خطوط اختیار به دست انسان دادهشده تا هر طور که مایل است ترسیم نماید، این قدرت دو جهت به انسان میدهد، فجور و تقوا (کویر و دریا) و این جهتها جایگاه ما را مشخص میکند.
سطح دریا از سطح کویر پایینتر است. انسانی که منیت دارد و جایگاه خود را بالاتر ازآنچه هست میبیند مانند کویر در خشکسالی بسر میبرد. هر انسانی میتواند در درون خود
به بالاترین قلههای انسانی دست یابد بهشرط تفکر سالم. نیک میدانیم حرکت انسان و رسیدن به جایگاه جدید ایجاد انرژی میکند که برای ادامه حرکت لازم است. حال این
سؤالات پیش میآید که:
-
چرا با طی شدن پلههای درمان هنوز حال خوبی نداریم؟
-
چرا انرژی دریافتی قابلمصرف نیست؟
-
چرا مطالب کنگره در دل ما نمینشیند؟
پاسخ این سؤالها را با سؤالی از خود بگیریم:
من انرژی کسبشده را در چه راهی صرف میکنم؟ صرف پرداختن به ارزشها میکنم یا همچنان ضدارزشها را با خود حمل میکنم، اگرانرزی ما به جهت تغییرصفت ما (کویردرون) خرج
شود بستری را اندک اندک درخود بوجود میاوریم که کشتزاری قابل رشد خواهد شد، آنگاه بذرنیکوبکارو یا تخم ودانه ی باارزش، هم قوت کافی وهم سایبانهایتان برافراشته خواهد
شد.
انسان بیراهه رفته که در مسیرضدارزشها قراردارد، تفکرغلط دارد و از تجارب مفید استفاده نمی کند وازآموزش لازم بی بهره است و درمرکزمثلث جهالت قراردارد و درون خود را به
کویری لم یزرع تبدیل کرده، بنابراین نمی تواند از رود خانه ای که درکنارش جریان دارد بهره ای ببرد، به عبارتی نمیبیند که بتوان دو مطالب د راو نفوذ ندارد و فرمان عقلش در پس
زمینه ی نفس اماره روزنه ای برای صدور پیدا نمی کند.
برای کمک به کویردرون نیاز به آموزش داریم، این نیاززمانی پدیدارمی شود که جهل، حسهای منفی و ضدارزشها را دور بریزیم تا بسترمهیا شود برای یادگیری وکاربردی کردن آن.
باید جایی دردرون داشته باشیم تا مطالب درما نفوذ کند و این بستر نیاز به تغییر، تبدیل وترخیص دارد که لازمه ی کسب معرفت است.
درپایان اشاره به این نکته خالی ازلطف نیست:
شنهای کویر و دریا شاید ازنظر مکانی فاصلهی کمی داشته باشند ولی ازنظر زمانی ممکن است هزاران سال فاصله داشته باشند.
منبع کنگره 60 : وبلاگ مسافرامیر حسین متحملیان
- تعداد بازدید از این مطلب :
3302