جلسه دوم از دور سوم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ٬ ویژه همسفران شعبه شیخ بهایی در تاریخ ۲۹/۰۴/۱۳۹۳ با نگهبانی همسفر صفورا٬ دبیری همسفر مرضیه و استادی همسفر زهرا و با دستور جلسه "وادی یازدهم و تأثیر آن روی من"رأس ساعت ۱۶ آغاز به کار نمود.
استاد عزیز اینچنین فرمودند:
وقتی که خانم صفورا از من برای استادی این دستور جلسه دعوت کردند٬ موضوعی که ذهن من را مشغول کرد این بود که من استادیهای زیادی را تجربه کردهام٬ اما چرا برای سومین بار این دستور جلسه نصیب و قسمت من میشود؟ هر بار در جایگاههایی از سفرم٬ این دستور جلسه نصیب من شد و من از دو هفته پیش به این فکر میکردم که من در کجای زندگی احتیاج به تلاش بیشتری دارم که با این دستور جلسه برای سومین بار مواجه شدم و دائم در پی آن بودم که بارها و بارها این وادی را بخوانم و روی آن تأمل کنم.
چشمههای جوشان و رودهای خروشان٬ همه به بحر و اقیانوس میرسند.
وادیها مسائل زندگی را برای ما باز میکنند و چگونه زندگی کردن و حرکت در صراط مستقیم را به ما یاد میدهند. آقای مهندس در ابتدای سی دی وادی یازدهم میگویند که انسانها با دست خودشان برای خودشان مشکل درست میکنند. این موضوع به چه معناست؟ ما که هیچوقت نمیخواهیم مشکل داشته باشیم٬ ما که نمیخواهیم خطایی انجام دهیم٬ پس چگونه برای خودمان مشکل درست میکنیم؟ و آقای مهندس میگویند که معمولاً انسانها با یک حرکت ناشایست٬ مثلاً با باز کردن سفرهی دلشان پیش دیگران٬ برای خودشان مشکل درست میکنند. شما در صورتی میتوانید سفرهی دلتان را پیش دیگران باز کنید که زمانی که حرفی میزنید و کاری انجام میدهید٬ بتوانید در موقع لزوم از خودتان دفاع کنید. مثلاً اگر برای کسی پیامی فرستادید و او خواست بر مبنای آن در مورد شما قضاوت کند٬ شما بتوانید از خودتان دفاع کنید. بنابراین سعی کنید هیچگاه هیچ مشکلی را با دست خودتان برای خودتان درست نکنید.
ما باید این وادی را خوب بخوانیم تا بفهمیم این وادی به ما چه میگوید٬ چه قانونی را باید اجرا کنم تا بتوانم به وادی چهاردهم که وادی محبت است برسم؟ چه وادیهایی را پشت سر گذاشتم تا الآن توانستم به وادی یازده برسم؟
چشمه جوشان یعنی کسی که بتواند از خودش جوشش داشته باشد٬ کسی که بتواند تغییر جایگاه بدهد٬ تلاش کند و حرکت کند.اگر من بتوانم با آموزشهایی که کسب میکنم تغییر جایگاه بدهم٬ میتوانم بگویم که جوش داشتهام. رودهای خروشان انسانهایی هستند که باقدرت حرکت میکنند و به راه خودشان ادامه میدهند. مثل یک رود خروشان که در مسیر خودش با ناهمواری های زیادی مواجه میشود٬ مشکلاتی برایش به وجود میآید٬ ولی آن رود حرکت میکند و باقدرت خودش راه را هموار میکند.
حالا من هم به کنگره میآیم٬ با جوشش خودم٬ با حرکت خودم٬ باقدرتی که به دست میآورم٬ با آموزشهایی که میگیرم شروع به حرکت میکنم و سنگهای جهل و نادانی را از مسیرم بر میدارم. حال چگونه میتوانم تبدیل به چشمه جوشان و رود خروشان شوم؟ از آموزشهایی که یاد میگیرم و آنها را با عقل و درایت خودم میفهمم٬ میتوانم دانایی موثر به دست بیاورم. زمانی که من تمام قوانینی که در کنگره وجود دارد و راهنما آنها را جلوی پای من میگذارد٬ زمانی که آنها را مو به مو انجام دهم٬ دانایی من به دانایی موثر تبدیل میشود.
روندی که انسان طی میکند تا تبدیل به چشمه جوشان شود نیاز به دو منبع دارد.
۱-منابع آب ذخیرهشده
۲-اختلاف ارتفاع یا اختلاف پتانسیل منابع آبی با خروجی چشمه
چشمه جوشان نیاز به منابع آبی دارد که از کوه٬ از برف و از باران دریافت میکند.منابع آبی ذخیرهشده برای من همسفر چه مفهومی دارد؟ من از کجا میتوانم آن منابع را دریافت کنم؟ منابع مورد نیاز من همان آموزشها و آگاهیهایی است که در این جا به دست میآورم٬ چیزی که به درون و بیرون من ارتباط دارد. وقتی که من آگاهی خودم را بالا میبرم٬ میتوانم منابع زیادی را برای خودم ذخیره کنم.
این منابع ذخیرهشده به چه درد من میخورد؟ منِ همسفر وقتی که منابع اطلاعاتی خودم را بالا ببرم٬ درون من شروع به جوشش میکند و من میتوانم به آن درجهای برسم که صور پنهان من به آرامش برسد و من با آرامشی که به دست میآورم میتوانم حرکت کنم.
در قسمتی از وادی میگوید٬ روشناییها آبستن تاریکی بودند٬ و از اضداد صحبت میشود. این اضداد چه چیزی هستند؟ اضداد همین ناآرامیهایی هستند که من در زندگی خودم به دست آوردم٬ اما با آمدن به کنگره به آرامش رسیدم. آرامش خلاف ناآرامی من است٬ این یعنی اضداد. زشتی و زیبایی٬ خوبی و بدی٬ هستی و نیستی...همهی اینها اضداد هستند.
اعتیاد نمیگذاشت من در زندگیام آرامش داشته باشم٬ تاریکی که در زندگی من وجود داشت را فقط توانستم با نور کنگره از آن عبور کنم. و نور کنگره نه تنها اعتیاد را از زندگی من برد٬ بلکه با جهانبینی و قوانینی که به من یاد داد٬ توانستم از مسیرهای دیگری هم بگذرم و خیلی چیزهای دیگری را در زندگیام به ثمر برسانم.
در صورتی که من بخواهم اضداد را از بین ببرم و به طرف مکمل اضداد و از تاریکیها به سمت روشناییها حرکت کنم٬ آن چیزی که نمیگذارد من در این مسیر حرکت کنم و مانع من میشود٬ شیطان است. شیطان در هر کجا من را احاطه کرده است و به دنبال من حرکت میکند و پا به پای من میآید و هر چه من آگاهی خودم را بالا میبرم٬ شیطان هم قوی تر جلوی من ظاهر میشود٬ من را احاطه میکند و میخواهد من را از صراط مستقیم دور کند که این کار را از طریق الهام و القاء انجام میدهد. یعنی ما را به یک مسیر دعوت میکند و به شکل بسیار زیبایی ما را به سمت ضد ارزشها میکشاند.
آقای مهندس در سی دی خیال شفا میگویند که خیلی از چیزها را ما فکر میکنیم که شفا هستند٬ اما اگر آن را در نظر بگیریم و حرکت کنیم٬ متوجه میشویم که فقط خیال شفاست. و شیطان از طریق القاء ما را به اشتباه میاندازد و هر چیزی را به شکل زیبایی جلوی چشم ما ظاهر میکند. وقتی که من دارم برای کسی درد دل میکنم و فکر میکنم کار درستی است٬ در صورتی که ممکن است اشتباه کنم و اینها همه کار اهریمن و شیطان است.
در بخش دیگری از وادی میگوید که شما بر مادیات سوار باشید٬ نه مادیات بر شما ما باید از مادیات استفاده کنیم٬ هیچوقت نگوییم مالم را نمی دهم٬ ماشینم را نمی دهم٬ فلان خدمت را به فرد بیماری نمیکنم٬ اگر این کارها را بکنم یعنی اجازه دادهام که مادیات بر من سوار باشد.
سعی کنید ثروتمند از این دنیا نروید٬ سعی کنید ثروتمند زندگی کنید. این مصداق علم و آگاهی هم هست. اگر من ثروتمند از دنیا بروم٬ از علم و آگاهیام در راه خدمت به مردم استفاده نکنم٬ به چه دردی میخورد؟
ما باید یک سری از قوانین را اجرا کنیم که در وادی از آنها به خوبی سخن گفته میشود٬ که اگر خواستی درست زندگی کنی دروغ نگو٬ ربا نخور٬ رشوه نگیر٬ حق دیگران را ضایع نکن٬ خیانت نکن٬ نیکی کن٬ خدمت کن٬ راست گو باش٬ به دیگران احترام بگذار٬ به پدر و مادرت نیکی کن و ... آقای مهندس در سی دی فاضلابهای جوشان میگویند وقتی میخواهیم به کنگره بیاییم باید هر چه هستیم را پشت در بگذاریم و وارد شویم٬ قوانین این جا برای همه یکسان است.
کسانی که ضد ارزشها را به خوبی شناختند مثل چشمهی جوشانی هستند که حتماً به اقیانوس دانایی میرسند. اگر خواستی به اقیانوس دانایی برسی٬ باید این را به خودت بقبولانی که مسیر هموار نیست.
و تو ای همسفری که به کنگره میآیی و میخواهی از ظلمت و تاریکی رهایی پیدا کنی٬ باید مسیر سختی را طی کنی٬ باید کفش آهنین به پا کنی.
در کنگره رسیدن به هر جایگاهی به راحتی به دست نمیآید٬ اگر به راحتی رسیدی٬ به راحتی هم آن را از دست میدهی و باید با سختی جایگاهی را به دست بیاوری تا قدر آن را بدانی.
قدر راهنمایتان را بدانید٬ همین وادیها٬ سی دیها و جهانبینی که ما را راهنمایی میکند٬ یک دنیا علم و آگاهی است که ما در هیچ کجای دنیا نمیتوانیم آن را پیدا کنیم و با کمکِ راهنما میتوانیم از این منابع استفاده کنیم.
وقتی به کنگره میآیم خیلی چیزها پشت سر من و خیلی چیزها پیش روی من قرار دارد و تنها با رعایت قوانین است که میتوانم در این مسیر درست حرکت کنم.
وادی یازدهم نیاز به تفکر٬ تعقل و عمل سالم دارد.
نویسنده گزارش: همسفر لیلی / تصویرگر: همسفر اکرم
منبع : وبلاگ نمایندگی شیخ بهایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
1401