براي پيدا كردن جاي هر يك از دانههای پازل، نياز به موارد و شواهدي است.كه بسته به زوايا و رنگ آن است.در واقع بايد هر كدام را بهدرستی سر جاي خودش قرار بدهيم تا شكل و معناي آن پديدار گردد.
حال انسانها هم همانند بازي پازل در ابتدا کاملاً به هم ریختهاند.افكار انسانها مانند پازل کاملاً پراكنده هستند .كه بايد آنها را پيدا كرده و نظم و ترتيب داد تا شكل مشخص و قابل روئيتي به خود بگيرند.گاهي براي كامل كردن پازل متوجه میشویم 4 يا 2 و یا حتي يكي از قطعات آن گم شده و نيست در اين صورت بازي كامل نمیشود. حال كل زندگي يك بازي است و هر كدام از ما بنا بر ظرفیتهای خود يك نقشي را گرفتهایم.
از يك ديدگاه کاملاً جدي است و از ديدگاه ديگر اصلاً جدي نيست.هم پيچيده و سخت و هم سهل و آسان است ، بعد از اتمام كار تازه متوجه میشویم كه يك بازي بيش نبوده و در يك چشم به هم زدن همه چيز را به خاطر خواهيد آورد. اما اگر در اين بازي بهخوبی بازي نكنيد پوست از سر شما كنده خواهد شد.قطعات را بايد از جايي پيدا كرد و براي هر قضيه يك تفكري كرده و راه حل مناسب را پيدا نمود. بايد نقاط كور را مورد بر رسي قرار داده و تحمل و صبر نماییم.ما هرگز نمیتوانیم در اين بازي يك قطعه را بهزور جاي داده و يا آن را قيچي نماییم. در هر حال میتواند جاي داد ولي يكي از اجزاء بازي را نابود کردهایم.آنچه كه بازي را كامل ميكند بايد فرمانش برسد و اين شوخي نيست.اگر قرار بر اين باشد كه كسي مؤمن و باایمان شود بايد اذن خداوند در رابطه با آن باشد.در تمام جهات يا در تمام سطوح نيز اين چنين است.حتي براي خارج شدن از تاریکیها ،اذن خداوند لازم است.گاهي لازم است كه شخصي در تاريكي و به هم ريختگي كامل باقي بماند و در عذاب و شكنجه بسر برده و پيچيده شود.براي مثال بيماري ،اعتياد ،بیپولی وبی سوادی و........در واقع به مصرف كننده نبايد به هيچ وجه هيچ فشاري وارد آورد براي اين كه مصرف مواد نداشته باشد .پس فشار نياوريد و خودتان را نيز آزار ندهيد چرا كه سيستم و تشكيلات هستي و الهي کاملاً حساب شده و هوشمند است.
حال ما از گذشته و پيشينه آنها بیاطلاع هستيم.در سير تكامل و هستي تغيير ، تبديل و ترخيص بايد انجام شود.طراحي سفر اول يك بازي است كه تك به تك صفحههای كتاب به دست خود مسافر نوشته میشوم.و يا همسفري كه در حال تزكيه و پالايش بسر میبرد نيز چنين است. گريز زدنها و انجام هر كاري بدون تفکر و انجام ضد ارزشها، خطخط كردن صفحات كتاب است.بعضي از انسانها از همان ابتدا مشقهای خود را بهخوبی و درستي مینویسند و پاكنويس میکنند و اما ديگري از همان اول طلبكار به هم ريخته و نافرمان است در اين حالت صفحات خود را خراب ميكند.يك قالي بعد از بافته شدن شكل زيباي آن نمايان شده و هرچه بيشتر از آن استفاده شود باارزشتر نيز خواهد شد.انسان بايد مانند يك قالي باشد كه هر چه زمان میگذرد تواناییهایش هم بالاتر برود.كساني كه تصور میکنند مشكل آنها بسيار حاد است و فقط خودشان هستند كه مشكل دارند،و مشكل و يا بيماري را نپذيرفته و از آن نيز تنفر دارند هيچ زمان نخواهند توانست سفر خودشان را به پايان رسانيده و يا مشكل خودشان را حل نمايند حتي كساني كه خيلي چاق هستند تا زماني كه ، از اضافه وزن خود تنفر داشته باشند هر گز قادر به كم كردن وزنشان نخواهند بود البته شايد در كوتاه مدت وزن كم كنند ولي در ادامه به نقطه اول برمیگردند.در واقع هر انساني بهنوعی با مسائل متفاوت روبرو میشوم مشكل هيچ كس خاص نيست اگر هر كس ، كتاب خودش را بنويسد درمان بینظیر است.ما هميشه و هر لحظه در حال نگارش هستيم . ورقي كه مینویسیم مقدمهای است براي صفحات بعدي و ما معتقد به عمل سالم هستيم ،كه بعد از عمل نيك است. زماني كه انسان به مرحله لازم برسد،خود ايمان و خداوند در وجودش شروع به دميدن نور ميكند. ريشه يابي مسائل هميشه كار آساني نيست.بايستي بسيار تفكر نمود.
ايمان مانند امواج نور ، در اعضاي جسم و روح فرد میرود
با احترام :مهتاب عبدالهي
منبع :وبلاگ نمایندگی کرج
- تعداد بازدید از این مطلب :
4305