خلاصهای از سی دی تجزیه به شما دوستان گرامی:
سردار: کنار چند نفر دیگر سخن از انسان است و اینکه چه مطالبی را در خود جای دارد و همینطور مقام و جایگاهش کجاست.
اگر ما در جهان مانند همان ماقبل یعنی دوره حیوانی را در نظر داشته باشیم و جانوران را ببینیم و از هر نوع آنها را دقیق مشاهده کنیم، البته بهغیراز انواع آنها ، فقط به خصوصیات آنها خوب توجه نماییم میبینیم که درنده، جنگجو و آرام و موزی و بههرحال همه نوع را میبینید.
گویی هر انسان بیشترین خاصیت یک حیوان را در خود دارد.حال که به درجه انسانی میرسند، در آن حرفهایی که گفته شد از دو قسم، جسم و جان یا همان صور پنهان در قسمت تزکیه در این بودن و شدنهای بسیار به تبدیلات میرسند که در جسمیت مشاهده می نمائیم.
مثلاینکه بگوییم این شخص بسیار خوب است، چون مهربان است، حق از ناحق را میفهمد و در عمل به آن توجه مینماید. ولی شما میدانید اینها ممکن است واقعی نباشد و حکایت از درون انسان ننماید. اما در طولانیمدت این نقاب برداشته میشود.
همان حقیقت در اعمال و ادامه نقاب از رخ برمیدارد. اگر واقعی باشد این موضوع آنها رابین مردم محبوب و در نزد خداوند عزیز میگرداند و این انسان بهطرف الهامات الهی میرود و دو قسم از وجودش یکی میشود. یعنی صور پنهان و آشکار یا ظاهر و باطن. البته در یک دوره و یا بعد از حیات یکی میشود. ولی ما نمیتوانیم بگوییم کی؟
شاید یک دوره از حیات را ما میبینیم اما این هزاران هزار بوده و میتواند این موجود یعنی انسان عروج کند و اگر فرمانی نباشد و یا خودش نخواهد به آنچه خالق فرمان داده برسد. مثل نامیانی که اکنون نیستند. اما به حیات خود در جهانهای دیگر ادامه میدهند که آن بحثی است کاملاً متفاوت که درباره آنها شما قدری میدانید و اما قسم دوم که با مخدرات یا گذراندن کلاسهای ویژه در کوتاهمدت و بهسرعت میخواهند ارتقاء یابند ظاهراً عملشان مانند میوه بیموقع است و ظاهراً زود به امیال خود میرسند. اما ادامه کار برایشان بسیار مشکل میشود، زیرا در قسمتهایی از صور پنهان همیشه دچار نقص هستند.
مانند شخصی که پا نداشته باشد و بار دیگر گوش و همینطور گویا به قول دین دستور میخواهند هر یکتکه از بدنشان را از جایی محیا نمایند. البته آنها باز به دنبال قطعات هستند. اما بعضی حتی دنبال آنهم نمیروند و به عبارتی منکر همهچیز میشوند و هر چه آنها را به خوشی و شادی دعوت کند ، بهسرعت خود مهمان آن میکنند و از جهان خود همان را میخواهند که خداوند هم به آنها میدهد و در دنیای خود به سیر و سیاحت مشغولند و به بدی و خوبی اصلاً فکر نمیکنند.
اینان قسمت پنهان وجودشان به آنچنان قوطى میرسند که پس از تجزیه فقط همان جن باقی میماند.
زیرا در جسمیت نخواسته و نتوانستهاند مطلب را درک بنمایند. مانند همان شخصی که فقط پول و سکههای طلا و نقره را شمارش میکند و خداوند در قسمت دوم آنها تفکر را کاملاً برداشته ، یا به عبارتی آن طوری که خودشان خواستند به آنها دادهشده. در طول حیات مادی کاملاً این مسائل را لمس میکنید که چگونه انسانها را با حرف فریب میدهند به همین علت بایستی تفکر و تعقل خود را به درجهای برسانید که اگر از صور ظاهر انسانها را نتوانستید بشناسید ،از صور پنهان آنها آگاه بشوید. این مسئله برای تشخیص اینکه قسمت جن بودن افراد و یا بهطرف الهی و شیطانی چقدر میباشد ،مهم است.
ما خود در زمان حیات به علت الهی بودن تفکراتمان بعضیاوقات ،دوست و دشمن را اشتباه میگرفتیم. زمام دار راستی میگوید که این قصه ادامه دارد .فکر نکنید که از دست انسانهای جنی اگر خلاص شدید به دست یکی دیگر نخواهید افتاد. این همان مبارزه انسان با صور پنهان خود است. امیدواریم در دفعات دیگر بازهم راجع به این موضوعها حرفهایی برای شما بگوییم .
نگارنده: سید مهدی محمدی
- تعداد بازدید از این مطلب :
5316