English Version
English

طریق رهجویی؛ نوشته ای از مسافر حسن غفوری

طریق رهجویی؛ نوشته ای از مسافر حسن غفوری

رهجو يعني؛ جوينده راه، كسي كه به دنبال راهي براي درمان است. وقتي به كنگره آمديم به ما اسم رهجو دادند چون می‌بایست راه را پيدا كنيم و خواهان رهايي باشيم.

وظيفه رهجو اول‌ازهمه، خواستار رهايي بودن است. وقتي به كنگره می‌آیید اطرافتان را درست نگاه كنيد. آنهايي كه خواهان رهايي هستند سفت و محكم به‌جایشان چسبیده‌اند، اما آنهايي كه خواستشان رهايي نيست، از كنگره رفته‌اند يا به‌زودی می‌روند. كساني كه خواهان رهايي هستند سر ساعت می‌آیند و گوش می‌کنند تا آموزش بگيرند و كساني كه نه همش دنبال كارهايشان هستند.

وقتي ميگوييم خواهان رهايي، يعني كسي كه هر گرفتاري و مشكلي كه برايش اتفاق می‌افتد از مسير درمانش خارج نشود. واقعي بودن با واقعي وانمود كردن خيلي فرق می‌کند. بايد واقعي خواهان درمان و رهايي باشي.

من زماني كه به كنگره آمدم، در سفر اول مشكل كاري داشتم. يادم هست كه يك گرم ۴ روز بودم كه در محل كارم به من گفتند دیگر نمی‌توانید زود بروي و بايد بماني. زماني كه به يك گرم ۱۵ روز رسيدم، فشارها بيشتر و بيشتر شد. من بايد يا كار می‌کردم و يا درمان می‌شدم و من استعفا دادم و به دنبال درمانم رفتم چون خواهان رهايي بودم. اگر طرح ترافيك نمي گذارد سروقت به كلاس بيايي، با تاكسي بيا. شما مي خواهيد رها شويد، خودتان هم بايد تلاش كنيد. از همه موانع و سختي ها بايد رد بشويد. اگر توانستي از موانع رد بشويد، مي توانيد درمان شويد چون بعد از موانع جاده هموار مي شود. اگر خواهان رهايي باشيد از تمام موانع مي پريد و اگر نه ...

آموزش پذير بودن هم بسيار مهم است. من هم اوايل نمي دانستم كه ترياك چند نوع تركيب دارد يا چرا شيره كه مي كشيدم حالم با زماني كه ترياك مي كشيدم فرق مي كرد. اگر سر وقت بياييد و زماني كه نگهبان جلسه ميگويد؛ سكوت مي كنيم حضور داشته باشيد، يعني خودت را از دنياي بيرون جدا كرده اي و ذهنت را آماده تا آموزش بگيريد.

آموزش از چه طريقي بدست مي آيد؟ از طريق حضور در جلسات، مشاركت كردن، رعايت كردن اصول، قوانين و حرمت كنگره و ... وقتي آموزش گرفتيد توانايي ات بالا ميرود. توانايي ات که بالا رفت بايد آن را مديريت كنيد. بايد كارها، رابطه ها، زندگي ات و ... را مديريت كنيد.

حضور در جلسات از همه چيز مهمتر است. بايد برنامه ريزي كنيد تا به كارهايتان برسيد و سر ساعت در جلسات حاضر بشيد.

بايد بازيگر شويد و خدمت كنيد. اين شامل حال همه بچه ها مي شود. چه سفر اولي و چه سفر دومي. خدمت كردن در سفر اول خيلي چيزها در خود دارد. بايد خدمت كنيد تا منيتتان را از بين ببريد. خدمت كردن درون انسان را صيقل ميدهد. در سفر دوم هم بايد خدمت كنيد، مشاركت كنيد، دبير جلسه و نگهبان جلسه شويد و ...

يكي ديگر از وظايف رهجو، پيوند محبت داشتن است. يعني نسبت به يكديگر و لژيونتان غيرت داشته باشيد و از هم پشتيباني كنيد.

بايد قدردان و سپاسگزار باشيد. كسي كه درونش تغييرات را احساس كرده، قدردان و سپاسگزار است، در او عشق بوجود مي آيد و قدردان كسي است كه به او آموزش داده و قدردان خداست.

 

شكر نعمت، نعمتت افزون كند     كفر، نعمت از كفت بيرون كند

 

من بخاطر اينكه ميوه هاي اين لژيون چشمگير باشند و مثل ميوه پيوندي درشت، آبدار و لذيذ باشند، هميشه جلوتر از شما خودم مطالعه مي كنم. تحقيق مي كنم تا بتوانم به شما هم بهترين ها را بياموزم و از شما هم بخواهم.

رهجو بايد يكسري بايدها و نبايدها را بپذيرد. بايد خودش را بيش از اندازه و زياد به راهنما نزديك نكند و بايد حرمت شاگرد و استادي را داشته باشد.

 

 

 

منبع کنگره 60 : وبلاگ مسافر حسن غفوری

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .