پس از اعلام عمومی مهندس نسبت به تهیه و تولید محتوی توسط خود اعضای کنگره 60 که به مناسبت رسیدن بازدیدهای روزانه سایت به 30 هزارنفر در جلسه کارگاه آموزشی روز چهارشنبه مطرح شد، بخش فارسی سایت کنگره 60 تصمیم گرفت برای شروع نوشتن، سلسله مقالاتی را به زبان ساده و راهکارهایی کنگره ای آن هم بصورت منظم و هفتگی به قلم راهنمای کنگره 60 آقای هادی پناهی منتشر کند. امیدواریم این مسیر و راهکارها برای مسافران و همسفرانی که علاقه مند به نوشتن هستند مقبول افتد. مسافر هادی پناهی (کمک راهنمای نمایندگی آکادمی) در حال تهیه آغازنامه خود با موضوع «اثر نگارش بر درمان اعتیاد» است و نوشتن را از سفر اول خود آغاز کرده است و متن زیر نتیجه تجربیات شخصی ایشان در فضای کلمات کنگره 60 است.
انسان در یک مقطع به درجهای از آگاهی میرسد که در تمام عمر خودش در پی آن نبوده و این از ظرفیت خوب انسان است که مطالب برایش برسد. «سردار»
از قلم است که گامهای بلندش در سراسر گیتی روان و جاری میشود.
همه فعالیتهای ما برای پیشرفت و توفیق نیازمند تفکر و تمرکز است؛ اما از سلسله فعالیتهای مورد نیاز تفکر و تمرکز مطالعه جدی ترین فعالیت است که تمرکز در آن نقش اساسی و محوری دارد.
بارها و بارها متوجه شدهام که پس از مدتی از خواندن و مطالعه میگذرد چشمهایم روی خطوط و کلماتی میرود و بیآنکه حواسم به آن موضوع جمع باشد و همین طور شاید چندین خط و یا چند صفحه را دنبال کنم و باز یکباره متوجه میشوم که حرکت چشمهایم فقط از روی عادت بوده.
فوراً به عقب بر میگشتم و دوباره شروع به خواندن میکردم اما کمی جلوتر مشکل دوباره تکرار میگردید. این موضوع بارها من را خسته و کسل میکرد و وقت زیادی از من میگرفت و کمکم میل به مطالعه در من کم میشد.
گاهی وقتها به کلمهای از کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر خیره میشدم و در افکار پریشان خود غوطهور میشدم اما کمکم فهمیدم که این تنها مشکل من نیست.
تقریباً عده زیادی در کنگره هستند که از این موضوع رنج میبرند به همین دلیل شروع به نوشتن از روی نوشتارهای کنگره کردم و در ادامه یافتم که هر چیزی با تکرار به دست میآید. الآن ایمان دارم اول تکرار، دوم تکرار و سوم باز هم تکرار. هیچ کس قادر نیست تمام فکر و ذکر خود را بهطور کامل و مطلق در اختیار یک موضوع بگذارد و بقیه افکار خود را حذف کند یعنی تمرکز چنین چیزی تقریباً غیرممکن است.
انسان حداکثر تا 4 ثانیه میتواند چنین تمرکزی داشته باشد. حتی بعضی از دانشمندان میگویند تا کنون کسی نبوده که پنج ثانیه متوالی بهطور مطلق تنها و تنها به یک موضوع فکر کند. هدف ما از نوشتن این است که عوامل حواس پرتی را به حداقل برسانیم و با نوشتن تمرکز شخص به نسبت کاهش عوامل حواس پرتی افزایش پیدا میکند.
به دلیل مشکلات روزمره در موقع خواندن کمی حواس آدم به موضوعهای دیگر مشغول میشود؛ یعنی پرش افکار به وجود میآید. میخوانیم ولی حواسمان جای دیگر است این به دلیل ناخالصیهایی است که نمیگذارد حواس جمع شود این موضوع نمیگذارد ذهن کاملاً درگیر موضوع بشود.
خیلیها اتاق ساکت و خلوت را برای مطالعه انتخاب میکنند. شاید هم جواب بگیرند اما برای من این گونه نبود من پرش افکارم زیاد بود. یکی از راههایی که میتوان حواس پرتی را به حداقل رساند این است که پرش افکارمان را خودمان هدایت کنیم.
برای مثال: هنگام خواندن یا نوشتن صدای تلویزیون یا رادیو یا ضبط صوت را روی ولوم پائین قرار داده و در اصل پرش افکار خود را به این طرف هدایت میکرد.
چون بجای اینکه پرش افکار بهجای دیگر برود بهطرف صدای تلویزیون یا ضبط میرود و در اصل این حواس پرتی را به حداقل میرسانیم. فرقی که بین خواندن و نوشتن است این است که در خواندن فقط چشمهای آدم درگیر میشود، یعنی فقط از قدرت نور استفاده میشود، حافظه دیداری به کار میافتد؛ اما در نوشتن از دست هم استفاده میکنیم. علاوه بر اینکه حافظه انگشتان هم به کار میافتد؛ هم بلند خوانی میکنیم و هم از چشمها استفاده میکنیم.
در اصل هم چشم هم گوش و هم زبان درگیر میشود و یا به عبارتی جسم کاملاً در گیر است و یا به عبارت دیگر درک موضوع از طریق نور، صوت و حس. از طرفی دیگر برای اینکه موضوعات را از حافظه کوتاه مدت به حافظه بلند مدت هدایت کنیم احتیاج به یک پل نیرومند داریم. این نوشتن در اصل یک پل بسیار قوی برای ارتباط ببین حافظه کوتاه مدت و بلند مدت است. تمامی این راهکارها مستلزم یک برنامه ریزی دقیق است.
در نوشتن مهمترین مسئله که باید رعایت شود نظم است.
بدون برنامه ریزی شاید خواندن و نوشتن در کوتاه مدت جواب دهد و شاید موضوعی را درک کنیم. اما کمی از آن زمان بگذرد حتماً تا حدودی فراموش خواهد شد. بهتر است که مثلاً ساعات نوشتن خود را از قبل تعیین کنیم؛ البته هر کس بنا به شرایط خود. برای این کار حتماً باید تمام مسائل را یادداشت کرد، چون امکان فراموش کردن موضوعات وجود دارد.
میتوانید دریک دفترچه مثل دفترچه رهجو برنامههای خود را بنویسید.
سپس وقتی که برنامهها را انجام دادید حتماً ذکر کنید که مثلاً امروز از ساعت 10 تا 10:30 صبح یک بار از روی وادی اول نوشتم.
مدتی که بگذرد از نوشتههای خود کشف میکنید که تا به حال چه مقدار تلاش کردهاید، ولی قبل از عمل کردن و کشف موضوع چیزی که مهم است شرط کردن موضوع است یعنی اول باید شرط کنید که در ساعت 10 صبح یکبار از روی وادی اول بنویسید، اول شرط میکنید سپس از شرط و عمل کرد خود مراقبت میکنید و در آخر کشف میکنید تا چه اندازه موفق یا ناموفق بودهاید و اگر ناقص بود دوباره قسمتهای ضعیف را تکرار میکنید. به این میگویند مشارطه، مراقبه، مکاشفه.
در کنگره یاد گرفتهام که رشد یک جانبه قانون خلقت نیست و اگر رشدی یک جانبه باشد، محکوم به شکست است.
تصاویر پایههای فکری ما هستند، تا تصاویری نباشد فکری نیست و هر وقت تصویر ایجاد شود تفکر صورت میگیرد مانند صفحه سفید نقاشی که سپس تصویر ذرهذره پدیدار میگردد.
نوشتن قدرت تصویر سازی را چندین برابر افزایش میدهد و در یادگیری و خصوصاً در بکار انداختن حافظه نقش بسزایی ایفا میکند.
از این پس سعی میکنیم بنویسیم، هر چند کم هم که شد، اما محکم بنویسیم.
نویسنده : هادی پناهی
نگارنده: مسافر مهدی
- تعداد بازدید از این مطلب :
4824