سیلور (عقاب سفید):
زمستان پربرف اما بسیار زیباست و تمام موجودات گویی در ارتفاعات بالباسهای گرم به بازی مشغول میباشند. آنها با تابش متوالی خورشید انگار لب به سخن دارند.
سیلور در ادامه میگویند: دیگر نیازی به اتومبیل نیست زیرا آن اتومبیل خود یک وسیله بین رهایی راه بوده است. حالا خوب توجه نمودید که این جنگ درون شهر و بیرون است که فصلها را طی مینماید تا به نقطه شروعی که یخبندان شده بود برسد؛ اما این بار برایش دیدار آنهمه جادههای سخت نشاطآور میباشد و یا با لباس اسکی و عبور از آنها خویش خویشتن را یافته است. نقطه تفکر و آغاز، توجه به آن مکان است که آمده است ما باید برویم.
این همان نقطهای است که سفر در آن آغازشده بود. وجود یخبندان و سرما که تمثیلی از سختی راه است همراه با لذت و شادی و شعف، در سفر دوم میباشد. این نقطه نشانی از سرزندگی و نشاط وصفناپذیر است و انسان را به تفکر وامیدارد تا به نقطه شروع و روز الست و پیمانی که با خداوند داشته و فراموش کرده را به خاطر آورده و خود را بیهوده ندانسته و تلاشی دوباره را برای تعالی خود بکار گیرد.
درواقع هر انسانی در زندگی نقشی را برای بازی کردن دارد؛ و هر کس به گونههای متفاوت این نقش را ایفا میکند. حال برای درست بازی کردن باید آموزشهای لازم را فراگرفت؛ اما اکثر ما انسانها بدون توجه به نقشه راهنما و فراگیری و اجرای قوانین بازی که همان قوانین الهی هستند میخواهیم بازی را شروع و به اتمام برسانیم؛ و در این بازی همیشه به دنبال اول شدن، رقابت و رسیدن به امیال و خواستههای خود هستیم؛ که دقیقاً از همین ناحیه، ضربههای مختلفی را متحمل و هیچگاه از این شکستها و ضربهها درس نگرفته و همچنان به این بازی نادرست و بیپایه و اساس خود ادامه میدهیم. گویی در خواب غفلت و جهلی بسر میبریم که هرگز قصد بیدار شدن و یادگرفتن بازی را نداریم.
در کنگره رهجو با شروع سفر در یخبندان، بازی جدیدی را آغاز مینماید که اگر درست اجرا کند، میتواند جبران خساراتی باشد برای بد بازی کردنهای گذشته. عبور از این مسیر باید بسیار آرام و با دقت صورت گیرد تا در ادامه با تابش نور خورشید (به دست آوردن اطلاعات) کمکم از جهل خود فاصله گرفته یا به قولی یخهای وجودیمان ذوب و بهگونهای، از هوشیاری برخوردار شده و بهسرعت خود نیز بیفزاییم. تا اینکه بعد از رهایی و شکل گرفتن قالب جدید، قادر به طی کردن مسیری باشیم که درگذشته بسیار سخت و خطرآفرین بود، عبور از این مسیر ما را به حریمهایی محرم میکند که پیشازاین در تصور ما نیز نمیگنجید ه است.
آری روزی میرسد که انسان هم میتواند در زمین باشد و هم در سماء؛ و باوجود اینکه در زمین زندگی میکند قادر خواهد بود اطلاعات آسمانی را نیز در کف داشته باشد. بیشک میتوان گفت اطلاعات و مطالبی را که در کنگره میآموزیم، در هیچ کتاب درسی و یا دانشگاهی مشاهده ننموده و کسب نکردهایم. چراکه آنها مطالبی هستند که باعث رشد و ارتقاء و جهش هر انسانی میشوند و ما را از گذرگاهای سخت و تاریکی که در آن بسر میبریم عبور داده و شخصیت ازدسترفته را به ما بازمیگرداند؛ بنابراین اوج گرفتن و صعود کردن برای هر انسانی ممکن است تنها نیاز به اذن خداوند، خواست قوی و اجرای فرامین الهی دارد.
منبع کنگره60: وبلاگ نمایندگی کرج
- تعداد بازدید از این مطلب :
2512