دستور جلسه این هفته از فرمانبرداری تا فرماندهی میباشد که یکی از دستور جلساتی است که به هر مصرفکنندهای تفهیم میکند که اگر میخواهد فرمانده کاملی باشد باید فرمانبرداری کند به عبارتی هر آنچه را که راهنمای درمان اعتیاد به او میگوید موبهمو اجرا کند تا روزی فرمانده لایقی برای شهر وجودیش گردد.
میخواهم ابتدا به فلسفه وجودی فرمانروائی انسان اشارهکنم که فرمان خداوند یا قدرت مطلق در سراسر کیهان و برای همه موجودات بیچونوچرا قابلاجراست و ذرهای از این الطاف الهی در انسان به ودیعه گذاشتهشده تا بر سرتاسر کیهان وجودی خودش فرمانروائی کند و هرگونه دستوری داد بلافاصله اجرا گردد.
بهطور مثال اگر به دهان فرمان دهد که بسته شو، بسته شود اما همیشه و در همه حال این فرامین قابلاجرا نیست چراکه اعتیاد از این خاصیت استفاده میکند و برای اینکه خود را بر شخص تحمیل کند اولین کاری که انجام میدهد این است که این فرماندهی را از انسان میگیرد و جایگزین فرماندهی انسان میشود و تمام اعمال و رفتار و گفتار انسان را تحت شعاع خود قرار داده فرهنگ خود را به شخص تحمیل میکند و یک کودتای بیسروصدا را بدون اینکه فرد بداند انجام میدهد و زمانی میرسد که فرد میخواهد کارهایش را انجام دهد، مسافرت برود، زود از خواب بیدار شو دو... درحالیکه نمیتواند و اینجاست که میفهمد مانند فرمانروائی شده که هیچ اختیاری از خود ندارد و باید در گوشهای پناهنده شود تا دوباره نیروهای ازدسترفتهاش را جمعآوری کند و با علم و درایت بتواند دوباره بر اریکه سلطنت بنشیند.
ای بیخبر بکوش که صاحبخبر شوی تا راهرو نباشی کی راهبر شوی دست از مس وجود چو مردان ره بشوی تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی
آری این حکایت زندگی هر مصرفکنندهای است که اعتیاد بهآرامی جلو میآید و زمانی فرد متوجه میشود که دیگر کار از کار گذشته است؛ اما در کنگره 60 این دستور جلسات بهقدری ماهرانه و در کنار هم چیده شدهاند و مفاهیم زیادی حمل میکنند که نگو و نپرس.
در کنگره تا فرمانبردار خوبی نباشی هرگز فرمانده خوبی نخواهی شد. بهطور مثال اگر راهنمای درمان اعتیاد به رهجویش گفت باید ساعت 11 شب در خواب باشی و انجام داد فرمانبرداری کرده و در آینده مشکلی با خواب شب و نظم و انضباط ندارد یا راهنما میگوید باید ساعت 5 در جلسه باشی، مشارکت کنی، خدمت کنی، اعلام سفر کنی یا باید روزهای فرد در جلسات صبحگاهی پارک لاله حضورداشته باشی و هر آنچه را که راهنما در راستای درمان اعتیاد به رهجو گفت اگر رهجو این کارها را انجام داد و فرمانبرداری کرد در آینده بهسلامتی و تعادل در جسم، روان و جهانبینی که همانا مثلث درمان در کنگره میباشد میرسد به قولی کنگره میگوید تا فرمانبردار خوبی نباشی فرمانده خوبی نخواهی شد راهنمایان کنگره 60 بر اساس نقطهضعفهای رهجویان خود برای آنها نسخه تجویز میکنند و مثلاً برای کسی که مشکل خواب دارد پارک لاله بهترین داروست حالا اگر رهجو اجرا کرد آن وقت است که مشکل خوابش حل میشود و حاکم بر ساعات خوابوبیداری و نظم و انضباط و برنامهریزی برای امور جاری روزانهاش میگردد، این حاکم شدن هیچگاه یکباره اتفاق نمیافتد همانگونه که از دست دادن آن یکباره نبود و در طی 10 تا 11 ماه تلاش و کوشش و اجرای دستورات کنگره 60 میتوان به قسمت اعظم فرماندهی و به درمان رسید.
فرماندهی درواقع یک مسیر است که یک نقطه ابتدائی دارد برای شروع و باید این مسیر را طی کرد مثلاً من میخواهم اعتیادم را درمان کنم نقطه ابتدائی آن میشود این خواست درونی در ادامه باید در مسیر درمان قرار بگیرم و به حرفهای راهنما عمل کنم اگر که میخواهم موفق شوم و به فرماندهی برسم و این موفق شدن هم در درون و هم در برون باید اتفاق بیفتد یعنی من برای درمان اعتیادم فرامین راهنما را اجرا میکنم یکپنجم موادم توی هر پله کم میشود این در برون یا در ظاهر اتفاق میافتد اما در درون باید یکپنجم به دانائی من اضافهشده باشد و اندکی توانسته باشم بر آن افکار و اندیشه هائی که یک روز مواد از من دزدیده است احاطه پیداکرده باشم و در ادامه و تکرار این پلههاست که فرمانروائی بر شهر وجودی اتفاق میافتد.
به دست گرفتن فرماندهی کار خیلی خیلی مشکلی است و بهای سنگینی دارد و فرد باید پرداخت کند اگر میخواهد فرمانده خوبی باشد. یک مثال بزنم در طول تاریخ فرماندهان زیادی بر کشور ما حکومت کردهاند و تنها نام چند تن از آنها در برقراری امنیت و آسایش و لایق بودن در تاریخ ماندگار شدند، اگر قرار است فرمانده این گله شهر وجودی باشیم برای اینکه انسان یک گلهدار است و میلیاردها سلول در شهر وجودیش زندگی میکند لازم است فرمانبردار خوبی باشد تا اگر روزی فرمانده شدیم فرمانده لایقی باشیم نه از آنها که در طول تاریخ شاهد هستیم که بخشی از سرزمین مان را به تاراج دادهاند
با احترام کمک راهنما حسن غفوری
منبع کنگره60
- تعداد بازدید از این مطلب :
5012