English Version
English

جهان قدرت؛ جهان ذهن

جهان قدرت؛ جهان ذهن

درجهان ما تفکر تنها قدرت مطلق حل نیست توام با رفتن وسیدن آن را کامل می نماید. اشاره میکند به حرکت کردن وتلاش کردن وقطعا یک سری اصولی را مطرح می‌کند در وادی اول یاد گرفتیم که چگونه تفکر کنیم دروادی دوم فهمید یم که بیهوده نیامده ایم وفهمید یم که هیچ کس به اندازه خودمان به فکر مانیست نباید توقع داشته باشیم دیگران جای ما فکر کنند جای ما کا ر انجام بدهند، جای ما حس کنند وجای ما دل بسوزانند.

یاد گرفتیم که خداوند که قدرت مطلق است درآفرینش وهستی یک شکل زیبایی درانسان وارد می شود و این حقه های نفس است که انسانها مسئولیتها را به عهده ی خداوند بگذارد که این مسئله را منتفی می‌کند. ما در جهان های خیلی مختلفی زندگی می‌کنیم که حداقل سه تا جهان را می شود کاملاً به‌صورت خیلی مشهودی پیدا کرد که یک جهان، جهانی است که ما با انسان ها طرف هستیم. خانواده، اطرافیان و محیط و مدرسه و دانشگاه، کار، همسر، بچه ها، دوستان وهمین جهان فیزیکی وهمین که می بینیم و رویت می‌کنیم.

جهان بعدی که وجود دارد ممکنه خیلی با آن ارتباط خوبی داشته باشند جهان خواب است که موقعی که ما می‌خوابیم یک سری داستان‌ها و تصاویر را در جهان رویت می‌کنیم وجهان دیگری که آقای مهندس مطرح می‌کند و خیلی تأکید می‌کند جهان ذهنی است که هرکدام از ما در جهان ذهنی خودمان خیلی اوقات را سپری می‌کنیم و وقتی‌که می‌خواهد از قدرت جهان ذهنی صحبت کند. می‌گوید نشانه‌ی او این است که اگر می‌خواهید بدانید که این جهان چه قدر قدرتمند است هر چیزی که غیرممکن به نظر می‌رسد را کافی است. فقط بخواهید تا بتوانید در زمان بسیار کوتاهی در ذهنتان به وجود بیاورید؛

مثلاً شیری که بدنش اسب است !یا زرافه است و سرش شیر است و یک‌چیز عجیب‌وغریب یا فقط کافی است بخواهیم و سریعاً به تصویر بکشیم پس چیز غیرممکن در جهان ذهنی وجود ندارد.ما هر چیزی را که می‌خواهیم به تصویر بکشیم و به آن صدا اضافه کنیم و ویژگی‌هایی که دوست داریم را به آن اضافه کنیم و ادامه می‌دهد و راجع به آن صحبت می شود من خود هم امروز راجع به مقوله‌ی جهان ذهنی صحبت می‌کنم چون این موضوع خیلی مهم است.

زمانی که انسان آفریده شد به‌هرحال هستی وجود داشت. درواقع جهان بیرونی وجود داشت برای اینکه این موجود بتواند کاملاً با این جهان در ارتباط باشد و بتواند ویژگی اختیاری که برای انسان گذاشته عملاً اجرا کند. نیازمند جهانی بود که بتواند به‌صورت مستقل بتواند تمام آن چیزی‌های بیرونی را برای خود بسازد و به وجود بیاورد.بنابراین جهان ذهنی برای انسان خلق شد و به وجود آمد؛ یعنی یک ابرازی نیاز داشت.

این موجود برای اینکه بتواند آن جایگاه انسانی که برایش به‌عنوان یک موجودی که دارای اختیار است را به دست بیاورد. به ابزار قدرتمندی احتیاج داشت و آن ابزار جهان ذهنی است. چون ما در خواب خیلی مکان‌ها را می‌رویم و رویت می‌کنیم که آن‌هم جهان بیرونی است؛ اما با حس‌های دیگر با حس‌های بیرون از کالبد خودمان تصاویری را ببینیم که با کالبد فیزیکی یا جسم خودمان قادر به رویت آنها نیستیم ولی در هستی وجود دارد اما در جهان ذهنی ما همه‌ی این‌ها را به وجود می‌آوریم یا خلق می‌کنیم. یک ابزار پرقدرت که هر چیز غیرممکن را بتواند بسازد برای چی آفریده‌شده است ؟ و برای چی این ابزار در اختیار انسان قرار گرفت ؟

برای اینکه بتواند به اختیار و انتخاب و جایگاه خودش برسد. شما می‌دانید هر چیزی در هستی همان قدری که قدرت سازندگی دارد به همان میزان‌ هم قدرت تخریب دارد و این ویژگی خیلی قدرتمند به انسان داده‌شده که اگر بتوانند از آن استفاده کند و بتواند با آن تفکر کند.

می‌تواند با آن تعقل کند و می‌توان با آن تصمیم‌گیری درست انجام بدهد و اگر چرخش پیدا کند این ابزار می‌تواند تمام بلایا را برای انسان به وجود آورد.

 

منبع کنگره 60 : وبلاگ مسافر سروش برقع وش

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .