ضمن تبریک موفقیت شما در کسب مقام قهرمانی تیم والیبال همسفران کنگره 60 در مسابقات محلات شهرداری منطقه 11، لطفاً شمهای از روند حرکت تیم تا کسب این موفقیت را شرح دهید؟
زمانی که من برای اولین بار به پارک طالقانی رفتم، حدود چهار یا پنج سال قبل بود و در آن زمان، همسفران فقط ورزش بدمینتون و دارت را انجام میدادند. من هم در همان ایام زمانی که به پارک میرفتم و در جمع همسفران حاضر میشدم، با این قضیه مواجه شدم که همسفران بیشترین وقت خود را به تعریف خاطرات سپری میکردند و همین امر، باعث میشد تا من باحالی خراب به منزل بازگردم. ازآنجاییکه من در ورزش والیبال، پیشزمینهای داشتم، تصمیم گرفتم با آقای سهیلی صحبتی کنم تا با کمک ایشان، ورزش والیبال همسفران را راه بیندازیم و این کار انجام شد و با حمایتهای آقای مهندس دژاکام و آقای سهیلی، زمینی در اختیار ما قرار گرفت. علیرغم سختی کار و همزمانی شروع به کار ورزش والیبال همسفران با فصل زمستان، این ورزش با استقبال مواجه شد. با ادامهٔ کار، پیشنهادهایی برای انجام مسابقه از طرف محلات و تیمهای مختلف به ما ارائه شد. ما در این مسابقات شرکت کردیم و باوجودی که در ابتدا شکستهای زیادی را متحمل شدیم، اما درسهای بسیار مفیدی هم یاد گرفتیم. جالب است بدانید که در همین مسابقات نظم، آرامش و هماهنگی که بین اعضای تیم وجود داشت، باعث شگفتی تیمهای دیگر شده بود. معمولاً در ورزشهای گروهی، اختلاف سلایق و عقاید، یک مسئلهٔ کاملاً طبیعی است اما در تیم ما ازاینگونه موارد مشاهده نمیشد. تیمهای دیگر، کنجکاوانه، میخواستند بدانند که تیم ما مربوط به کدام نهاد یا سازمان است. ما کنگره 60 را به آنها معرفی کردیم و آنها نیز مشتاق شدند تا در سالهای بعد، ما در مسابقات شرکت کنیم. در چند سال اخیر، بچهها با تمرینهای مرتبی که در روزهای جمعه در پارک طالقانی داشتند، به آمادگی خوبی رسیدهاند. خوشبختانه، امسال از طرف کنگره 60، لباسهای یکدستی در اختیار ما گذاشته شد. زمانی که در این دوره از مسابقات شرکت کردیم، تمام هدف ما این بود که باید در این دوره برنده میدان باشیم.
آیا اگر شما در این مسابقات شکست میخوردید، دچار یأس و نامیدی میشدید؟
من در چند سال قبل، شعاری را با این مضمون از آقای مهندس به خاطر سپرده و در ذهن خود مرور میکنم: «یا میبریم یا میآموزیم؛ باختی در کار نیست» و واقعاً هم همینطور است. من از زمانی که به کنگره 60 آمدهام و ورزش را شروع کردهام، این اعتقاد رادارم که اگر میبازیم یاد میگیریم که چگونه تلاش خود را بیشتر کنیم تا به هدف برسیم؛ کما اینکه در سالهای قبل، شکست خوردیم اما همین قضیه، باعث شد تا به تلاش خود اضافه کنیم تا سرانجام، به پیروزی برسیم
نوع برخورد تیم های دیگر با شما به عنوان اعضای کنگره 60 چگونه بود؟
در ابتدا زمانی که متوجه میشدند ما اعضای کنگره 60 هستیم، تصور میکردند که ما خود زمانی مصرفکننده بودیم و به درمان رسیدهایم، اما زمانی که در مورد کنگره 60 و واژههای مسافر و همسفر توضیح میدادیم، از صبر ما متعجب میشدند و میگفتند که ما اگر در این موقعیت قرار میگرفتیم، بهپای همسر خود نمیماندیم و زندگی نمیکردیم. برای آنها منطقی و قابلقبول نبود که هر یک از ما در کنار مسافری که به درمان رسیده و یا هنوز در حال درمان است، دوام آوردهایم. وقتی آنها حال خوب و خوش ما را میدیدند، بسیار شگفتزده میشدند.
بنابراین، شما باروحیهٔ خوب و باحال خوش خود، پیام کنگره 60 را به دیگران انتقال دادید؟
بله قطعاً همینطور است.
رمز موفقیت خود را در گرو چه عاملی می دانید؟
مهمترین رمز موفقیت ما، نظمی است که از کنگره 60 یاد گرفتهایم. اگر قرار بود بچهها برای تمرین ساعت 7 در پارک باشند، واقعاً این نظم را رعایت میکردند. زمانی که ما در باشگاه تمرین میکردیم بازهم به همین ترتیب بود. بهعنوانمثال، من با داشتن یک فرزند کوچک، بازهم خود را ملزم به شرکت در تمرینها میدانستم. والیبال یک ورزش تیمی است و همهٔ اعضا میبایست باهم هماهنگ باشند.
شما برای حفظ این جایگاه و کسب موفقیتهای بیشتر، چه تدبیری اندیشیدهاید؟
من فکر میکنم باید سعی و تلاش خود را روزبهروز بیشتر کنیم تا موفقتر باشیم.
در پایان، اگر صحبتی دارید، بفرمایید.
ورزش کنگره 60 فقط مختص مسافران نیست. همانگونه که برای یک مسافر، ورزش مکمل درمان است، برای یک همسفر هم به همین ترتیب است. ورزش حال یک همسفر را بهتر میکند. من فکر میکنم که ورزش کردن برای یک همسفر باید اجباری شود چون درنهایت، بازتاب آن به خود همسفر بازمیگردد.
خانم پریناز، برای شما و سایر اعضای تیم والیبال همسفران کنگره 60 آرزوی سلامتی و کسب موفقیتهای روزافزون داریم
منبع کنگره60: وبلاگ نمایندگی شادآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
5121