English Version
English

مکاتبات حسین و بیل

مکاتبات حسین و بیل

بیل عزیز؛

امیدوارم خوب باشید، من هم خوب هستم، برای پاسخ به سؤال شما برای افرادی که سال‌ها در ریکاوری بوده‌اند و به کنگره مراجعه می‌کنند و از متد DST استفاده می‌کنند را بدهم، لازم است به گذشته برگردم.

قبل از آن از خداوند می‌خواهم مرا یاری کند که بتوانم مسئله را خوب توضیح بدهم. چون این مسئله فوق‌العاده مهم است و به اعتقاد من متد DST و OT میداء تاریخ درمان قطعی اعتیاد، در جهان است، چون قبل از این متد بیماری اعتیاد یک بیماری غیرقابل درمان مثل دیابت و یا فشارخون بود و همین‌طور یک بیماری مرموز و غیرقابل علاج و پیش‌رونده.

من معتقد هستم در دهه‌های گذشته مسئله ریکاوری پیشرفت‌های ارزشمندی کرده و مردان بزرگی از سرزمین امریکا در این امر پیشرو بوده‌اند که تاریخچه آن را شما بهتر از هرکسی در این کره زمین می‌دانید و خود شما هم یکی از پیشگامان ریکاوری در جهان هستید.

ولی اما در مسئله درمان فیزیولوژی و بازسازی سیستم عصبی و یا سیستم X و به تعادل رساندن نوروترانسمیتر های مغز چه اقداماتی صورت گرفته است؟

به اعتقاد من در این مورد بشر کاملاً متوقف بوده و نه‌تنها پیشرفتی نداشته است بلکه گاهی روش‌های غیرمعقول را پیشنهاد و اجرا کرده است که بسیار زبان‌آور بوده است. حال برای روشن شدن مسئله به گذشته برمی‌گردم.

روزی که کنگره را بنیاد نهادم، روش درمان DST با استفاده از داروی تریاک روش اصلی کنگره بود، ولی هرکسی که به کنگره می‌آمد، می‌توانست با هر روشی که دوست دارد مصرف مواد خویش را قطع کند و به ریکاوری در کنگره ادامه دهد.

پس از گذشت 3 الی 5 سال متوجه شدم افرادی که با روش DST درمان شده‌اند، اکثریت آن‌ها از تعادل و شادابی لازم برخوردارند، وسوسه و برگشت به مواد در آنها نیست و یا حداقل است. سازگاری با گروه و جامعه در آنها متناسب است.

و اما افرادی که از سایر روش‌ها برای قطع مصرف مواد خودشان اقدام کرده بودند باوجوداینکه از یک ریکاوری یکسان برخوردار بودند، ولی متأسفانه حال خوشی نداشتند و از تعادل لازم برخوردار نبودند، وسوسه در آن‌ها شدید بود، برگشت مواد یا الکل و یا قرص بالابود، چهره آن‌ها شاداب نبود، اکثر مشاجره‌ها در گروه مربوط به این افراد بود متأسفانه این گروه در حال تکثیر بودند و تمامی وقت من صرف آن می شد که من افراد این گروه را به آرامش دعوت کنم و دعواهای بین آن‌ها را حل‌وفصل نمایم.

این نابسامانی به حدی رسید که کنگره را به‌جایی برده بود که در شرف فروپاشی از درون بود و آینده تاریکی را جلوی خود مشاهده می‌کردم. در این شرایط من بایستی سخت‌ترین تصمیم را می‌گرفتم، خوشبختانه کاملاً می‌دانستم مشکل کجاست.

مشکل به اعتقاد من مربوط به‌غلط بودن روش درمان آن‌ها بود که من این مسئله را در مقاله فرضیه X و یا در مقاله صورت‌مسئله اعتیاد و کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر و سایر مقالات و سخنرانی‌هایم توضیح داده بودم، ولی فکر می‌کردم شاید به‌مرورزمان سیستم عصبی آن‌ها و همین‌طور سیستم ایمنی جسم آن‌ها درست شود، ولی بعداً متوجه شدم اگر یک‌صد سال هم بگذرد، سیستم عصبی و سیستم ایمنی بدن آن‌ها درست نخواهد شد.

مثل استخوان ساق پایی که شکسته باشد، ولی تا استخوان‌ها را صحیح و درست در جای خودشان قرار ندهیم، خیلی طبیعی است که استخوان کج جوش خواهد خورد، بنابراین استخوان پایی که کج جوش‌خورده باشد، اگر هزار سال هم بگذرد این پا کج‌راه خواهد رفت!

بالاخره من تصمیم نهائی را گرفتم، هرچند اجرا آن کار سختی بود، گفتم از این تاریخ به بعد کنگره فقط افرادی را پذیرش می‌کند که بخواهند با روش DST و داروی OT درمان شوند!

در این شرایط افراد متفرقه که با روش‌های مختلف قطع مواد شده بودند، دیگر وارد کنگره نشدند و افرادی هم که ماندند، به‌آرامی یکی پس از دیگری در اثر لغزش یا وارد مدار درمان DST شدند و یا از کنگره خارج شدند و پس از مدتی صلح آرامش در کنگره برقرار شد و توانستیم به نقطه امروزی برسیم.

در این میان تعداد افرادی حدود 10 تا 20 نفر از این گروه‌های متفرقه در کنگره ماندند و با آموزش‌های جهان‌بینی و ریکاوری کنگره پاکی آن‌ها به حدود 10 سال رسید و هرگز لغزش نکردند و در کنگره دارای مسئولیت‌های رده بالایی شدند و شدیداً به کنگره علاقه‌مند بودند و خدمت می‌کردند، ولی این افراد باوجوداینکه خیلی سعی می‌کردند که متعادل باشند، ولی به‌هرحال دارای تیک‌های عصبی بودند. قانون پای‌شکسته نیز درباره آن‌ها صدق می‌کرد، ولی با جهان‌بینی و ریکاوری خیلی بهتر شده بودند، ولی گاهی از تعادل خارج می‌شدند. من از همه آن‌ها خواستم که به ترتیب یکی پس از دیگری سفر درمانی X را شروع کنند و با متد DST و داروی تریاک و یا OT خودشان را درمان کنند.

خوشبختانه همه آن‌ها سفر موفقی را به انجام رسانیدند و به‌سلامتی کامل برگشتند و بسیاری از بیماری‌های آن‌ها که مربوط به کاستی در سیستم ایمنی و جسم، آن‌ها بود و سال‌ها با خود آن بیماری‌ها را حمل می‌کردند برطرف گردید مثل، کم‌خوابی، اختلالات جنسی، مشکلات روده بزرگ، میگرن، تکرر ادرار، زود عصبانی شدن و ... وسوسه.

در این سال‌های گذشته، افراد گروه‌های دیگر مثل ... وقتی‌که افراد کنگره را در تلویزیون، رادیو و یا مطبوعات و میادین ورزشی و سایر مکان‌ها می‌دیدند که درمان شده‌اند و میل به مصرف مواد ندارند، بسیار متعجب می‌شدند و باورشان نمی‌شد و این مسئله به‌قدری قوی بود که سال‌ها ما را متقلب و دروغ‌گو می‌پنداشتند و می‌گفتند افراد کنگره 60 کنترل‌شده مواد مصرف می‌کنند و همه گونه برچسبی به ما می‌زدند، ولی من همواره با احترام و محبت با آن‌ها برخورد می‌کردم.

این مسئله ادامه داشت تا اینکه افرادی از این گروه ... برای کنجکاوی به کنگره آمدند و به‌مرورزمان متوجه شدند یک حقیقتی در کنگره نهفته شده است و آن حقیقت کشف راه قطعی درمان اعتیاد است. در این شرایط بعضی از آن‌ها درمان خودشان را در کنگره شروع کردند و به‌آرامی و اندک‌اندک در طول سال‌ها بر تعداد آن‌ها در کنگره افزوده شد، بطوریکه بعضی افراد که شاید حدود 10 سال پاکی داشتند و ده‌ها نفر شاگرد، با کوهی از مشکلات روحی و روانی و فیزیولوژی رهسپار کنگره شدند و درمان خودشان را شروع کردند، وقتی‌که این افراد به درمان می‌رسند می‌گویند گویی کوهی از مشکلات را از روی شانه‌های خودمان بر زمین گذاشته‌ایم و از زندان آزادشده‌ایم. مشکلاتی مثل اختلالات جنسی، وسوسه، ترس، اضطراب، افسردگی، میل به خودکشی.

بیل عزیز، هرکدام از این افراد، سال‌ها در گروه خود آموزش‌دیده‌اند و سال‌ها قدم هائی را کارکرده‌اند، ولی تا جاییکه من خبردارم و دیده‌ام افراد این گروه همیشه در حال فرار هستند و آرامش ندارند، فرار از مواد مخدر، فرار از الکل، فرار از دوستان قدیم، فرار از محل‌های قدیم، فرار از اعضای خانواده معتاد، فرار از خود، همیشه خودشان را معتاد می‌دانند و من به آن‌ها حق می‌دهم. چون مصرف مواد مخدر و یا الکل را قطع کرده‌اند، ولی سیستم عصبی آن‌ها درست نشده است.

بنابراین وقتی‌که به کنگره آمدند و درمان را مشاهده کردند و دیدند هیچ فراری نیست و به‌دوراز وسوسه در طول درمان به تعادل لازم رسیدند دوستان خودشان را هم به کنگره آوردند.

البته ناگفته نماند که جلسات گروه ...در ایران نسبت به سال‌های گذشته کاهش‌یافته است.

اگر خاطرتان باشد، چند سال پیش گفتم کنگره 60 مکمل گروه ... باشد.

دوست عزیزم، از انجائیکه من حدود 7 ماه پس از درمان خودم حدود 7 ماه در ... بودم و جشن تولد یک‌سالگی خودم را در ... گرفتم، منابع ... مثل قدم و سنت‌های آن را مطالعه کرده و می‌دانم، اگر خاطرتان باشد چند سال پیش گفتم کنگره 60 مکمل گروه ... می‌باشد، اکنون افرادی که پس از سال‌ها پاکی از ... به کنگره می ایند، خیلی سریع مطالب را جذب می‌کند و به قوانین احترام می‌گذارند، گوئی سختی‌های فراوانی را متحمل شده‌اند و مشاهده می‌کنند درمان در کنگره 60 به‌راحتی انجام می‌گیرد. البته اگر فرد خواهان درمان باشد.

به‌هرحال ناگفته نماند که جلسات گروه ... در ایران نسبت به سال‌های گذشته کاهش‌یافته است، در خاتمه امیدوارم بتوانم اهمیت متد DST و OT را در درمان اعتیاد به‌خوبی مطرح کنم.

به امید تحقیقات بیشتر

همیشه جوان و جاوید باشید.

دوست و برادر همیشگی در زمین و آسمان

حسین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .