اولین مشارکت؟
(خنده) خیلی سال گذشته یادم نمیاد برای یازده سال پیش هستش
ترس داشتید؟
صد در صد ترس داشتم. اون موقع اینجوری نبود مثل فکر کنم کلاً 25 نفر تو جلسه بودند.
آهان یادم اومد اولین مشارکتم اعلام تازه واردین بود بلند شدم گفتم محمد هستم یک مسافر (نشئه توپ هروئین هم بودم)
آیا حس اولین رهایی رهجو با آخرین آن تفاوتی داشته؟
من هنوزم که بالای سکو میروم زانوهام میلرزه، روز اول میلرزید الآنم میلرزه. من راحت میتونم برای دو میلیون نفر صحبت کنم ولی هنوز که میرم بالا تا گل رهایی رو تقدیم کنم صدام و پاهام میلرزه.
تعداد رهایی رهجو؟
یادم نیست، تا دو سال پیش نزدیک 75 نفر بود ولی آمار جدید ندارم
علت جذب شدن افراد و ماندگاریشان در کنگره چیست؟
در کتاب شریف آمده اگه قرآن را به کوه نازل میکردیم کوه آب میشد و خیلی موقعها این سؤال برام پیش میاومد که چرا من قرآن میخونم آب نمیشم، بعداً به این نتیجه رسیدم که من نمیفهمم قرآن چیه برای همین آب نمیشم اگر بفهمم قرآن چی میگه درب جدیدی برام باز میشه حالا نمیخوام مثال بزنم قرآن رو با کنگره ولی چون کنگره بیشتر حول محور کتاب شریفه و مطالب قرآن رو با زبانی ساده بیان کرده و اینجا اون اتفاق آب شدنه میفته و ما یک درصد خیلی کمی و تو کنگره میفهمیم برای همین پاگیر میشیم.
حال خوش چیست؟
آرامش
راه درمان اعتیاد؟
درمان فقط در کنگره ولی ترک در خیلی جاها
چه علتی میتواند شما رو از کنگره دور کند؟
نزدیک شدن به ضد ارزشها. فکر کنم تا زمانی که عملکردم درست باشه در کنگره هستم ولی زمانی که ضد ارزشهای زندگیام زیاد باشه دور میشم از کنگره
جایگاه نظم در کنگره؟
جناب مهندس اولین راهکار برای مشاوره به تازه واردین را نظم دادن به میزان مصرف و زمان مصرف میداند. حالا چرا این کارو میکنیم، به این علت که اولین لطمهای که اعتیاد به زندگی ما وارد میکنه خارج کردن نظم از زندگی است البته این صد در صد نیست ولی در اکثر افراد مصرفکننده بینظمی وجود دارد برای همین ما بدلشو میزنیم.
اگر هر جا نظم وجود نداشته باشد انگار قسمتی از ریل شکسته و قطار از مسیر منحرف میشود. شاید فکر کنید نظم موضوع کوچکی است ولی خیلی بزرگ و کار آمده.
راهکارهای کنگره فقط برای مسافر است؟
به نظر من راهکارهای کنگره فقط برای مسافر نیست، الآن کتاب جدید عشق تغییراتی درونش داده شده تا مخاطبش همه مردم باشند و یواش یواش همه نوشتههای کنگره به سمتی حرکت میکنه تا فقط برای مصرفکننده نباشه. برای مثال اگر یک همسفر هم نظم در زندگیاش داشته باشه مشکلاتش بسیار کمتر میشود.
نوشتن سی دی چه تأثیری دارد؟
الآن من این همه ساله دارم سی دی و وادی میخونم و گوش میدم ولی زمانی که نوشتم دیدم چقدر برداشتم فرق میکنه انگار خودم بجای جناب مهندس دارم وادی رو برای بار اول مینویسم و خیلی جالبتره وقتی برداشتمو از روی نوشتههام نگاه میکنم خیلی تغییر کرده و بهتر شده.
وادی 14؟
وادی 14 وادی بسیار سختیه از لحاظ رعایت کردن اصولش ولی من از روز اول به این امید اومدم کنگره تا یاد بگیرم محبت کنم
ورزش مورد علاقه؟
راگبی
ماه رمضان؟
بهترین ماه خداست از نظر من، با اینکه گرسنگی و بههمریختگی داره ولی برای من خیلی لذت بخشه
لذتبخشترین خاطره شما از کنگره چیست؟
معطوف به یک نقطه یا یک لحظه نمیشود، وقتی در ذهنت میگردی دنبالش پس یک مورد نیست. یک طیفه و از یک جایی شروع شده و ادامه پیدا کرده، مثلاً ممکنه شروع آن 4 تا جواب به آدمهایی است که احتیاج دارن و در ادامه بغل کردن راهنمایت، رها شدن رهجو و ... و همینطور ادامه پیدا میکنه و این حس شادی و لذت است که نگه میدارد تازهواردی را که با بههمریختگی و بیتعادلی وارد کنگره میشه ولی شب، شنگول میره خونه.
سرسختترین رهجو؟
من زیاد رهجو سرسخت نداشتم. یا نمیان یا اگر بیان، چند روز بعد خودشون میرن، چون میفهمند من آدم سرسختتریم. مثلاً من میبینم رهجوها با راهنما کلکل میکنن. من اصلاً همچین چیزی تو لژیونم ندارم. کلکل چیه، تو یک نفر رو به عنوان راهنما انتخاب کردی، بعد کلکل میکنی باهاش؟! مثلاً میگن اینکه تو میگی اشتباهه، خب تو بیخود کردی انتخابش کردی، وقتی فکر میکنی اشتباه میگه. البته نظرشونو میگن و عیبی هم نداره ولی وقتی جواب منو میبینن که از روی منطق و دانایی هستش، دیگه اصرار کردن معنی نداره و باید از لژیون بره، چون ما برای کلکل کردن نیومدیم، اومدیم که درمان بشیم و به قول جناب مهندس حتی اگه راهنمای ما نمیدونه باید فکر کنیم دانشمندترین آدم رو کره زمینه.
نظر شما درباره دعای کنگره چیست؟
باید یک فرآیندی اتفاق بیفته تا برسیم تازه به اول دعای کنگره که «خداوندا ما در پی هم روان شدهایم» یعنی چه؟ البته نمیخوام بزرگنمایی کنم. یک زمین باید آماده باشه تا دانه پاشیده بشه، گندمی که شما تو زمین خشک بکاری، جواب نمیده. من فکر کنم یکسری کارها باید انجام شود تا به درک این جمله که «در پی هم روان شدهایم» برسیم.
و در کل هر کسی با یک چیزی آرامش میگیرد. یکی با سوره حمد، یکی با آیتالکرسی، منم با دعای کنگره آرامش میگیرم.
راجع به اسامی زیر حس یا نظرتون رو بگید. در یک کلمه یا یک جمله.
مهندس دژاکام: (با تأمل زیاد و لبخند) نمیدونم چی بگم
امین دژاکام: کودک بسیار دانا
مجید سلامی: اسطوره عمل سالم
رضا ترابخانی: اسطوره سیاست و صداقت (جدا از اینکه راهنمام هم بوده)
علی جلالی: (کمی فکر) باهاش خیلی رفیقم، علی خیلی بیشتر از من رکه یعنی خیلی بیکله هستش (با خنده)
سیروس (نشریات): انسانی که در جا زده
علی مندابچی: علی آدمی هست که خیلی دنبال پیشرفته و زمانی کنگره اومد، هم تو زندگی و هم تو کارش خیلی پیشرفت کرد
الیاس قلی پور: حرف گوش کن
تهیه گزارش: همسفر آرش
عدم آگاهی علت اصلی مبتلا شدن به اعتیاد؛ گفتگو با محمد صداقت (بخش اول)
منبع : وبلاگ لژیون همسفر علی
- تعداد بازدید از این مطلب :
2317