...

منظور اینکه این فضولی ها در کشور ما بسیار زیاد است و فضولی طبق گفته آقای مهندس ، فضولی روند درمانی را مختل می کند و باعث می شود که در روند درمانی اختلال ایجاد شود . مثلاً ما افرادی داریم که حریم شخصی خودشان را رعایت نمی کنند، ما انسانها کلاً یک حریم شخصی داریم. یک عده ای هستند که از نظر روانی کلمه نه گفتن را بلد نیستند و به افراد اجازه می دهند که وارد مرزهایشان شوند. ما یکسری مرزهای روانی و یکسری مرزهای جسمانی داریم. متاسفانه ما به افراد اجازه می دهیم که وارد سیستم روانی ما بشوند، یعنی قسمت های خصوصی زندگی ما مرزی هستند که افراد نباید وارد آن شوند.

منتها عدم آموزش و مشکل نه گفتن باعث بروز این مشکل می شود.

بنابراین در کنگره این مسئله گوشزد داده می شود و به افراد گفته می شود که این کار برای ادامه مسیر درمانی شما خوب نیست.

ما سه نوع نفس داریم ، نفس اماره، نفس لوامه و مطمئنه . ما به نفس لوامه  می گوئیم ای یا نهاد . نفس مطمئنه  را می گوئیم ایگو ، یعنی قسمتی از روان که کارکرد روانی ما را دارد و یکسری وظایف اتوماتیک دارد و یکسری وظایف که انسان به مرور یاد می گیرد و به وجود می آید ، نفس اماره داریم که همان سوپر ایگو است ، یکسری افراد سوپر ایگو و روان خیلی سرزنش کننده ای دارند، یعنی همه را وارد مرحله سرزنش کنندگی می برند و چون افراد را دائماً قضاوت میکنند، بنابراین به خودشان این اجازه را می دهند که اظهار فضل نمایند و همین باعث فضولی آنها می شود در کار دیگران .

یکسری افراد هستند که سوپرایگو ندارند ، به این افراد آنتی سوشیال می گویند، اینها هم در معتادان زیاد هستند، اینها قرضشان از فضولی کسب منافع است. در نتیجه فضولی اینجا هم می تواند شکل بگیرد.

و یک ضعفی که در افراد معتاد وجود دارد، نقص در کنترل تکانه است، یعنی شخص نمی تواند جلوی خودش را بگیرد.

یک صحبتی که در جواب خانم دکتر بگویم این که چقدر ما اجاره داریم که ما افشاگری کنیم و در مورد خودمان حرف بزنیم، معمولاً توصیه می شود که مسائل زناشوئی، اقتصادی و اختصاصی خودمان را با بیماران در میان نگذاریم.

خانم دکتر آتوسا :

دو خاطره : ما یک مسافری داریم از کنگره که وقتی آمد تشکیل پرونده داد و مصرفش هروئین و شیشه بود و قبلاً خرید و فروش هم می کرده، ولی انصافاً بیمار خیلی خوبی هست و بعد از چند  مرتبه ، من دیدیم که موقع دریافت دارو، سر و صدائی بلند شد و یک نفر دیگر هم همراهش بود که با برادرش آمده بود، متاسفانه برادرش خیلی دخالت می کرد در مورد ایشان ، که چرا راهنمای اون شخص اینقدر برنامه بهش داده ، من باید بروم کنگره خدمت آقای مهندس و من این داروها باید دست من باشد و من توی دارو آب بریزم و ... که من با آن فرد صحبت کردم و گفتم که برادرت حال خوبی داره و شما نباید اظهار کنی و اگر بخواهی فضولی بکنی، دچار مشکل می شوی، گفتم که شما اصلاً جلسات همسفران رو می روی ؟ چند جلسه هم دخالتهای کوچکی داشت و الآن می بینم که مسافرش حال خوبی دارد و خودش هم در جلسات همسفران می رود و فضولی و دخالتهای آن شخص کم تر شده . که افراد و نزدیکان با دخالت و فضولی در کار بیمارشان موجب اختلال در کار پزشک و خود شخص می شوند.

آقای دکتر محسن :

معلول فضولی دیگران هم هستند ، فضولی در دو بخش است . یک بخش است که فرد مصرف کننده می شود و وارد اعتیاد می شود تا آرامشی که نداشته با اعتیاد به دست آورد. فردی که در کارش فضولی می کنند، متخصص و غیر متخصص  در کارش فضولی می کنند ، فرد آرامش ندارد و این بخشی است که شروع کننده اعتیاد است .

بخش دوم که معلول است ، زمانی است که فرد می خواهد درمان بشود، همه اظهار نظر می کنند و فضولی های دیگران است که باعث آزار فرد می شود.

بخش دوم صحبتهای من خاطره ای است از خودم ، موضوع پایان نامه من : بررسی علل تجرد افراد مجرد بالای 35 سال بود . وقتی از افراد می پرسیدم در مورد خودشان ، کسی جواب درستی نمی داد، بعد ترفندی زدم و گفتم که چرا دیگران مجرد بوده اند و کلی صحبت کن که چرا دیگران مجرد مانده اند . این مدل فرافکنی است که فروید گفته ، یعنی فرد نظرات خودش را در قالب دیگران بیان می کند. بعد جواب گرفتم و افراد حرف های خودشان را در قالب دیگران بیان می کنند.

ولی وقتی در کنگره از مرزبان پارک پرسیدم که نظرت در مورد دیگران چیه و چرا فکر می کنی بعضی از افراد 40 ساله هستند و مجرد می مانند؟ گفت من در مورد دیگران نمی توانم قضاوت کنم ، این برای من بسیار جالب بود ، چون یک فردی که سواد ابتدائی داشت با چند سال در کنگره آمدن این پاسخ جامع را داد .

خانم دکتر شیوا :

کنجکاوی یا همان فضولی می تواند جنبه مثبت یا منفی داشته باشد ، جنبه مثبت این است که ما به دنبال آن می رویم و می توانیم اکتشافاتی داشته باشیم و در زندگی پیشرفتهائی داشته باشیم و بتوانیم از آن استفاده کنیم . ولی جنبه منفی آن این است که با ندانم کاری و مداخله در کار دیگران ایجاد مشکل کنیم .

در سی دی بحث بسیار جالب از نظر من فضولی در مورد خود بود، یعنی افشای رازها و مشکلات خودمان برای دیگران . یعنی لازم نیست که هر شخصی تجربیات شخصی و خصوصی خود را هرجا که برخورد می کند، بیان کند. دیگران باید ها و نبایدهائی برای خودشان دارند که برای شخص ممکن است مضر باشد ، چون هر کس در زندگی شخصیش چیزهائی برایش مفید هستند که ممکن است برای دیگران مفید نباشد.

بهمین خاطر احساس خوشبختی و آرامش ، زمانی ایجاد می شود که ما نه برای خودمان و نه برای دیگران هیچگونه دخالتی نداشته باشیم.

آقای دکتر نادر :

یکی از کلینیک ها برای ایام عید ، اقدام به رنگ کردن کلینیک کرده بود، شاگرد نقاش با برخورد به بسته های قرص ، از روی فضولی و کنجکاوی قرص ها را مصرف می کند و منجر به فوت آن شخص می شود. و این باعث دردسر کلینیک و همکاران شد.

نگارنده : احمدشریفیان

تهیه و تنظیم : کامران رک