امروز دهمین جلسه از دور هفدهم سری کارگاه آموزشی خصوصی همسفران کنگره 60 کرج روز شنبه مورخ 93/05/31 با استادی خانم بهرخ یکی از کمک راهنمایان همسفران کرج و نگهبانی خانم اعظم و دبیری خانم معصومه با دستور جلسه "قضاوت و جهالت " رأس ساعت 16:00 آغاز به کارکرد .
سخنان استاد:
استاد در ابتدا یک تعریف کلی از قضاوت و جهالت کردند ،گفتند :قضاوت از ریشه قضا میآید به معنی خودسازی است. حالا اگر ما یک شخص را به عنوان یک قاضی در یک جایگاه در نظر بگیریم که ا و بخواهد حکم صادر کند که عدالت برقرار باشد . آن قاضی چه باید بکند .
اول باید قاضی درس قضاوت را خوانده باشد و قضاوت را بلد باشد تا بتواند آن را اجرا کند و در جایگاه یک قاضی قرار بگیرد و باید یک فقیه جامع و شرایط باشد و عادل باشد آگاه باشد و دارای توانایی برخوردار از حقوق دیگران باشد تا بتواند از حقوق دیگران حمایت کند .
با این تعریف حال میبینیم در جایگاهی که خداوند قرار دارد به عنوان قاضی عادل قاضی میتوانیم ببینیم که کار قضاوت چه کار سختی است. اما ما به راحتی از صبح که بیدار میشویم خیلی راحت در مورد دیگران قضاوت میکنیم حکم صادر میکنیم و بدون آگاهی بدون اینکه بدانیم که این قضاوت از کجا میآید .
این مشکل اصلی این است که نمیدانیم در چه زمان چه باید بگوییم و اینها بر می گرده به جهالت انسانها و مشکل اصلی را با یک مثال میگویم که چه هست.
در نظر بگیریم که با شخصی مشکل دیرینه داریم و فقط نقاط منفی شخص را در نظر میگیریم ، نسبت به شخص حس خوبی نداریم و ما تمام نقاط ضعف شخص را در نظر میگیریم و مورد آن قیاس و قضاوت قرار میدهیم و برای آن حکم صادر میکنیم و مجازات آن را هم در نظر میگیریم.همه این مشکلات از کجا آغاز میشود .از درون خودمان چون در کنگره گفتهشده اگر هر حسی نسبت به اطرافیان و دیگران داریم دیگران هم همان حس را نسبت به من دارند پس میدانم و آن را دارم در نتیجه در دیگران خوب و زود متوجه می شوم.
و به آن شخص بر خورد میکند و به من برمیگردد به خودم، چون در کائنات هر عملی یک عکسالعملی هم دارد .و این قضاوت از من به دیگران برخورد میکند و متقابلاً به سمت خودم برگشت میخورد .و من بدون در نظر گرفتن تخریب خودم به دیگران تخریب وارد میکنم در صورتی که با قضاوتم من دیگران را به جنگ با خودم دعوت میکنم .
و چه انرژیهای خوبی را از دست می دهم با کار قضاوت و بدتر از آن زمانی که کسی را در مقابل شخص دیگر قضاوت میکنم خودم را محکوم به آن عیب میکنم و آن را در درونم پرورش می دهم چون آن را در درونم دارم پس شناختم آن عیب را پس به آن دامن میزنم.
حال اگر میخواهم که مورد قضاوت دیگران قرار نگیرم باید فرایند آن قضاوت را متوقف کنم .چگونه؟با کار کردن روی خودم. ما انسانها چون عادت داریم عیب را در دیگران ببینیم و خودمان را بیعیب ببینیم و بجای پالایش خودمان دائماً دیگران را قضاوت میکنیم اما زمانی که آن عیب را در خودم دیدم 50 % مسئله حل میشود و من آ را در تاریکی درون خودم میبینم و مشکل را پیدا میکنم و روی آن کار میکنم و دیگر وقت برای قضاوت دیگران پیدا نمیکنم .
و 50% دیگر با هوشیاری من و دانش و آگاهی من آن مشکل حل میشود . و من در هوشیاری قضاوت میکنم و کمکم یاد میگیرم و چون هوشیارم دیگر انرژی نمیگیرم و حال خودم خراب میشود نه تنها انرژی نگرفتم بلکه انرژی هم از دست هم دادم.
و بدانید که حتماً قضاوت جواب خواهد داشت و جواب آن هم از جنس خودش خواهد بود .
و با ناشکری به جای اینکه از نیروهای و خصلتهای خوبی که خداوند به ما داده استفاده کنیم از نیروی منفی استفاده میکنیم و این عین ناشکری و بیعدالتی است.
و شکر خداوندی که ستارالعیوب است و عیب ما را میپوشاند وای اگر بر روزی که عیبهای ما برملا کند .
منبع : وبلاگ نمایندگی کرج
- تعداد بازدید از این مطلب :
2297