امکان داره یه آدم مقام کشوری داشته باشه، ورزشکار باشه و... اما اعتیاد هم داشته باشه. معمولاً اکثر آدمهایی که به کنگره میآیند دیگه آخر خط هستند و ازلحاظ مصرف مواد داغون شدند، اعتیاد فقط این نیست که شخص کارتون خواب به و به آخر خط رسیده لاشه، اعتیاد برای همه ممکن است یکشکل نباشد، آدم می تونه توی بهترین شرایط مالی باشه، توی زندگی باشه و درگیر اعتیاد و مواد مخدر باشد...
توی فیلمها و سریالهای تلویزیونی، برنامههای زیادی رو دیدم از جوون ها و اشخاص موفق، ورزشکار یا هنرمند که بعد از مدتی درگیر مواد مخدر میشوند و زندگی خود را تباه میکنند. همیشه با دیدن اینگونه فیلمها خیلی ناراحت میشدم و گاهی هم با خودم میگفتم: اینها دیگه اغراق میکنند و نمیشود کسیکه ورزشکار است یا خیلی هنر هارا دارد اینطور درگیر مواد مخدر شود و خودش را نابود کند؛ اما امروز با زوجی به گفتگو نشستم که هر دو ورزشکار هستند آنهم در سطح حرفهای. مسافر و همسفری که با آنها به گفتگو نشستم چندین مدرک مربیگری دارند، هنرمند هستند و دارای یک خصوصیت ذاتی مشترک، بسیار آرام، اما سالها درگیر مواد مخدر.
سلام لطفاً خودتون رو معرفی کنید و یک مقدار از دوران قبل از ازدواج و کنگره تعریف کنید؟
سلام من محسن هستم 9 سال مصرفکننده مواد بودم و کنگره را از طریق فامیل پیدا کردیم. در حال حاضر حدود 9 ماه از سفر دومم می گذره. من و همسفرم هر دو در کنگره خدمت میکنیم. من جزو اون دسته از معتادین بودم که بااینکه اعتیاد داشتم اما تمامکارهایم را انجام میدادم در حقیقت اعتیادم هنوز من رو زمینگیر نکرده بود.
سلام من هم لیلا هستم. قبل ازدواج، از اعتیاد همسرم خبر داشتم اما بعدازاینکه ازدواج کردیم فکر میکردم دیگه مصرف نمی کنه. خوشبختانه وقتی متوجه شدم محسن هنوز مواد مصرف می کنه، خودش کنگره رو پیداکرده بود اما نمیرفت. یهروز باهاش صحبت کردم و بهش گفتم: کلاسهای کنگره رو برو گفت: من درگیر کار هستم و نمی تونم برم تا اینکه به این نتیجه رسیدیم که هر دو باهم کلاسها را شرکت کنیم. ما به زندگی آروم و بیسروصدا داشتیم و البته هنوزم داریم و فکر کنم دلیلش این بوده که محسن حال خرابی نداشته.
شما به زوج خیلی آروم و بیسروصدا هستید فکر میکنید دلیلش چی باشه؟
فکر میکنم بیشترش ذاتی باشه و اینکه من کلاً مخالف عجله و سروصدا هستم و دوست دارم هر کاری رو آروم بدون عجله و درست به انجام برسونم.
لیلا جان شما تا حالا باهم دعوا کردید؟
ما فقط یکبار باهم دعوا کردیم که توی اون دعوا محسن برای اولین بار داد زد، البته به قول خودش اون هم کنترلشده بود. ما وقتی از دست هم ناراحت می شیم فقط حرف نمیزنیم و کلاً اهل دعوا مرافعه و داد و بی داد نیستیم. توی آپارتمانمون معروف هستیم به اینکه اصلا سروصدا نداریم.
آقا محسن لطفاً یک مقدار از سوابق ورزشی و هنری خودتون برای ما بگویید؟
رشته تخصصی من سنگنوردی است و خانمم کوهنوردی. من مربیگری سنگنوردی، آمادگی جسمانی و غریق نجاتی دارم. کار سنگتراشی و جواهرسازی هم میکنم.
چطور می شه به هنرمند و ورزشکار درگیر مواد مخدر می شه؟
من زمان ورزشم اصلا مواد مصرف نمیکردم حتی زمانی که دانشگاه میرفتم با پنج نفر در یکخانه مجردی زندگی میکردیم و کمترین خلاف آنها قلیان و مشروب بود، اما من اون زمان حتی یکبار هم لب به قلیان نزدم چون هم ورزش میکردم و مهمتر اینکه هیچ حس یا کششی به مواد یا مشروب نداشتم. بعد مدتی دچار کمردرد شدم و همزمان به خدمت سربازی رفتم. ورزش کردن من به دلیل کمردردم تعطیل شد، دردهم با من بود و خدمت هم اصلا دوست نداشتم و روزشماری میکردم تا تمام شود. همیشه شنیده بودم که با امتحان کردن مواد یا یکبار کشیدن مواد کسی معتاد نمی شه، من هم از روز اول خدمت فقط قصد داشتم مواد را امتحان کنم و همیشه در خودم میدیدم که معتاد نمی شم و می تونم مواد رو کنار بذارم. سرتونو درد نیارم اول با سیگار شروع کردم بعد حشیش کشیدم و همینطور هر هفته مواد جدیدی امتحان میکردم. البته من هیچوقت دنبال مواد نمیرفتم و خود مواد دنبال من میآمد. وقتی از خدمت برگشتم همراه من حشیش، تریاک، کراک و... هم بودند و تا نه سال من رو تنها نگذاشتند و هیچوقت نتونستم کنارشون بذارم. مشکل کمردردم هم باعث شده بود هم به کشیدن مواد ادامه بدم چون مسکن خوبی بودند و هم دیگه ورزش نکنم.
شما جزو مسافرینی هستید که بدون غیبت در تمام جلسات حضور دارید، چرا؟
من یاد گرفتم هر کاری رو شروع میکنم مرتب و منظم تا آخرش انجام بدم و به نتیجه برسونم. مثلاً قبلاً توی به مسابقه ورزشی شرکت کردم و چهارتا رقیب داشتم که خیلی آمادهتر و خبرهتر از من بودند، من تمام جلسات تمرین را رفتم و همیشه حضور داشتم و تلاش کردم اما آنها به این دلیل که فکر میکردند بهترند غیبت میکردند و خیلی جدی نگرفتند و درنهایت من نتیجه گرفتم و برنده شدم. کنگره هم همینطور هست، اگر مرتب و منظم بیایم سر موقع سفر اول ما تمام میشود و وارد سفر دوم میشویم. اصلا نمی تونم یک جلسه هم غیبتکنم و کنگره نیام، احساس میکنم اگر یک جلسه هم غیبتکنم از خودم عقب میافتم.
پس علت اینکه بعد از رهایی در کنگره ماندگار شدید و خدمت میکنید همین هست؟
بله درسته. مشکل اعتیاد من خیلی از روز اول حاد نبود اما در کنگره ماندم تا به چیزهایی یاد بگیرم؛ راه و روش زندگی، انسان شدن. من و همسفرم خیلی چیزها رو بلد نیستیم و چیزهایی هم اینجا یاد گرفتیم مثل خدمت کردن، اینجا خدمت کردن رو یاد گرفتم و تجربه کردم و حالم خوب شده.
لیلا:
من هم مثل محسن هستم وقتی آمدم به کنگره فهمیدم بااینکه مشکلات زندگیام خیلی زیاد نیست، اما خیلی چیزها رو بلد نیستم و دوست دارم یاد بگیرم. در مورد خدمت کردن هم اگر یک روز خدمت نکنم اون حال خوش و ندارم و وقتی به خونه برمیگردم اصلا انرژی ندارم اما وقتی خدمت میکنم واقعاً انرژی رو توی تمام وجودم حس میکنم و تا چند روز حالم خوب هست.
لیلا جان از زمانیکه مسافرت به کنگره آمده و مخصوصاً بعد از رهایی چه تغییر مهمی کرده؟
محسن قبلاً خیلی کم توی کار خونه به من کمک میکرد اما الان در هر شرایطی به من کمک می کنه و چیزی که خیلی خیلی من رو خوشحال کرده آینه که دیگه سیگار هم نمی کشه.
شما چطور آقا محسن؟
به موضوع که برای من جالب هست اینکه قبلاً لیلا در هر مهمانی باید یک لباس جدید میپوشید اما الان دیگه اون کارو انجام نمیده و من واقعاً خوشحال هستم، اما هردوی ما خیلی مشکلداریم و باید روی خودمون کارکنیم.
آقا محسن برای کسانیکه مثل شما فکر میکردند و الان در جایگاه ده سال پیش شما هستند چه چیزی برای گفتن دارید؟
می شه به آدم با مقام کشوری، ورزشکار و. باشه اما اعتیاد هم داشته باشه. معمولاً اکثر آدمهایی که به کنگره میآیند دیگه آخر خط هستند و ازلحاظ مصرف مواد داغون شدند، ولی من سال اول که اومدم کنگره توی یک مسابقه در صنایعدستی قزوین شرکت کردم توی این مسابقه که کشوری هست بهترین کارهای دستی رو انتخاب میکنند و مهر اصالت میدهند، دو تا کار ارائه دادم و مقام اول را آوردم. منظورم این است که اعتیاد فقط این نیست که شخص کارتون خواب شده و به آخر خط رسیده باشه، اعتیاد برای همه ممکن است یکشکل نباشد، آدم می تونه توی بهترین شرایط مالی باشه، توی زندگی باشه و درگیر اعتیاد و مواد مخدر باشد.
من همفکر میکنم اعتیاد فقط این نیست که شخص کارتون خواب یا آخر خطی باشه. فکر میکنم حرفهای محسن برای خیلی از جوون های ما که مثل گذشته او فکر میکنند جالب و قابلتأمل باشد. امیدوارم باتجربه کردن اشتباهات دیگران در جهت درست قدم برداریم و تجربه آنها را نادیده نگیریم چون آنها بهای سنگینی پرداخت کردند.
خبرنگار کنگره60
همسفر سیما
- تعداد بازدید از این مطلب :
1738