گزارش لژیون ویلیام وایت (درمان اعتیاد به مصرف سیگار با متد DST)

به نام خداوند جان و خرد

نهمین جلسه از دور ششم لژیون ویلیام ال وایت (درمان اعتیاد به مصرف سیگار با متد DST) با نگهبانی و استادی آقای علی خدامی  و دبیری مسافر کامران رک در تاریخ 93/8/2 دستور جلسه از فرمانبرداری تا فرماندهی و تولد اولین سال رهایی از سیگار مسافر مهدی حیدری راس ساعت 7:30 در محل پارک طالقانی مقر ورزشی کنگره 60 تشکیل گردید.

استاد

کنگره 60 معتقد است که اعتیاد از ترکیب انسان و مواد مخدر تشکیل می‌شود ، ما اگر بخواهیم اعتیاد را درمان کنیم می‌بایست اعتیاد را بشناسیم ، اگر بخواهیم اعتیاد را بشناسیم می‌بایست عوامل به وجود آورنده آن را بشناسیم ، همان انسان و مواد مخدر.

هرکدام از ما اعتیاد را تا حدودی می‌شناسیم ، اما در مورد انسان اطلاعات خوبی نداریم ، کنگره60 آمده و برای ما کار راحت کرده است و شناخت انسان را به‌طور بسیار راحتی در اختیار ما گذاشته است ، علم و دانش در کنگره60 تا جایی که ممکن است ساده می‌شود و بعد در اختیار مات گذاشته می‌شود ، به همین دلیل است که ما مفاهیم را درک می‌کنیم و متوجه می‌شویم ، ما با هر رده تحصیلی مفاهیم را در کنگره60 متوجه می‌شویم و این از نشانه‌های حق بودن مطلب است ، کلام حق همیشه ساده و قابل‌درک می‌باشد.

کنگره 60 انسان را تا جایی که ممکن است به‌صورت ساده بیان می‌کند و می‌گوید برای شناخت انسان می‌بایست آن را به دو بخش تقسیم نمود ، صور آشکار و صور پنهان ، اگر دقت کنیم می‌بینیم که در هر دو بخش ما اطلاعت بسیاری خوبی در اختیارداریم ، در صور آشکار سیستم ایکس و سیستم عصبی  را شناختیم  ، که در این قسمت از اطلاعات بسیار بالایی برخوردار می‌باشیم و در بعضی جهات با پزشکان هم برابری می‌کنیم و یا از آن‌ها بالاتر می‌باشیم ، در صور پنهان هم که کنگره60 حرف اول را می‌زند و پیشگام می‌باشد ، نفس ، عقل و تفکر به‌راحتی برای ما شکافت ، و عملکرد آن را برای ما توضیح داد .

مسئله درمان اعتیاد کار ساده‌ای نیست ، مسئله پیچیده است ، چرا ؟ برای اینکه اعتیاد در درون خود شخص می‌باشد ، برای اینکه در این مبارزه هم حریف خودتی و هم مبارز ، آن‌کسی که باید شکست بدهی خودتی و آن‌کس که باید پیروز شود خودتی ، به همین دلیل مسئله پیچیده است ، کنگره مسئله را از صور پنهان و آشکار برای ما توضیح می‌دهد ، سی‌دی‌ها ، وادی‌ها و کتاب برای همین است که ما بهتر با این اوضاع‌واحوال آشنا شویم.

یکی از این موضوعات مسئله از فرمان‌برداری تا فرماندهی می‌باشد که مستقیماً به انسان مربوط می‌شود ، انسان موجود است که در بعضی از موارد نمی‌تواند فرمانده خود باشد ، ما می‌دانیم از خودفرمانی تا فرمان فاصله بسیار زیادی است ، آن فرمانی که من خودم به خودم می‌دهم تا فرمانی که یک فرمانده بیرونی به من می‌دهد بسیار متفاوت می‌باشد ، البته این نقض‌کننده فرماندهی ما بر خودمان نمی‌شود ، ما برای اینکه بتوانیم افراد را در بیرون هدایت و فرماندهی نماییم می‌بایست از فرمان‌برداری شروع نماییم ، برای اینکه حریف اعتیاد شویم می‌بایست فرمان‌بردار باشیم ، افرادی که در کنگره به جایگاه خدمتی می‌رسند افرادی هستند که در سطوح پایین‌تر فرمان‌بردارهای خوبی بوده‌اند و فرمان را اجرا کرده‌اند.

ما در مسئله درمان اعتیاد می‌بایست فرمان‌بردار بی‌چون‌وچرای کنگره60 و راهنما باشیم ، در چارچوب درمان و نه در جای دیگر ، ما باید فرمان‌بردار پروسه درمانی باشیم .انسان به‌راحتی خود را فریب می‌دهد اما یک فرمانده بیرونی این موضوع را می‌بیند و از آن جلوگیری می‌نماید ، کاری که خود شخص متوجه آن نمی‌شود.به همین خاطر است که می‌گوییم برای درمان اعتیاد می‌بایست فرمان‌بردار راهنما و کنگره 60 باشیم.

من تولد مهدی عزیز را تبریک می‌گویم ، اگر فردی در کنگره60 به درمان برسد یک کار گروهی انجام می‌شود ، مهدی از بچه‌های فرمان‌بردار می‌باشد که این دستور جلسه مطابق با عملکرد آن می‌باشد ، در مسئله سیگار هم مهدی با تمام وجود می‌خواست که از مصرف سیگار رها شود و در این زمینه زحمات بسیاری کشید.

عباس :

کار ما الگوبرداری از پیشکسوتان می‌باشد ، این انرژی لژیون است که ما را هدایت می‌کند ، من خدا را شکر می‌کنم که از ابتدا حرف‌های بزرگ‌ترهای خود را گوش کردم و توانستم به درمان سیگار برسم ، مهدی از رهجو های خوب است و همه شما او را می‌شناسید ، او سر 21 روز می‌آمد و پله خود را می‌گرفت و همه کارها و مراحل سفر او بسیار مرتب می‌باشد ، لژیون سیگار در نمایندگی شادآباد می‌باشد ، ما باید بدانیم که یکی روزی به درمان می‌رسیم و یک روزی می‌بایست آن را به دیگران انتقال دهیم ، از همه‌چیز مهم‌تر این است که اطلاعات را به دیگران انتقال دهیم.

مهدی

وقتی انسان خود را در سقوط می‌بیند شروع به‌جز فز کردن ، اما باید این را بدانیم هر سقوط برای ما شروع یک پرواز جدید می‌باشد ، من با تخریب بسیار بالایی وارد کنگره شدم و هیچ فرمان‌برداری از هیچ‌کس نداشتم ، من فرمان‌برداری خودم را هم نداشتم ، من با ورود به کنگره با این جمله برخورد کردم که می‌بایست فرمان‌بردار باشم ، راهنما من را در آغوش گرفت و توانستم حرکت کنم.

اعتیاد را درمان کردم و بعد برای درمان سیگار زور می‌زدم اما متأسفانه نتیجه نداشت ، زیرا من الگویی نداشتم ، اما زمانی که مهندس حرکت کرند و دیگر افراد ، دیدم که الگو هست و من هم می‌توان حرکت کنم و به درمان برسم ، راهنما انتخاب کردم و توانستم به رهایی برسم.

درمان اعتیاد زمانی کامل می‌شود که سیگار را درمان کنیم ، ما سرباز کنگره هستیم و برای ما فرق نمی‌کند فرمان چیست ، ما فرمان‌بردار باز کردن بندهای نیروهای اهریمنی هستیم .از راهنمای درمان سیگارم آقای عباس آقایی تشکر می‌کنم ، از آقای نادری راهنمای درمان اعتیادم تشکر می‌کنم ، از آقای خدامی نیز بسیار سپاس گذارم

با احترام کامران رک