English Version
English

هم سو و هم جهت شدن

هم سو و هم جهت شدن

کاش می‌دانستی برای با تو بودن دلی را به دریا زده‌ام که از آب واهمه داشت!
همسفر...تنها چیزی که من از این کلمه می‌دانستم یعنی همراه بودن. شاید باور نکنید فکر می‌کردم به افرادی که با هم سفر می‌کنند و به مسافرت می‌روند همسفر می‌گویند.
اما کنگره همسفر را به معنای واقعی برایم معنا کرد
روزهای سخت و طاقت‌فرسا و خسته‌کننده‌ای داشتم، دیگر نه صبری مانده بود و نه توانی برای حرکت، کم آورده بودم، آرزوی مرگ می‌کردم، اما با ورودم به کنگره و آغاز نامم به عنوان همسفر جان تازه گرفتم و احساس کردم نیرو و توانم زنده خواهد شد
زیرا:
 در کنگره فهمیدم همسفر واژه مقدسی است، کسی که می‌خواهد همسفر واقعی شود باید شرایطی داشته باشد. من قبلاً هم همراه و همسفر بودم ولی با حرکت‌های اشتباه خود که در اثر عدم دانایی و آگاهی بود مسیری را طی کرده بودم که خیلی چیزها را در آن از دست داده بودم: کانون گرم خانواده، عشق و محبت و...
همه کس همه چیز‌ها را قربانی یک نفر (مسافرم) کرده بودم و همیشه تصور نمودم که راه‌های درستی را انتخاب کرده‌ام اما کنگره به وسیله آموزش‌هایش به من یاد داد که همسفر کیست و چه معنا و مفهومی و چه ویژگی‌هایی دارد
و من به خود آمدم و فهمیدم باید کاری کرد و بهترین راه را انتخاب نمود
این سفر تفریح و سرگرمی و خوش‌گذرانی نیست حرکتی است از نیست به هست از هیچ به همه چیز زندگی‌ام.
همسفر نمودار واقعی عشق و محبت است، در کنگره برای رسیدن یک مصرف‌کننده به درمان اعتیاد لازم و ضروری است که بال پروازی داشته باشد تا بتواند حرکت کند
درست است، همسفر خسته است، دلسرد، ناامید... سختی‌ها و مشکلات در زندگی با یک مصرف‌کننده او را وارد گرداب افکار منفی، ترس، استرس و. نموده اما چون وجود همسفر دریای عشق و محبت است وقتی مشاوره می‌شود و حقیقت تلخ اعتیاد را می‌فهمد به حقیقت این بیماری شوم پی برده و قبول می‌کند از دل و جان بال پروازی باشد برای مسافری خسته که روزی همسفر در اثر عدم ناآگاهی فکر می‌کرد او خودخواه است، قصد آزار و اذیت دارد و.حال او حاضر است با جان و دل سرمای 60 درجه زیر صفر را در کنار مسافرش پذیرا باشد او به این باور می‌رسد که بار مسافرش به دوش نمی‌کشد، تنها پشتیبان و حمایت‌کننده اوست، حضور او اعتمادبه‌نفس و قوت قلبی است برای مسافرش و برای اینکه بتواند به این درجه از دانایی و آگاهی در مورد مسافرش برسد باید آموزش ببیند و بیماری اعتیاد و روش و چگونگی درمان آن را بشناسد.
با آموزش گرفتن به این نتیجه خواه رسید که من همسفر نیز در اثر بیماری اعتیاد مسافرم تخریب‌های زیادی دیده‌ام ولی با آموزش و بالا بردن سطح آگاهی و با استفاده از معجزه عشق و محبت واقعی می‌توانم از این مراحل سخت عبور نمایم.
در واقع همسفر خوب بودن یعنی هم سو و هم جهت شدن با مسافر، آموزش‌ها و شناخت بیماری اعتیاد.
بعضی همسفران در اثر عدم آگاهی در کار مسافر خود تجسس می‌کنند و دائم مراقب او هستند و کارها و اعمال او را زیر ذره‌بین قرار می‌دهند و خیال می‌کنند این یعنی همسفر بودن!
همسفر بال پرواز است برای مسافر، مسافری که از کوچه‌های تنگ و ترسان تاریکی پله‌پله بالا می‌آید، این تاریکی زمین خوردن دارد اما کسی که در کنار اوست که بال پروازش می‌شود، دست او را می‌گیرد و تا نور همراهی می‌کند، او پر پروازی است که اگر جایگاهش را بشناسد مسافرش را به اوج می‌رساند
او مثل برفی است که در برابر آفتاب آب می‌شود ولی می‌تواند و قدرت آن را دارد که به سرسبزی بیندیشد و مسیرش را به جویبارهای ادب و انسانیت و صبر رهنمون شود و ذخیره‌ای باشد برای آینده‌ای روشن و امیدی دوباره.
او کوهی از صبر است و داستان عشقی حقیقی، محبتی عمیق و معرفتی که هنوز خرج نشده، حال به این حقیقت و آگاهی رسیده که:
مسافر من هیچ‌گاه قصد آزار مرا نداشت
و اینجاست که قدرت بخشش، عشق و محبت که مهم‌ترین سرمایه یک همسفر است خرج می‌شود و سختی‌های زیادی را می‌پذیرد، او از کنگره و آموزش‌های آن خیلی چیزها آموخته و حال با عملی کردن این آموخته‌ها به خود امید می‌دهد و حرکت می‌کند و می‌گوید: مشکل همیشه هست این نگاه ماست که به ما قیمت و تخفیف می‌دهد و باید نگرشم عوض شود.
باید بخواهم- نهراسم – بتوانم- ببینم – تلاش کنم – و فردا را به‌درستی بخواهم و صدا بزنم.
در برابر مشکلات ناشکری نمی‌کنم چون راه من راه بسیار زیبا و خوب است و باید یاد بگیرم که چگونه در کنار مسافرم این راه را طی کنم، من با تفکری زیبا و راه درستی که در پیش رو دارم به سمت روشنایی می‌روم.
من همسفر آموختم که زندگی سخت است ولی ما سخت‌تر از آنیم، اینجا سلاح یک همسفر صبر و عشق و امید است باید صبور باشم و با عشق و ایمان و آرامش بال پروازی برای مسافر خود
همسفر از دیدگاه کنگره 60 کسی است که درست است سابقه و تجربه‌ی اعتیاد ندارد اما با بالا بردن بار علمی خود نه تنها به مسافر خود کمک می‌کند بلکه با خدمت کردن و. در جهت پیشرفت اهداف کنگره 60 تلاش و کوشش می‌کند.
امروز خیلی خوشحال هستم و فکر می‌کنم که خداوند مرا بسیار دوست داشته که کنگره 60 را سر راهم قرار داد. امروز آرامش درون خود من است، احساس توانایی در انجام کارها و امید و محبت نسبت به مسافرم را درون خود می‌بینم و چه چیز بالاتر از اینکه نگرش من تغییر کرده، فضای خانه امن‌تر و آرامش حکم‌فرماست
امیدوارم که همه ما همسفران کنگره 60 بتوانیم معنای واقعی همسفر را درک کرده و همسفران خوبی برای مسافرانمان باشیم
جناب مهندس یک روز در سال را به نام روز همسفر تعیین نموده‌اند تا مسافران به پاس قدردانی و تشکر از همسفرانشان هدایای را به آن‌ها تقدیم کنند و این روز فرصتی است دوباره برای بازاندیشی و یادآوری جایگاه و نقش همسفر.
در پایان این روز را به همه همسفران محترم کنگره 60 تبریک عرض نموده و بهترین‌ها را برای این عزیزان آرزومندم.

نویسنده: همسفر طاهره

 

منبع: وبلاگ نمایندگی رباط کریم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .