باید دانست که هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند
زندگی با فراز و نشیب و سختیها و مشکلاتی همانند دریایی است متلاطم که هرلحظه خطر غرق شدن دران ما انسانها را تهدید میکند و ما هرروز ناچار هستیم از این دریای ژرف عبور نمائیام تا به ساحل نجات برسیم.
رسیدن به این ساحل درگرو آشنایی با اصول و قوانین زندگی و صبر و شکیبایی و آگاهی است
وادیهای کنگره نقش بسیار حیاتی و کلیدی در زندگی ما دارند. ارزش و اهمیت این وادیها را تنها کسانی درک میکنند که آنها را بهخوبی یاد گرفته و در زندگی خود اجرایی و کاربردی مینمایند.
در وادی اول تفکر درست چراغ راه ماست و راه را نشان میدهد.
از وادی دوم آموختیم: هر انسانی ارزش و جایگاه خاص خود را دارد و آفرینش او بیهوده و پوچ نبوده و نخواهد بود.
اما وادی سوم «توجه به خویشتن خویش»
این وادی میگوید. هیچکس بهاندازه خودتو به فکر تو نیست قطعاً و مطمئناً تنها کسی که باید به فکر تو باشد خودت هستی، ممکن است انتظار داشته باشی تا دیگران در حل مشکلات به تو کمک کنند یا خداوند باید به تو کمک کند و...
اینها تفکرات منفی و بازدارنده هستند که اجازه موفقیت و پیشرفت را به شخص نمیدهند
توجه به خویشتن خویش یعنی اعتمادبهنفس، یعنی باور فرد نسبت به ارزش و جایگاه خود، یعنی دانستن قدر و منزلت خود و سرانجام نتیجهٔ آن رسیدن به حال خوش میباشد.
یکی از نواقص اخلاقی من توقع داشتن بیشازاندازه از دیگران و خداوند بود، گاهی با خود فکر میکردم که چرا نمیتوانم عاشقانه به دیگران خدمت کنم، به هر کس خدمتی میکردم در برابر از او انتظار و توقع داشتم.
گاهی در مشکلاتم میگفتم: چرا هر چه دعا و نذر میکنم خدا تحویلم نمیگیرد!
از خودم میپرسیدم چرا فلانی که نماز نمیخواند و فلان کارها را انجام میدهد پیشرفت میکند اما منی که مثلاً نماز میخوانم و... چرا خدا کمک نمیکند!
گاهی هیچ اختیاری از خود نداشتم و منتظر بودم که دیگران مشکلات مرا حل کنند و بهجای من تصمیم بگیرند زیرا این روند باعث شده بود که اعتمادبهنفسم ضعیف شده و قدرت تصمیمگیری هم نداشتم.
بعد از ورود به کنگره و شناخت وادی سوم آموختم و یاد گرفتم که: تا وقتی خودم فکری به حال خودم نکنم از دست بقیه کاری ساخته نیست در وهله اول خودم باید به فکر خودم باشم اگر نباشم قطعاً اولین ضربه را از خودم میخورم، آموختم اولین کسی که صدایم را میشنود و به کمک میآید و برایم تصمیم میگیرد خودم هستم و. من متأسفانه با توقع و انتظارات نا بهجا از پدر و مادر و. خداوند به انسانی طلبکار تبدیلشده بودم و این انتظارات باعث شده بود که حرکت درستی نداشته باشم و نتوانم مشکلاتم را حل کنم.
وادی سوم به من فهماند که دست از تفکرات منفی و توقعات بیجا بردار، خودت مشکلات را به وجود آوردهای و خودت هم باید آنها را حل کنی، این باری است بر دوش تو، غر زدن دردی از تو کم نمیکند، درست حرکت کن و این بار را بر زمین بگذار
قطعاً تو تواناییهای زیادی داری بگرد و این تواناییها را پیدا کن
بله ما باید در این وادی به درون و ظرفیت خود نیز توجه داشته باشیم تا بتوانیم کارهایمان را بهموقع و درست انجام دهیم.
تعادل در توقع داشتن از خود و دیگران بیشک باعث خواهد شد تا زندگی بهتری داشته باشیم.
توقع من از خودم باید در حد ظرفیت و تواناییهایم باشد و توقعم از دیگران در حد استفاده از تجربههای آنها و مشورت کردن با آنهاست اما تصمیم نهایی به عهده خود ماست من باید خود مسئولیت کارها و مشکلات و اعمال خود را بپذیرم و تمام دشواریها را بهعنوان بازپرداخت بدهی قبول کنم. باید بدانم که این راه را خودم آمدهام و حالا خودم هم باید مسیر را پیداکرده و بهدرستی بازگشت نمایم.
باید یاد بگیریم که تاوان تخریبها و اعمال ضد ارزشی را باید پرداخت نمائیام
مثلاً تخریبی که درزمینهٔ اعتیاد به وجود آمده با خواستن و تفکر درست قابلحل است تا وقتی خود فرد نخواهد از دام اعتیاد رها شود از دست دیگران کاری ساخته نیست اما وقتی حرکت را جهت درمان آغاز کرد باید قبول کند که تاوان خارج شدن از اعتیاد، درست سفر کردن، حضور بهموقع در کلاس حرف راهنما را گوش کردن، خدمت کردن و.
میباشد و برای طی این مسیر باید هدفمند بود و باقدرت حرکت کرد تا به موفقیت رسید. ما همسفران نیز فکر نکنیم که برای مسافرمان به کنگره میآییم درصورتیکه خودمان مشکلات بسیاری داریم که این مشکلات چه دانسته و چه ندانسته به وجود آمده باشند ولی بههرحال باید یاد بگیریم مشکلاتمان را حل کنیم، مشکلات زندگی، بیماریها و.
گاهی ما نیز غرق در یک عمل ضد ارزشی هستیم (غیبت، دروغ، تجسس کردن و.) اینها نیز جزئی از مشکلات روح و روان ما میباشند که خود آنها را به وجود آوردهایم و برای به تعادل رسیدن لازم و ضروری است که با این اعمال ضد ارزشی نیز بهدرستی مقابله کرده و راه درست را پیدا کنیم و از هیچکس هیچ انتظاری نداشته باشیم؛ به دنبال مقصر برای مشکلات خود نگردیم، قبول کنیم مقصر اصلی خودمان هستیم.
اما گاهی هم تعدادی از مشکلات زندگی امتحان الهی است که باید با صبر و تحمل و دانش و آگاهی از این مشکلات و آزمایشات سربلند بیرون بیاییم و یادمان باشد خداوند بعضی از نعمتها را درون بستهای از مشکلات قرار میدهد که بنده او با حل مشکل وسعی و تلاش به آن نعمت برسد.
پس باید قدم برداشت و قدم اول را برای حل مشکلات تفکر درست است، انرژی خود را صرف غم و ناامیدی و یأس نکنیم و مشکلات را بهصورت مسئلهای قابلحل ببینیم و به این باور برسیم که مشکلات شخصیت ما را ساخته و فرصت مناسبی است تا توانمندیهای خود را بشناسیم.
درنتیجه با بالا بردن سطح دانش و آگاهی خود نیروهای تخریبی و بازدارنده را بشناسیم، کلیه مسئولیت کار وزندگی و مشکلاتمان را از جانودل بپذیریم و سختیها را تحملکنیم. با تفکر مسائل را حل کنیم، ازنظر دیگران هم استفاده کنیم ولی تصمیم نهایی را خودمان بگیریم.
با شروع این وادی آغازهایی را آغاز خواهیم کرد چون طبیعت که همهچیز در آن جریان دارد و ما رمز و راز درست زندگی کردن را باید از آن بیاموزیم.
اگر بتوانیم این وادی را درک و اجرایی کنیم بهراحتی میتوانیم سختیهای زندگی را تحمل و برای حل آنها خود اقدام و حرکت نماییم.
نویسنده: همسفر طاهره
منبع کنگره60: وبلاگ نمایندگی رباط کریم
- تعداد بازدید از این مطلب :
3245