به نام خدا
کودکی که زندگی اش بر اثر اعتیاد پدر به نابودی کشیده شده بود و در گلویش بغضی سنگین و زخمی عمیق در قلب او نشسته بود. روزی کودک با صدای نازک و ضعیف خود رو به سمت خدا کرد و گفت :
خدایا در این ماه رمضان از تو می خواهم پدر و خانواده من را از بند اعتیاد نجات دهی. می دانم تو انقدر مهربان و با محبت هستی که به حرف من گوش می دهی . همیشه از پدرم شنیده بودم که خدا کسانی را که به تو تکیه می کنند دوست دارد. پس به این ماه عزیز از تو می خواهم به پدرم کمک کنی.
اما قبل از نجوای کودک انسانی شریف از بطن جامعه برخواسته بود و مکانی را برای درمان این بیماری خانمان سوز یعنی اعتیاد بنا کرده بود. خداوند دعای کودک را اجابت نمود و کنگره را بر سر راه پدر قرار داد تا پدر از تاریکیها به سمت روشنایی حرکت کند. چند سالی است که پدر با حرکت خویش و کمک قدرت مطلق وحمایت کنگره از این بلا نجات پیدا کرده و تمام خرابی های گذشته را به آبادانی تبدیل کرده و همسر و فرزندش به او افتخار می کنند و هم اکنون یکی از خدمتگزاران کنگره۶۰ هستند.
نویسنده : احمد
لژیون فرشید تفرشی
- تعداد بازدید از این مطلب :
2053