English Version
English

محرم، عزاداری یا وقت گذرانی؟

محرم، عزاداری یا وقت گذرانی؟

به نام نامی خالق یکتا

السلام و علیک یا سید الشهدا (علیه السلام)

چرا شب های محرم به هیئت میروم...!؟

سلام دوستان مازیار هستم یک مسافر

یکی از آموزش‌های ما در کنگره 60 بازی در آگاهی می‌باشد.

من کار می‌کنم که در آمدی برای انجام امورات و ... خود به دست بیاورم.

به دانشگاه می‌روم برای به دست آوردن علم مورد نظر به جهت آغاز نمودن ساختارهای آینده خود.

به مسجد می‌روم برای انجام تکلیف معین شده از طرف خداوند (خواندن نماز).

حال من در ماه محرم به حسینیه می‌روم برای عزاداری و سوگواری کردن.

حال تعدادی سؤال پیش می‌آید که:

چرا عزاداری می‌کنم؟

برای چه کسی عزاداری می‌کنم؟

آیا واقعاً قصد من عزاداری کردن است؟

اصلاً محرم را برای چه دوست دارم؟

بازی در آگاهی ما می‌تواند به طور کامل پاسخ سؤالات فوق را بدهد.

از نظر اینجانب، ماه محرم فرهنگ اشتباهی را در جامعه امروز با خود دنبال می‌کند که باعث دور شدن از موضوع اصلی و عزاداری گردیده است.

 

اگر دقت کرده باشید حدوداً چند ماه قبل از شروع ماه محرم تمام باشگاه‌های زیبایی اندام پر می‌شوند.تمام آرایشگاه‌ها در ماه محرم رونق کاسبی پیدا می‌کند.بنابراین این صدای پای کاروان کربلا نیست...!

رنگ آرایش غلیظ صورت‌هاست، صدای تق‌تق پاشنه بلندهاست، صدای یا علی گفتن پسری است که برای تظاهر و چاپلوسی به زیر علامت رفته است، صدای جا انداختن میله علامت در گلدان هیکلی پسری است که چشم و حواسش به‌جای انجام کارش نزد افرادی است که او را نگاه می‌کنند، صدای بلند پخش نوحه از سیستم‌های ماشین‌هاست و صدای ... .

این فرهنگ و انجام این کارها به چه دلیل است؟

به دلیل این است که گروه زیادی از جامعه امروز ماه محرم را برای عزاداری و سوگواری نمی‌خواهند.بلکه برای خوش گذرانی، برای افراد مصرف کننده نشئه بازی، بلند کردن صدای پخش نوحه و پایین کشیدن شیشه‌های خودرو، بی‌حیایی، چشم چرانی و دیگر ضد ارزش‌های موجود مورد استقبال قرار می‌گیرد.به عبارتی می‌توان گفت محرم را دوره‌ای برای خوش گذرانی خود می‌خواهم.اگر من به هیئت رفته و برای امام حسین سینه می‌زنم، در مرحله اول باید امام حسین را بشناسم؟

اما آیا واقعاً او را می‌شناسم؟

به غیر از اینکه او و یارانش 72 نفر بودند و در صحرای کربلا شهید شدند چیز دیگری میدانم؟

آیا میدانم که او را برای چه سر بریدند؟

آیا میدانم که وی چرا با یزید بیعت نکرد و با لشگریانش وارد جنگ شد و خود و خانواده‌اش را آواره نمود؟

نابودی زندگی انسان‌ها ریشه در فرهنگ اشتباه دارد.

متأسفانه امروزه به علت پرداختن به حاشیه‌ها و جاذبه‌های دنیا و هوا و هوس، این ماه‌های مبارک در سال، فرهنگی را با خود دنبال می‌کنند که از اصلیت موضوع در این فرهنگ‌ها هیچ‌گونه نشانه‌ای وجود ندارد و صرفاً بهانه یا به عبارتی توجیه و تبرئه‌ای گردیده برای انجام هر کاری که دلمان می‌خواهد.(پشت این ماه‌ها خود را پنهان نموده‌ایم).

اما اگر به‌صورت خالصانه بخواهیم این ماه را عزاداری نماییم شرط اول از نظر کنگره 60 این است که دارای تعادل باشیم.مسافران سفر اول که از تعادل کافی (به‌صورت موقت "امسال") برخوردار نیستند انجام این کار در طول سفر اول برایشان امکان پذیر نمی‌باشد.

به علت اینکه مقدار جیره مصرفی در طول سفر اول به اندازه لازم برای انجام امورات روز مره می‌باشد، بنابراین اگر از حد کار کردن و صرف انرژی تعیین شده توسط راهنمای خود برای بدن، کار مضاعف از بدن و ذهن خود برای عزاداری‌ها و شب زنده داری‌های شب‌های محرم بکشند، سفرشان از ترتیب خارج شده و باعث احساس خماری می‌گردد.

ما می‌خواهیم در ماه محرم خلاف جهت فرهنگ اشتباه جامعه حرکت نماییم و این کار به نسبت سخت می‌باشد و تنها با به کار گیری دانایی‌هایمان امکان پذیر است.خلاف جهت آب شنا کردن در رودخانه کاری سخت و بسی مشکل می‌باشد.تلاش مضاعف می‌طلبد که همراه با دانایی باشد.بیشتر آموزش‌هایی که ما در کنگره می‌گیرم در لحظه به کارمان می‌آید.برای مثال فرض کنید در مقابل شیر درنده‌ای ایستاده‌اید.در آن لحظه میدانید که باید برای نجات جان خود، از دست شیر فرار کنید.اما میدانید که تلاش برای فرار کردن از دستان شیر کاری غیرممکن می‌باشد، چون شیر قطعاً به دنبال شما خواهد آمد.در این لحظه با توجه به آموزش‌هایی که قبلاً گرفته‌اید باید آرام‌آرام خود را از خطر دور نمایید و این کار مشکل می‌باشد و شاید تلاش زیادی برای به کار گیری آموزش‌هایتان بخواهد.بنابراین برای اینکه خود را از خطر دور نمایید باید از موقعیت‌هایی که باعث تحریک شدن شما می‌شود با دانایی و تلاش بسیار فرار نمایید.مثلاً اگر احساس می‌کنید که چای و نبات‌های چایخانه‌ها در محرم سبب یادآوری خاطرات دوران مصرف شما می‌شود، به هیچ وجه نباید به آن‌ها نزدیک شوید.اگر هیئت یا حسینیه‌ای که در سال‌های قبل در آن عزاداری می‌کردید و تمام دوستان و آشنایان دوران مصرف شما در آن هیئت هستند، نباید به آنجا بروید.حتی اگر خوردن یک عدد خرما، یک غذای نذری و ... که موجب یادآوری روزهای الست شما می‌شود و سبب تحریک می‌گردد هم باید فرار کنید.یادتان باشد که نفس اماره انسان هیچ‌گونه مزاحی با ما ندارد و به ماهرانه‌ترین شکل ممکن انسان را فریب می‌دهد.افرادی بودند که در طول سال به هیچ وجه مواد مخدر مصرف نمی‌کردند، اما در ماه محرم به مصرف مواد مخدر روی می‌آورند.نیروی بازدارنده در این ایام (مخصوصاً ایام دهه اول ماه محرم) کار خود را بسیار ماهرانه‌تر انجام می‌دهند.به علت اینکه می‌دانند در این روزها و شب‌ها فرصت اغفال کردن انسان‌ها برای انجام کارهای ضد ارزشی نسبت به‌روزهای عادی بیشتر است.بنابراین باید حواسمان به‌خوبی جمع باشد که از آموزش‌ها و دانایی‌های خود به نحو احسن استفاده کنیم.اما نکته حائز اهمیت اینجاست که اگر محرم را نوعی آزمایش برای خود قرار دهیم، پس از اتمام محرم، مسافرانی که فرمان‌بردار بوده و مثل همیشه مطیع دستورات راهنمای خود بوده‌اند به حال خوش و ماندگاری دست پیدا می‌کنند که به هیچ عنوان قابل قیاس با لذت آنی و زود گذر نشئه بازی در شب‌های محرم نخواهد بود.همان‌طور که میدانید برای به دست آوردن لذت‌های بزرگ، باید از لذت‌های کوچک گذر کرد.بنابراین من لذت نشئه بازی در شب‌های محرم را می‌بخشم تا هستی و کائنات هم لذتی بزرگ‌تر که همان حال خوشی ماندگار است در آینده به من هدیه کنند.

نکته بسیار مهم دیگری که وجود دارد این است که بعضی از رهجوها هر سال قبل از شروع ماه محرم به راهنمای خود میگویند که من چندین سال است در محلمان هیئت دارم، پدرم هیئت دارد، تکیه دار محلمان هستیم، چایخانه داریم و ... .

اما هیچ‌کدام از این موضوعات به رهایی و به تعادل رسیدن فرد مصرف کننده نمی‌ارزد.در طول سفر اول این موضوعات هیچ‌گونه اهمیتی از نظر کنگره 60 ندارد، به دلیل اینکه زمانش زمانی است که مسافر سفر اول وارد سفر دوم شده و به تعادل کافی و لازم برای انجام امورات خود رسیده باشد.از نظر کنگره 60 برای مسافران سفر اول درمان اعتیاد در اولویت می‌باشد.هیچ موضوعی نباید قالب بر سفر باشد و تنها فکر مسافر در طول سفر اول باید به درمان رسیدن خودش باشد.به عبارتی میگوییم (اول به درمان و تعادل کافی برسم، سپس بیرق عزاداری امام حسین را علم کنم).این فرصت تنها فرصت خوب سفر کردن است و هیچ چیز نباید مانع راه بشود.به مثال ذیل توجه نمایید:

اگر شما در هنگامی که پزشکی در حال انجام جراحی قلب می‌باشد با صدای بلند قرآن بخوانید، آن پزشک قطعاً به قرآن خواندن شما توجهی نخواهد کرد، بلکه شاید از انجام این کار عصبانی شود.ما نمی‌توانیم در مورد پزشک چنین قضاوت کنیم که او خدا را قبول ندارد.قرائت قرآن در آن لحظه که یک لحظه بیراهه رفتن ذهن پزشک می‌تواند سرنوشت یک فرد یا یک خانواده را تغییر دهد، نه تنها جایز نیست، بلکه صاحب کلام قرآن هم راضی به انجامش در آن شرایط نخواهد بود.

بنابراین در طول سفر اول زمان عزاداری و هیئت رفتن برای مسافران نیست.

"هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد"

توجه داشته باشید که پس از اتمام ماه محرم افرادی که به دستورات عمل کرده‌اند کاملاً حسشان به دیگران (مخصوصاً راهنما) منتقل شده و دیگران از رنگ رخسار آن‌ها به درونشان رسوخ خواهند کرد.اگر به دستورات عمل کرده باشند دیگران متوجه می‌شوند و اگر عمل نکرده باشند، باز هم اطرافیان متوجه اوضاع خواهند شد، حتی اگر دروغ گفته و حس دیگران را تکذیب کنند.

"صدای رفتار بسیار بلندتر از صدای گفتار می‌باشد"

مسافران عزیز سفر دوم هم دقت داشته باشند که لذت‌های زودگذر شیرین‌ترین چیزی است که انسان را به بیراهه می‌کشاند. اگر احساس می‌کنند که به هیئت بروند، آنجا عواملی وجود دارد که باعث تحریک شدن آن‌ها می‌شود، باید از رفتن به هیئت و مجالس عزاداری خودداری نمایند.

"از موقعیت‌هایی که باعث تحریک و یادآوری خاطرات خوش دوران مصرف می‌شود باید گریخت"

نکته دیگر افراد، دوستان و رفیقانی هستند که با آن‌ها به هیئت می‌رفتیم.توجه داشته باشید که حضور در جمعی از دوستان که تعداد زیاد، یا حتی یک نفر از آن‌ها مواد مخدر مصرف کرده باشد، بسیار خطر آفرین بوده و قطعاً سبب تحریک می‌گردد.

امیدوارم که از آزمون و خطای شب‌های محرم بتوانیم سربلند خارج شویم و به لذت جاودانه سربلندی آن رسیده و از زندگی در آگاهی و تعادل خود نهایت لذت را ببریم.

اگر خواستار انجام کاری بودیم حتماً آن کار را در آگاهی استیضاح نماییم و سپس با حکم عقل انجامش دهیم.

اگر خواستار رهایی، تعادل و آرامش باشیم باید در طول سفر اول کاملاً مطیع دستورات راهنمای خویش باشم و به‌صورت مطلق فرمان‌بردار او باشیم تا در آینده به ‌فرماندهی لایق تبدیل شویم.

از وعده‌های دروغین نفس اماره فرار کنیم که نفس اماره مخرب‌ترین نفس‌هاست و به‌فرمان عقل که همان انجام فرامین خداوند است عمل نماییم.

یادمان باشد که شیطان همیشه در کمین است و به زیباترین و ماهرانه‌ترین شکل ممکن وارد افکار و اندیشه انسان خواهد شد.

"مخصوصاً در این ایام"

 

93/07/29

مازیار اعرابی

بدرود

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .