یازدهمین جلسه از دوره پنجاهم سری کارگاههای آموزشی جهانبینی کنگره 60 ویژه مسافران و همسفران سفر دوم با دستور جلسه ژن بخش دوم با استادی پرفسور اردکانی و نگهبانی آقای مهندس و دبیری آقای میثم جمالی روز چهارشنبه مورخ1393/06/05 رأس ساعت 15:35 آغاز به کار نمود.
آقای مهندس: قبل از معرفی استاد جلسه چند نکته ضروری را بیان میکنم. راهنماها نباید با رهجو هایشان ارتباط بیرون از کنگره برقرار کنند این اصل در پزشکی، روانپزشکی و در مددکاری هم مطرح میباشد. اینگونه ارتباطات به ضرر مستقیم خود رهجو و یا بیمار میباشد.
به قول شاعر که میگوید:
از پس پرده گفتگوی من و تو چون پرده ورافتد نه تو مانی و نه من
باید یک پرده و حجاب میان راهنما و رهجو، همیشه برقرار باشد.
نکته دوم اینکه راهنمای مسافران نباید هیچگونه ارتباطی با خانوادهٔ مسافران برقرار نماید. راهنمایی اعضاء خانواده مسافران بر عهده راهنماهای گروه خانواده و همسفران میباشد.
نکته سوم اینکه نمرات آزمون کمک راهنمایی برخی از شعب خیلی پائین بوده است؛ مانند شعبه شادآباد که دو الی سه نفر قبولی داشتند. شعبه کرج و پرستار هم همینطور بودند و در چند شعبه حتی یک قبولی هم نداشتند. البته شعبهای هم بود که از 8 نفری که در آزمون شرکت کرده بودند 6 نفر قبولی دادند. مشکلی که داریم این است که راهنماهایی که تازهکار خود را شروع کردهاند، راندمان بالاتر و بهتری دارند نسبت به راهنماهایی که از سابقه بالاتری برخوردار هستند. در رشتههایی مانند مهندسی و یا قضات هر چه سابقه و تجربه افراد بالاتر میرود بهتر کار میکنند ولی در میان راهنماهای کنگره اینطور نیست و برعکس نتیجه میدهند.
نکته آخر اینکه روزهای چهارشنبه که ما در شعبه آکادمی رهایی داریم، باید از هر نمایندگی تهران، یا ایجنت و یا نگهبان مرزبانان در اینجا حضورداشته باشند. به این منظور که از تمامی برنامهریزیها و تصمیماتی که در کنگره 60 گرفته میشود باخبر شوند.
در بعضی شعب مانند هیدج در اوایل کار، یک مقدار ضعیف عمل میکردند ولی الآن خیلی قویتر عمل میکنند. مسئله مهم این است که لژیونها باید از مطالب موجود در سیدیها استفاده و بهره کافی ببرند و نمیدانم در لژیونی که از این سیدیها استفاده نمیکنند، میخواهند در چه موردی صحبت کنند.
درست است که کار ما درمان اعتیاد و مصرف مواد مخدر است ولی در جلسات از تنها چیزی که صحبت نمیکنیم همین مصرف مواد مخدر است. پس نتیجه میگیریم در شعبی که سطح استفاده از مطالب سیدیها پائین تر است، به همان میزان قبولیهای کمتری در آزمون کمک راهنمایی دارند.
ضعف و کمکاری در مطالب آموزشی در لژیون، در نمرات آزمونهای کمک راهنمایی خودش را نشان میدهد.
آقای مهندس فرمودند چون روش DST ارتباط تنگاتنگی با ترمیم ژنها در بدن دارد از آقای پروفسور اردکانی دعوت کردهاند که استادی جلسه امروز را بر عهده بگیرند و در ادامه مطالب قبلی برایمان در مورد ژن صحبت کنند.
سخنان پروفسور اردکانی:
برای شناخت ژنتیک ما باید به خودمان برگردیم. همان کاری که در وادیها و جهانبینی کنگره یاد میگیریم و باید شناخت پیدا کنیم از خودمان. هر چه شناخت ما از خودمان بیشتر باشد، کاملتر خواهیم شد و میتوانیم به راههای بهتری دستیابیم و همچنین به نتیجه بهتر و دیگر به دنیای تاریکیها برنمیگردیم.
ژنتیک به معنای ریشه و بنیان است و یا همان عامل فطری و یا غریزی. چون ما تمامی ویژگیهای شخصیتی و رفتارمان را هم از مادر و هم از پدر دریافت کردهایم. پدر و مادر از دو قوم و یا دو نژاد مختلف این ژنها را به ما منتقل نمودهاند و درست مانند یک پکیج در اختیار ما قرار دادهاند.
هر نوزادی که دنیا میآید، معتاد به دنیا نمیآید و هر نوزادی که دنیا میآید، مشکل روانی ندارد؛ البته غیر از تعداد خیلی کمی (کمتر از یکدهم درصد) که مشکلاتی مانند تالاسمی و یا سندرم و یا هموفیلی دارند؛ اما مشکلی که تعدادش خیلی زیادتر است و تا چند سال اخیر هم ناشناخته بوده است، مشکلاتی است که از طریق ژنهای پدر و مادر به نوزاد انتقال مییابد.
مثلاً اگر از طرف پدری که دارای خشونت زیاد باشد، اگر ژنهایی به فرزند برسد، این عوامل در نواحی از مغز فرزند، خودشان را نشان میدهند و چون تمامی فرمانهای بدن ما از مغز صادر میشود، آن عوامل ژنتیکی به ارث برده هم تأثیرگذار خواهند بود بر فرمانهای مغز ما و در رفتارهای ما و واکنشها و حالات ما اثر خواهد گذاشت. پس هر شخصی با شخص دیگر متفاوت است چون ژنهایی که دریافت کردهاند باهم تفاوت دارند.
یک خانم ممکن است بسیار حساس باشد و در عوض یک آقا ممکن است بسیار تندخو و خشن باشد.
پاسخهایی که افراد به عوامل محیطی میدهند، پایه و اساسشان در ژنهایی است که در سلولهای مغزی فرد در حال خوانده شدن هستند.
مانند اینکه در یک خانواده و از یک پدر و مادر بچهها هیچکدام دقیقاً مثل هم رفتار نمیکنند و هرکدام خصوصیات رفتاری مخصوص خود رادارند.
علم ژنتیک میگوید که ژنهای فرزند، مجموعه است از عوامل، فاکتورها و ژنهایی که از پدر و مادر دریافت نموده، مجموعهای از یکسری پتانسیلها و توانمندیها. از طرفی این عوامل ژنتیکی تأثیرپذیری دارند از شرایط محیطی، خانوادگی و اجتماعی. تأثیرپذیری دارند از نوع برخورد پدر و مادر و نزدیکان؛ و اینکه چه مقدار از این ژنها و توانمندیها خوانده شود و در مغز بیان شوند به عوامل محیطی و زیستی فرد بستگی دارد. مثلاً اگر فرزندی روحیه حساستری داشته باشد و خانواده این موضوع را رعایت نکنند و طبق روحیه فرزندشان با او رفتار نکنند، این فرزند احساس کمبود میکند و خودش به دنبال برطرف کردن کاستیهایش میرود.
ازآنجاییکه زندگی شاد و باکیفیت خواسته فطری هر انسانی است، هرزمانی که احساس کند کمی و کاستی در زندگی است ازنظر شادی، آرامش و غیره وجود دارد، از هر طریقی به جبران این کاستی میپردازد.
فشارهای روانی زیاد و استرسهای فراوان و افسردگی، علت اصلی و بنیان ریشه ایست برای اینکه فرد به مصرف مواد مخدر کشیده بشود.
فردی که از سنین نوجوانی شروع به مصرف مواد مخدر کرده است، حتماً در خانه و خانوادهاش استرسها و فشارهای روانی زیادی را تحمل کرده و برای رفع این فشارها و رسیدن به آرامش و شادی به مصرف مواد مخدر روی آورده است.
حال یک سؤال به وجود میآید و آن این است که چگونه مغز یک انسان سالم، از حالت نرمال تبدیل میشود به مغزی که میگوید باید مواد مخدر بیرونی را داشته باشم و بهصورت دائمی به من برسد.
پاسخ این است که در مغز نقاطی به نام نقاط پاداش وجود دارد و این مواد مخدر بیرونی این نقاط را آنقدر زیاد تحریک میکنند که دیگر هیچ کاری مانند انجام کار نیک و یا کمک به دیگران و یا دریافت هدیه از دیگران، آن نقاط پاداش را تحریک نمیکنند.
تنها روشی که من سراغ دارم که توانسته اینگونه مغزهای تحریکشده را به حالت نرمال و اولیه خود برگرداند همین روش DST است. آقای مهندس طبق تجربه چندین ساله خودشان و تجربه درمان هزاران نفر به این نتیجه رسیدهاند که این مواد مصرفی را بهصورت پلهپله و از یک مقدار مشخصی، کاهش دهیم و به صفر برسانیم.
سؤال دومی که مطرح میشود این است که کسانی که از دنیای اعتیاد بک باره خارج میشوند و به قولی ترک مصرف مواد میکنند و سالیان سال میگذرد و دوباره برگشت میخورند و مواد مصرف میکنند و سؤال این است که چرا برمیگردند؟
ولی در کنگره اینطور نیست و افرادی هستند که چندین سال رهایی دارند و هر شش ماه یکبار آزمایش میدهند. به این منظور که به دنیا ثابت کنند روش DST جواب میدهد.
در ادامه و با پایان یافتن سخنان پروفسور، آقای مهندس به مناسبت هفته ایجنت و مرزبان از مرزبانان شعبه آکادمی دعوت کردند که در جایگاه قرار گیرند و ایشان بهرسم کنگره 60 پاکتهایی را به مرزبانان هدیه دادند.
در ادامه آقای مهندس فرمودند:
این ژنها هستند که دستور تولید مواد شبه افیونی را میدهند و ژنها هستند که دستور تولید اسید و مقدار آن را در معده میدهند و اگر ژنها اشتباه این دستورات را بدهند سبب تولید زیاد اسید و یا عدم تولید اسید در معده میشود. پس مشکل زخم معده در خود معده نیست بلکه مشکل در ژنهای موجود در سلولهای مغزی میباشد. دینورفینی که در بدن تولید میشود خیلی خیلی قویتر از مورفین است و زمانی که تریاک و یا کراک مصرف میکنیم دیگر این دینورفین در مغز تولید نمیشود. بحث جالب و عجیب این است که تمامی این مشکلات با مصرف شربت تریاک و با روش DST قابلحل است.
آقای مهندس در مورد دستور جلسه این هفته و هفته ایجنت و مرزبان چنین فرمودند:
این هفته، هفته مرزبان و ایجنت است. با ازدیاد شعب کنگره دیدهشده که مشکلات و مسائل مختلفی در شعب کنگره به وجود آمد. برای گرداندن این شعب گروهی را تعریف کردیم با عنوان گروه مرزبانی که مشتمل از 5 مرزبان از مسافران درمان شده و 2 همسفر برای گروه خانواده. آن افراد با آراء اعضاء (مسافران و همسفران کنگره 60) انتخاب میشوند و عهدهدار حفظ مرز جغرافیا، قوانین و حرمتهای کنگره 60 دران شعبه موردنظر هستند.
نگارنده: مسافر سید مهدی محمدی
منبع: کنگره60
- تعداد بازدید از این مطلب :
3280