English Version
English

برقراری آسایش؛ تولد اولین سال رهایی مسافر محمد

برقراری آسایش؛ تولد اولین سال رهایی مسافر محمد

به نام قدرت مطلق الله

جلسه چهارم از دور سوم کارگاه های آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره 60 نمایندگی ارتش در تاریخ 93/12/07 به نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر مصطفی و استاد مسافر سعید نمکی با دستور جلسه فضولی و آسایش راس ساعت 16:45 آغاز به کار نمود.

 

خلاصه سخنان استاد:

در ابتدا از نگهبان جلسه سپاسگزارم که این فرصت را به من دادند تا بتوانم در این جایگاه خدمت کنم.

 

در مورد دستور جلسه من فکر می کنم که استفاده از مواد مخدر هیچ ارتباطی با میزان تحصیلات و پولدار بودن  و یا نبودن ندارد، از جمله ماشین داشتن و یا نداشتن، بچه ی طلاق بودن و یا نبودن ندارد. و به همین شکل خروج از اعتیاد هم به هیچ یک از این پارامتر ها بستگی ندارد.

و برای من در کنگره 60 به این شکل روشن شد که هر کسی در هر جایگاهی که قرار دارد تنها علتی که وجود دارد برای رفتن به سراغ مواد مخدر و رو آوردن به اعتیاد عدم آگاهی می باشد، و خارج شدن هم از جهان اعتیاد برای من به این شکل روشن شد که هیچ ابزاری نمی تواند به ما کمک بکند به غیر از اطلاعات و آگاهی.

حتی یکی از مقامات کشور هم در پارک طالقانی به آقای مهندس گفتند که ما حاضریم به مصرف کنندگان وام بدهیم و ... اما آقای مهندس فرمودند که اصلا مشکل اعتیاد این نیست چرا که همانطور که می بینید تمام این ماشین هایی که می بینید در پارک برای همین مصرف کنندگان می باشد. و مشکل اصلی در تفکر و نوع دیدگاه می باشد که اگر این مسئله را پیگیری کنیم می رسیم به همین فضولی و آسایش.

اگر انسان در زندگیش از قوانین تخطی نکند و در حقیقت فضولی و اظهار فضل نکند در زندگیش همیشه آسایش بر قرار می باشد اما زمانی که از قوانین تخطی کند قطعا این آرامش به هم می خورد، و ما نبایستی در کار مرزبان ها و راهنما ها و همه ی کسانی که ما در کارشان نباید دخالت کنیم، دخالت کنیم. و در همین فضولی خیلی از مسائل ها از رویشان پرده برداشته می شود و مسائل پنهان رو می شوند، و اگر مشکلی داریم بایستی با وادی ها و آموزش های کنگره 60 بر طرف نماییم نه اینکه همه ی اصرار را به راهنمایم بگویم، چرا که ایم مسئله خود به نوعی فضولی است.

البته بایستی مشورت بشود اما حد و حدود ها رعایت شوند، امیدوارم که از این دستور جلسه در کل هفته برداشت خوبی داشته باشیم و هرکس که برای درمان می آید، باید فقط به مسئله ی درمانش بپردازد و اینکه آیا دیگران کارشان را درست انجام می دهند و یا اینکه نمی دهند به من هیچ ربطی ندارد چون من اصلا در مورد آن جایگاه هیچ اطلاعی ندارم.

خلاصه سخنان استاد در مورد مسافر:

امروز تولد اولین سال رهایی محمد است، محمد حقیقتا یک معتاد تمام عیار بود، یعنی صور آشکار و پنهانش تابلو بود که معتاد است، و محمد اصلا وضع مناسبی نداشت و حتی کمیته انضباطی هم شده بود، و زمانی هم که به من مراجعه نمود به محمد گفتم که محمد اگر می خواهی به نتیجه برسی بایستی به آموزش های کنگره بها بدهی، ومحمد هم همیشه به حرفهی من گوش داد تا اینکه توانست به رهایی برسد و بعد از درمان به جایگاه خوبی رسید.

و این معجزه در کنگره رخ می دهد، و اصلا هیچ جای شکی نیست که حتی موجب افتخار برای جامعه هم می شود، و خداوند هم به محمد کمک کرد، و به او تبریک می گویم و برایش آرزوی موفقیت دارم.

 

اعلام سفر مسافر:

آقای :محمد  نام راهنما : آقای سعید نمکی آنتی ایکس : شیشه و کراک مدت سفر اول : 15 ماه  داروی درمان : OT    رهائی :  1 سال

 

خلاصه سخنان مسافر:

در مورد اعتیادم بگویم که من اگه الان اینجام واقعا چه تخریبی داشتم، اعتیاد من به دو قسمت تقسیم می شود یکی مربوط می شود به زمان مجردیم و دیگری هم زمان متاهلیم که من واقعا در زمان متاهلیم تخریب بالایی داشتم.خی اعتیاد من از مشروب و مصرف حشیش آغاز شد تا اینکه هفته ای 2 یا 3 بار تریاک می کشیدم، و اعتیاد واقعی من از زمانی شروع شد که مصرف کراک را آغاز نمودم، که تقریبا 8 سال کراک کشیدم که 4 سال اول فقط کراک خالی بود، اما بعد که شیشه هم به آن اضافه شد تقربا تمام زندگیم نابود شد، کارم را از دست دادم و ...

شیشه من را به چیزهای الکی مشغول می کرد به خاطر دادم که به خانمم که می دانست من مواد مصرف می کنم می گفتم تو داخل اتاق نیا و شروع به مصرف مواد می کردم و بچه های شیشه ای می دانند که یک فرد شیشه ای چه حالی دارد، همه چیزم را از دست داده بودم، گاهی اوقات در هنگام مصرف شیشه خوابم می بردف و صبح که از خواب بلند می شدم می دیدم که پایپ زیرم شکسته است و...

و زندگیم طوری شده بود که صبح تا شب به فکر مواد بودم. و زمانی که وارد کنگره شدم در اوایل کار خودم را می کردم و به حرف هیچ کس گوش نمی کردم تا زمانی که راهنمای اولم دیگر عذر من را خواست تا زمانی که وارد لژیون آقای سعید نمکی شدم و آقای نمکی در اوایل یک جمله ای به من گفت که به نظرم خیلی تاثیر گذار بود روی من ایشان گفتند که مشکل تو در وادی هفتم می باشد، تو راهت را پیدا کرده ای اما چیزی را برداشت نکرده ای. و همین خدمت کردن بود که من را از منجلاب اعتیاد بیرون کشید.

و به این نتیجه رسیدم که من اگر واقعا چیزی را بلد بودم حالم که این نمی شد، و خلاصه کم کم وارد راه شدم و با خدمت کردن توانستم تا به رهایی رسیدم، و فقط این را می گویم که کمک ها زمانی به انسان می رسد که انسان در صراط مستقیم قرار داشته باشد.

و الان خدا را شاکرم که معتاد شدم و وارد کنگره شدم. و از آقای مهندس متشکرم و همچنین از خانواده ایشان از همسفرم متشکرم، از راهنمای همسفرم متشکرم خانم شانی، و در آخر از اقای نمکی بسیار متشکرم و آقا سعید مثل یک پدر دلسوز است.

خلاصه سخنان  همسفر:

 

من در اوایل ازدواجم از انسان های سیگاری متنفر بودم، و بعد از ازدواجم تازه متوجه شدم که با یک مصرف کننده ازدواج کرده ام و اصلا نمی توانستم تحمل کنم، و با خود می گفتم باید او را رها کنم و بروم و او مثل زباله است، که راهنما ی خوبم خانم شانی خیلی به من کمک کردند، و واقعا از آقای نمکی متشکرم که مانند یک برادر به ما کمک کردند، همچنین از خواهر لژیونی هایم متشکرم.از آقای مهندس متشکرم از خانواده ایشان خانم آنی، آقای امین، و همه ی اعضای کنگره 60 متشکرم.

 

منبع: وبلاگ نمایندگی ارتش

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .