شخصیت ؛ باور انسان به موجودیتش

مثلث شخصیت شامل سه ضلع امنیت، لیاقت و معصومیت است.
نباید احساس بی‌لیاقتی داشته باشیم. اگر احساس کنی که بی‌لیاقت هستی، توانایی‌هایت ظاهر نمی‌شود و کمک‌هایی که می‌تواند به تو بشود را از دست می‌دهی.
جمع کردن مدارک نمی‌تواند احساس بی‌لیاقتی را رفع کند. اگر احساس بی‌لیاقتی کنی و احساس کنی لیاقت خیلی از چیزها را نداری، کمک‌ها و انرژی‌های مثبت و حس‌های خوب و موفقیت را از دست می‌دهی.
انسان توانایی‌های زیادی دارد که لازمه زندگی هستند. اگر فکر کنی که این توانایی‌ها به کارت نمی‌آید، از زندگی محروم می‌شوی.
احساس گناه داشتن؛ کسی که احساس گناه می‌کند، یک چیزی مثل گذشته یا دیگران را مقصر می‌داند و کسی را محکوم می‌کند. برای اینکه کسی را محکوم نماید باید ابتدا خودش را محکوم کرده باشد؛ مثل شیلنگ که اول خودش پر می‌شود و بعد بیرون می‌ریزد (باید از احساس پر بشود و بعد به دیگران تراوش کند.
کسی که احساس تهدید می‌کند، همیشه دنبال قدرت است که مبادا کسی بگوید بالای چشمت ابرو است!
احساس بی‌لیاقتی یا احساس گناه، زخم‌هایی در صور پنهان هستند و گذشت زمان آن‌ها را خوب نمی‌کنند و تغییر اندیشه و نگرش آن‌ها را خوب می‌کند.
کسی که احساس بی‌لیاقتی دارد، با حرف دیگران، احساساتش دچار مشکل می‌شود.
کسی که احساس گناه می‌کند، «اگر» از زبانش نمی‌افتد و به کسی هم اطمینان نمی‌کند.
اگر به شخصیت ضربه وارد شود و خرد شود دچار این مشکلات می‌شود.
وقتی دیوار را خراب کردی، می‌توان همه‌چیز را برد و آورد. اگر از ضلع تهدید، شخصیت ترک بخورد، یک در باز می‌شود. وقتی یک موضوع بدی وارد شد، افکار ما درگیر می‌شود و انرژی منفی انباشته می‌شود و ایجاد مشکل می‌کند.
اگر تشخیص دادی کدام‌یک از این سه را مشکل داری، 50 درصد قضیه حل می‌شود.
شخصیت، باور انسان نسبت به موجودیت خودش است. انسان آن توانایی‌هایی را که باور دارد، روی شخصیت او شکل می‌دهند و آن‌هایی را که باور ندارد اثری ندارند.
اگر شخصیت سالم باشد، کسی هم که دانایی کمی داشته باشد، می‌تواند آرامش داشته باشد و از زندگی لذت ببرد.
احساس امنیت: امنیتی وجود دارد که در صلح و صفا و آرامش به آن چیزهایی که می‌خواهم برسم.
احساس شایستگی: احساس بکنم یک سری توانایی‌ها دارم که هر وقت بخواهم به من کمک می‌کند.
احساس معصومیت: من احساس بکنم در زندگی‌ام در جهت پاکی و خیر حرکت می‌کنم و از بدی دوری می‌کنم.
اگر این سه مورد درون انسان وجود داشته باشد، شخصیتش در حالت تعادل است و برای همه انسان‌ها لازم است. برعکس آن مثلث تخریب شخصیت یا شخصیت تاریک است.
ما دستورالعمل‌های گفتاری و پنداری داریم. صرفاً گفتار به مسافر ما کمک نمی‌کند بلکه اندیشه و تفکرات ما هم در کمک کردن به دیگران تأثیر می‌گذارد. اگر در مورد مسافر فکر منفی داشته باشم و فکر کنم دارد اضافه مصرف می‌کند، باعث می‌شود نیروی مسافر را بگیرم. اگر فکر نسبت به آن شخص بد شد، ناخودآگاه حس به شخص منتقل می‌شود و یک بخش از نیروی آن شخص صرف قانع کردن می‌شود و نمی‌تواند درست کار کند.
نباید افکار را انباشته کنیم و بگوییم داریم صبر می‌کنیم! چون در ادامه منفجر می‌شویم.
صفات قابل انتقال هستند. صفات خوب هم قابل انتقال هستند.
ضمیر پنهان انسان: اگر ویژگی در دیگران اتفاق افتاد و من ناراحت شدم، صور پنهان با فاعل کار ندارد، با فعل کار دارد، یعنی فاعل را کنار می‌گذارد. اگر از سرطان گرفتن کسی خوشحال بشوم، صور پنهان می‌گوید تو از سرطان خوشت می‌آید و آن را به تو می‌دهیم.
فاعل را محکوم نکنید تا شخصیت فرد خرد شود؛ فعل را محکوم کنید.

برداشت از سی دی انتقال صفات آقای امین دژاکام

همسفر الیاس

منبع : وبلاگ لژیون همسفر الیاس قلی پور