سلام دوستان رضا هستم یک مسافر
خیلی خوش حال هستم و خیلی غافل گیر شدم و این موضوع را نمیتوانم پنهان کنم و از شما خیلی ممنون هستم. به واسطهی این 13 سالی که تشکیل لژیون دادم از خداوند ممنونم و از بچههایی که من را قبول کردند و در لژیون من آموزش گرفتند و فرصت خدمتگزاری را به من دادند، تشکر میکنم. امر کمک راهنمایی هم کار خیلی سختی است و هم خیلی آسان؛ به این بستگی دارد که چگونه با آن کنار بیاییم. در انجام این مسئولیت سعی کردم که بهخوبی خدمت کنم و اول از همه تلاش کردم که حال خودم خوب شود و بعد اینکه تغییر مثبت در حال دیگران ایجاد کنم. سعی کردم که اول از بچهها یاد بگیرم و بعد اگر موردی هم بوده به آنها آموزش بدهم. هم رهجو ها و هم راهنماها قدر جایگاهشان را بدانند، چون این جایگاهها به راحتی در اختیار هر کسی قرار نمیگیرد و باید لطف خدا شامل حالشان بشود که بتوانند خدمت کنند. از فرصتهای خدمتی که به ما دادهاند بهخوبی استفاده کنیم و نگذاریم که فرصتها از دست بروند. امیدوارم که راهنمای خوبی بوده باشم و دوست خوبی برای همه.
بعد از سخنان ایشان چند تن از کمک راهنماهای شعبه مانند بابک لطفی، فرشید تفرشی و راهنماهای عزیز مانند محمد صداقت و کوروش آذر پور در لژیون ایشان حاضر شدند و از سخنان ایشان استفاده نمودند.
مصاحبه با آقای ترابخانی دیدبان محترم کنگره 60 مورخ 1393/7/23
قدیمیترین لژیون روزهای دوشنبه به شکل غافلگیرانهای تحویل داده شد، از حستان برایمان بگوئید.
شرایط کنگره پیشرونده است و با شرایط کنگره باید جلو برویم و تعداد کمک راهنماهای کنگره زیاد شده است و هر کدام از ما قدیمیترها باید میدان را برای جدیدترها باز کنیم.
روز دوشنبه بهواقع سورپرایز شدم و تشکر میکنم از همهی بچهها و مرزبانان عزیز.
در کل هر شخصی که در خدمتش جاری و پیشرونده باشد، در کنگره جایگاه دارد و محبوب خواهد بود. امیدوارم که تا امروز خوب خدمت کرده باشم و میدانم که تازه از این به بعد کارهایم زیادتر خواهد شد، با توجه به تعداد زیاد کمک راهنماها و راهنماهای عزیز. چون معیار کاری ما و لژیونها به شکل سنتی نیست و همگی باید طبق پروتکل و نوشتارها و بهروز کار کنیم.
شما دقیقاً چند سال لژیون داشتید؟
من در اسفند ماه سال 79 به رهایی رسیدم و در آن زمان هر راهنمایی یک کمک راهنما داشت و در اردیبهشت سال 80 به کمک راهنمایی آقای سلامی مشغول به خدمت شدم و بعد از تغییر در روش لژیون داری، تشکیل لژیون دادم.
آقای ترابخانی، آیا این سالها خیلی زود گذشت یا نه؟
بله خیلی زود و خوب گذشت و خودم هم نمیدانم که با آشنایی با کنگره چه اتفاقی در زندگی من افتاد و یک حس خوب و شیرینی در زندگیام همراه من شد. در کنگره یاد گرفتم که زمان را مدیریت کنم و همیشه هدفمند باشم و هیچ زمانی را بیهوده نگذراندم و اصولاً اگر برنامه ریزی نداشته باشیم، زمان دیر میگذرد. در کنار این خدمت گذار بودن فاکتور خیلی مهمی است و این که بیاموزی و به واسطهی آن آموزش هم بدهی. این روند حال خوش کم نظیری را برای من ایجاد میکرد که کمتر جایی میتوان این حال را تجربه نمود.
آیا از تعداد رهجو هایی که به رهایی رسیدهاند آمار و ارقامی در دست دارید؟
به عینه و دقیق نه. ولی بر اساس تحقیق یکی از خدمتگزاران، حدود 40 کمک راهنما را نشان میداد ولی کلاً برای خود من تعداد اصلاً مهم نیست. مهم این است که چند نفر از این بچهها کنگرهای فکر کنند و آن بچههای که در کنگره ماندهاند و خدمت میکنند ملاک هستند.
برای کمک راهنماها و راهنماهایی که قرار است در آزمون ارزیابی مهرماه شرکت کنند پیامی دارید.
این آزمون برای بهروز شدن راهنماها میباشد و به این خاطر است که یک بازبینی دوبارهای داشته باشند بر نوشتارها و متون کنگره 60 و اصلاً نیت و هدف از این آزمون، جمع کردن لژیون یا موارد دیگر نیست. در خیلی از شعب کمک راهنماها جمع میشوند و در کنار هم به مطالعه سی دی ها و کتب میپردازند و هدف اصلی ما برقراری چنین روندی است و این که یک شور و هیجانی بین کمک راهنماها برقرار شده و همه در حال مطالعه و آموزش گرفتن هستند. چون ما مسافران و عزیزان خانوادهها را به آنها و لژیونها میسپاریم و مسئولیت زیادی در درمان و تربیت مسافران دارند.
برای بچههایی که تازه در آزمون کمک راهنمایی قبول شدهاند چه پیامی دارید؟
این که فکر کنند که در آزمون قبول شدهاند و دیگر نیازی به مطالعه ندارند، فکر اشتباهی است و طول عمر و بقایی هم نخواهند داشت. جایگاه کمک راهنمایی خیلی به من کمک کرد و این که توانستم خیلی آموزش بگیرم یعنی علاوه بر اینکه آموزش دادم، آموزش هم گرفتم.
و اینکه سعی کنند بهروز باشند و مطالعه داشته باشند و به یکدیگر احترام بگذارند. تمام سرمایهی ما در کنگره همین احترام گذاشتنها است و اینکه قدیمیترها به جدیدترها احترام بگذارند و برعکس.
به عنوان سخن پایانی اگر کلامی دارید بفرمائید:
از بچههای سایت تشکر میکنم و همچنین از مرزبانان محترم که روز دوشنبه من را غافلگیر کردند و از خداوند و آقای مهندس دژاکام ممنونم که موقعیت خدمت در این جایگاه را برایم فراهم نمودند و اینکه همه شما را دوست دارم.
سردبیر بخش فارسی
نگارنده: مسافر مهدی محمدی
- تعداد بازدید از این مطلب :
6988