قبل از آشناییم با کنگره 60 و تغییر دیدگاهم به زندگی، همیشه شکرگزار خدا جانم بودم. اما شکرگزاری که از روی عادت بود و هر زمانی که با مشکلات مواجه میشدم، حافظهام نسبت به تمام نعمتهایی که در زندگی در اختیار داشتم پاک می شد و طوری ناسپاسی میکردم که فرقی با کفر گفتن نداشت.
اما بعد از ورودم به کنگره 60 با دنیایی آشنا شدم که من را با خدایم آشتی داد. کنگره به من آموخت که شکرگزاری دقیقا همان چیزی است که باعث میشود نعمت بیشتری وارد زندگیم شود. من اگر در گذشته به خاطر هر چیزی و از روی عادت خدا را شاکر بودم اما حال دیگر از روی عادت این کار را نمیکنم بلکه با تمام توجه انجام میدهم و آن احساس و حال خوشی که از تشکر و قدردانی کردن به من دست می دهد را با تمام وجود حس میکنم. در کنگره آموختم که باید به شکرانه آنچه هست و آنچه نیست سپاس گوی خدایم باشم و بدانم که اگر همیشه در سختیها و مشکلات بتوانم لبریز از شکر باشم آن وقت است که میتوانم به یک مصرفکننده در مسیر درمانش کمک کنم.
در گذشته بارها شنیده بودم که خداوند آن دسته از بندگانش را که بیشتر دوست دارد، بیشتر آزمایش میکند و مشکلات بیشتری را سر راه زندگیش قرار میدهد. تا با حل کردن آن مشکل شروع به حرکت کند و به دانایی و قدرتش اضافه شود. و یکی از این مشکلات سخت که سر راه زندگی من قرار گرفت اعتیاد یارِ زندگیم بود که از زمان دانستن این موضوع تا پیدا کردن راه حقیقی درمان همیشه با خودم میگفتم چرا باید برای من این اتفاق بیفتد و فراموش میکردم که چرا زمانی که غرق شادی و لذت بودم این سوال را نمیپرسیدم اما بعد از پیدا کردن راه درست کنگره و آموزشهای نابش این سوال به گونه ای دیگر برایم مطرح میشود که چرا من نه؟ و حال دیگر به این باور رسیدم که خدا جانم حواسش به همه چیز است و اگر من در این مسیر قرار گرفتم و در کنگره هستم زیرا خدا دارد به من و زندگی من نگاه می کند و امید دارم که شایستهی شکر گویی اش باشم.
من نباید فراموش کنم که اگر اکنون با حال خوش دارم زندگی میکنم باید سپاس گزار تمام عواملی باشم که باعث شدند یار زندگیم به درمان برسد و یکی از مهم ترین این عوامل OT است زیرا مرهمی شد برای مسافرم. شاید در گذشته همین OT باعث ذلت یار من و مصرفکنندههای دیگر شده بود اما در کنگره 60 همین ماده، دارویی شد برای درمان اعتیاد مسافرم که بسیار راحت آن را تهیه و مصرف میکرد.
پس منِ عاطفه باید به خاطر این همه نعمتی که کنگره 60 در اختیارم گذاشته، و وجودی که از شوق و آرامش لبریز است و همین آرامش را هم مدیون کنگره هستم، شاکر و سپاس گزار باشم و بدانم سعادت همین است; و هیچ چیز قابل احترام تر از قلبی شاکر نیست.
منبع: لژیون همسفر الهام
- تعداد بازدید از این مطلب :
3430