فرماندهی یک هدف است در واقع یک مسیر را مشخص میکند که از کجا شروع کنیم و به کجا حرکت کنیم فرماندهی در معنی این است که یک انسان به یک سری از نیروها احاطه داشته باشد و قادر باشد کاری را که از خود میخواهد به انجام برساند؛ و همینطور از دیگران بخواهد تا کاری را انجام دهند فرماندهی خواسته درونی است و همه انسانها دوست دارند که آن جایگاه را داشته باشند و در واقع می خواهد به نیروی خود مسلط شود و این تسلط درونی است.
وقتی خداوند انسان را میآفریند آن را در یک دو راهی قرار میدهد که یکی راه ضد ارزشها و تاریکیها وکارهای منفی و دیگری روشنایی و حرکت درراه صراط مستقیم است و به دنبال آن یک نیروی عظیمی بنام اختیار به او واگذار میکند که خود انتخاب کند که در چه مسیری قرار گیرد و این فرماندهی در یک انسان سالم و یک انسان دچار بیماری اعتیاد فرق میکند.
یکی از مهمترین اتفاقی که در فرایند اعتیاد برای فرد مصرفکننده روی میدهد از دست دادن اختیار و فرماندهی شهر وجودی است یا به عبارتی اساسیترین مکانیزم های تعادل و سلامتی را در بخش جسم – روان و جهانبینی هدف قرار میدهد انسان را بیمار و از تعادل خارج میکند یک مصرفکننده مجبور است مصرف کند نه برای سرخوشی و نه برای لذت طلبی و اعتیاد برای او تعین تکلیف میکند که چهکاری را انجام دهد کجا برود و باکی رابطه برقرار کند یا بهعبارتیدیگر بیمار اعتیاد فرماندهیخودش را ازدستداده است و نمیتواند با اختیار خودش یک روز مصرف نکند چون در این صورت بدترین حالت خماری به او دست خواهد داد؛ و مجبور است که برای حفظ تعادل نسبی خود مواد مصرف کند؛ و این وابستگی و فرمانبرداری روزبهروز بیشتر خواهد شد؛ بنابراین اختیار و فرمانده او نیروهای شیطانی و اهریمنی است. حال موقعی که یک فرد در مقابل نیروهای اهریمنی قد علم کند و درعمق وجود خود خواهان رهایی باشد.
چون نیروهای شیطانی نیز نیاز به انرژیدارند به این راحتی از سرباز سراپا گوشبهفرمان او که هر چیز ضد ارزشی را بدون چونوچرا به اجرا درمیآورد نمیگذرد بلکه با حیله و ترفندهای جدید و بهظاهر زیبا او را از حرکت درراه درست بازمیدارد؛ و به همین جهت است که میگویند درمان اعتیاد سخت است و پوست انسان کنده میشود. حال برای خروج از تاریکیها بایستی برعکس عمل قبل عمل کرد. ابتدا از فرمان نیروهای شیطانی سرپیچی کرد یا به عبارتی نه گفتن را خوب بلد شد و در صراط مستقیم حرکت کرد؛ و اگر فرد اولین قدم را برداشت و بهقولمعروف دوستی خود را ثابت کرد قطعاً نیروهای الهی دست یاری بهسوی او دراز خواهند کرد و او را در این راه درست حمایت خواهند کرد.
در این زمان است که فرد با استفاده از روش درست و اصولی با صبر و استقامت و تلاش میتواند با کمک نیروهای الهی از محکمترین سد نیروهای اهریمنی و بازدارنده عبور کند و بهرهایی برسد.
در این مرحله که با درمان درست جسم – روان جهانبینی به تعادل رسید فرماندهی شهر وجودی به خود شخص واگذار میشود. دیگر بدون فکر کاری نمیکند بلکه ابتدا فکر میکند و تمام مراحل کار را میسنجد سپس اقدام به انجام کاری میکند. فرماندهی شهر وجودی انسان چیز کمی نیست و تنها شایسته انسانهای صالح میباشد؛ یعنی هیچ قیدوبندی بین او و شیطان وجود ندارد مگر اینکه هر چه شیطان به او نزدیک میشود فرد از او متنفر و گریزان است و با اعمال درست خود شیطان را از خود دور میکند؛ و اما رسیدن به این فرماندهی شهر وجودی خویش همانطور که قبلاً اشاره شد به حرف نیست شوخیبردار نیست. میخواهیم بهفرمان عقل نزدیک شویم و فرماندهی خود را به دست بگیریم و به آنجایی برسیم که از آن انشعاب یافتهایم و رسیدن به این عمل خیلی سخت و طاقتفرسا است و این احیای دوباره اگر با کمک نیروهای الهی همراه نباشد روبهزوال است.
برای رسیدن به این هدف در پروسه درمان اعتیاد به روش DST کنگره 60 بایستی فرمانده خود را عوض کرده و فرمانبردار خوبی شد. در کنگره 60 فرمانده یک رهجوی خواهان درمان اعتیاد راهنمای اوست.
راهنما کسی است که درگذشته فرمانبردار خوبی بوده و این راه پرپیچوخم و سخت را عبور کرده و راهبلد شده و اکنون بهفرماندهی رسیده است. حال اگر بخواهیم و بتوانیم در مسیر درمان شاگرد خوبی برای راهنما باشیم و دستورات او را بهموقع اجرا کنیم و در صراط مستقیم حرکت کنیم مطمئن باشیم که به رهایی و بهفرماندهی خویش خواهیم رسید. فرماندهی شهر وجودی خویش و نزدیک شدن به فرمان عقل که شکلگیری آن در درون شروع میشود و درنهایت خود را در عملکرد و وضعیت بیرونی ما خود را به نمایش میگذارد؛ و میتوانیم نتیجه آن را در رفتارها و زندگی بیرون ببینیم. البته باید توجه کرد که فرماندهی شهر وجودی از مسائل کوچک شروع میشود بهعنوانمثال آیا بهموقع از خواب بیدار میشویم... سر موقع جیره را مصرف میکنیم... آیا بهموقع در جلسات کنگره 60 حضور پیدا میکنیم کسی که بهموقع در جلسه شرکت نمیکند زمان و مقدار مصرف جیره را رعایت نمیکند کسی که یک ونیم ساعت نمیتواند در جلسه باشد و مرتب بیرون رفته و سیگار میکشد چطور میتواند از فرماندهی صحبت کند چطور از رهایی حرف میزند رسیدن به درمان اعتیاد مخصوص انسانهای مسئولیتپذیر است.
انسانهایی که فرمانبرداری را خوب آموختهاند و به مسئولیت خودآگاه هستند؛ و از سخن به نقطه عمل حرکت میکنند. امیدوارم همه مسافرین با حرکت در صراط مستقیم و گوش دادن بهفرمان راهنما بهفرماندهی شهر وجودی خویش دست یابند و تعادلی که مدنظر کنگره 60 است برسند.
با احترام: همسفر علی عامری
منبع گنکره60: وب لژیون مسافر علی امانی
- تعداد بازدید از این مطلب :
2092